خب در بحث قبل ما دنبال این بودیم که رویکردمون رو به محصول محوری تغییر بدیم، که رسیدیم به این جا که روی چه محصول یا محصولاتی تمرکز کنیم؟ گفتیم برای این که یک محصول را انتخاب کنیم به یک سری اسناد و اطلاعات بالا دستی نیاز داریم تا بتونیم محصولی که میخواهیم تولید کنیم را انتخاب کنیم از جمله:
متاسفانه خیلی از سازمانها در ایران هستند که یکپارچگی در آنها دیده نمیشه مثلا به وفور می بینیم که تیم دیجیتال مارکتینگ یک چیزی رو پروموت میکنند، مارکتینگ کمپین خودش رو پیش میبره، محصول چیز دیگه است، فروش چیز دیگه را برای ارائه آماده میکنه، تبلیغات تلوزیونی با ادبیات متفاوت و ... است و عملا مثل یک آدمی است که مشکل تعادلی داره که این مشکل هنگام راه رفتن، حرف زدن ... خودش رو نشون میده.
بنابراین بسیار مهم است که از یک خط فکری صحیحی تبعیت کنیم منتها برای رسیدن به این خط فکر نیاز به یه سری کارهایی است که از بالاترین لایه بیزینس باید تزریق شود. البته بعضی جاها بحث مرغ و تخم مرغ مطرح میشه که از کجا باید شروع بشه یا کدام مهمتر است.
در مرحله اول نیاز است که چشم انداز (vision) و ماموریت (Mission) و ارزش های سازمان مشخص باشد که بدانیم در چه جهتی باید حرکت کنیم برای رسیدن به آنها میتوان از روش دایره طلایی سایمون سینک استفاده کرد که طرز استفاده دقیق آن را میتوانید سرچ کنید منتها در ادامه به چند نکته اشاره میکنم.
مثال چشم انداز چند شرکت بزرگ:
دیزنی: خوشحالکردن مردم
آمازون: مشتریمحورترین شرکت روی زمین که مشتریان میتوانند هر چیزی را که بخواهند آنلاین بخرند در آن پیدا و کشف میکنند.
استراحتگاهها و هتلهای هیلتون: پرکردن زمین از نور و گرمای میهماننوازی.
مثال ماموریت چند شرکت بزرگ:
آمازون: ما به دنبال این هستیم که مشتریمحورترین شرکت روی زمین باشیم برای چهار مجموعه مشتری: مصرفکنندگان، فروشندگان، شرکتها و تولیدکنندگان محتوا.
گوگل: سازماندهی اطلاعات جهان و مفید و دسترسپذیر کردن آنها برای جهان.
نکته : میدانیم که برای تعیین چشم انداز و ماموریت با روش دایره طلایی نیاز است که به شکل تیمی این کار انجام شود منتها مسئله مهم این است که در این جلسات حتما افراد مطلع شرکت کنند (c-level - senior - team leader)
با این پیش فرض که چشم انداز و ماموریت سازمان مشخص شد باید بریم سراغ طراحی استراتژیی سازمان که تعیین این استراتژی، خود ورودی خیلی از استراتژی های دیگر است مانند استراتژی مارکتینگ، استراتژی ارزش منصفانه، استراتژی محصولات، استراتژی قیمت گذاری ...
در تصویر زیر یک نمای کلی از تعیین اهداف تا اجرا در بیزینس مطرح شده است که در مباحث آینده سعی میکنم ریزتر به آنها بپردازیم.