امیر فریدونی
امیر فریدونی
خواندن ۴ دقیقه·۲ ماه پیش

سختی چه مزه ایه؟ | تنها نگاهی که باید تغییر کنه

گاهی نگرش‌هایی داریم که بدون اصلاح تا آخر عمر با ما می‌مونن، مثل ساعت خونه‌ی مادربزرگ که به عنوان یادگاری نگه داشتیم و هرگز جرعت دور انداختنش رو نداریم.

اما این نگرش‌ها فراتر از یه یادگاری ساده هستن؛ اون‌ها همراه ما می‌مونن و بر زندگی‌مون تأثیر می‌زارن.

یکی از این نگرش‌های مهم، طرز نگاه ما به مشکلات و سختی‌هاست.

برای مثال، از اضطراب پس از حادثه و مشکلات ناشی از اون صحبت می‌کنیم. اما تکلیف اون ضرب‌المثل معروف چی می‌شه؟ «هر چیزی که ما رو نکشه، قوی‌ترمون می‌کنه.»



روانشناسانی که به جای درمان، روی بیماری تمرکز می‌کنن

نگرش لنزیه که ما دنیارو باهاش تجزیه و تحلیل می‌کنیم.

ماجرا از نگرش ما شروع می‌شه. این که مشکل رو دردناک و آرامش رو مثبت می‌بینیم.

درحالی که این مفاهیم رو می‌شه به شکل دیگه‌ای دید. معمولا ما زمانی که همه‌چیز آروم و بر وفق مراده، رشدی رو تجربه نمی‌کنیم.

اگه مشکلات باعث رشد می‌شه، چرا دوسش نداریم؟

نگرش ما نسبت به مشکلات شکل‌گرفته از جامعه و محیط و خانواده‌س، و بخش دیگه‌ای از این نگرش‌ برمی‌گرده به بعضی از روانشناس‌ها.

معمولا به ما می‌گن که اضطراب و استرس بده و باعث خیلی از مشکلات می‌شه. نمی‌شه گفت غلطه، ولی اگه تنها راه رشد همین باشه چی؟

ما برای رشد نیازمند این هستیم که تا یه درصدی این استرس و اضطراب و سختی رو تجربه کنیم. و با فرار کردن دائمی از این حس‌ها ما نمی‌تونیم رشد بزرگی رو تجربه کنیم.

خیلی وقتا مشکلات بزرگ هستن که رشد‌های بزرگ میارن. ماجرای بچه‌ای که پدرشو از دست می‌ده و برای مراقبت از مادرش سخت کار می‌کنه تا این که به یه بیزینس من بزرگ تبدیل می‌شه.

چون سختی زیاد، تلاش زیاد می‌طلبه و تلاش زیاد منجر به رشد بزرگ می‌شه.

اما دلیل این که بعضی از روانشناس‌ها بر نکات منفی آسیب‌ها مثل آسیب طلاق، آسیب جدایی، آسیب از دست دادن و یا مسائلی مثل اضطراب بعد از حادثه حرف می‌زنن، جنبه مالی ماجراست.

درحالی که می‌شه همه این مسائل رو طور دیگری نگاه کرد.



تبدیل زغال به الماس | کسب سود از مشکلات

برای بهره‌برداری از مشکل و چالش‌های زندگی، باید نگرش درستی داشت.

و بعد از اون با یادگیری و حل مشکلات می‌شه رشد کرد. مثلا کسی که دغدغه مالی داره باید مهارتی برای ارائه داشته باشه (یادگیری) تا بتونه کاری انجام بده و شرایط مالی بهتری پیدا کنه‌.

پس ما برای بهره‌ برداری از مشکلات باید روی نگرش و یادگیری‌‌مون کار کنیم‌.

نکته دیگه‌ای که وجود داره اینه که باید به سمت چالش‌ها بریم و ازشون فرار نکنیم.

در واقع ترسیدن از مشکلات باعث نمی‌شه که سمت ما نیان، درست مثل این که ترسیدن از شیر باعث نمی‌شه که اون بهمون حمله نکنه، تازه شاید اگه بفهمه که ترسیدیم با شدت و قدرت بیشتری هم حمله کنه

اگه هم می‌شد با ترسیدن از چالش‌ها ازشون فرار کرد و دیگه مشکلی سمت ما نمیومد، باز هم عاقلانه نبود که کاری کنیم که مشکلات سمت ما نیان.

حداقل برای کسایی که نمی‌خوان متوسط باشن، و شاید ضروری‌تر از این، از افسردگی و بی‌معنایی تلف نشن، "مشکل" ضرورت زندگی‌شونه‌.

موضوع دیگه‌ای که هست  اینه که نه تنها چالش ضرورت زندگی و رشده، بلکه مشکلات بزرگ، از مشکلات کوچیک بهترن، چون عامل تمایز بین آدما همین سایز مشکلاته، وگرنه مشکل رو که همه دارن!

در واقع بهترین دفاع حمله‌س، ما زودتر باید به سمت چالش‌ها بریم.

چون همیشه زندگی خواه ناخواه تغییرات غیر منتظره‌ای رو برامون تدارک دیده، ما باید زودتر به سمت چالش‌ها بریم و اون‌هارو حل کنیم و منتظر نمونیم یه مشکلی پیش بیاد و بعد حلش کنیم.



بریدن بند ناف آرامش

زندگی متعادل بی‌معنیه‌. کسی تا الان نتونسته متعادل زندگی کنه و نخواهد تونست. اگر هم کسی تونسته درواقع تکلیفش با خودش روشن نبوده‌.

چون ما همه چیزو به اندازه هم دوست نداریم، حتی زمانی که تو بچگی ا‌زمون می‌پرسیدن پدرتو بیشتر دوست داری یا مادرتو و ما به رسم ادب احتمالا می‌گفتیم جفتشون رو به یه اندازه، بازم تیه دلمون یکی رو بیشتر دوست داشتیم.

برای همین طبیعیه که ما، وقت و تایم و انرژی بیشتری رو برای چیزی که بیشتر دوست داریم صرف کنیم.

زندگی محدوده منطقی نیست من اگر به عنوان مثال یک ساعت در روز وقت خالی داریم، یک ربع به همسرم، یک ربع به پدرم، یک ربع به دوستم و یک ربع به همکارم اختصاص بدم.

زندگی متعادل دقیقا به اندازه همین مثال غیرمنطقیه‌.

گاهی باید این تعادل رو به فرض  وجود داشتن هم بهم زد و غیرمتعادل‌ زندگی کرد.

برای رشد بزرگ، ناچاریم که منابع (پول، وقت، انرژی، زمان و …) بیشتری رو به روی موضوعی که برامون مهم‌ترینه متمرکز کنیم‌، نه این که منابع رو بین همه چیز‌های مهم و غیرمهم‌ تقسیم کنیم‌.


در آخر باید گفت کسی که دغدغه بزرگ شدن داره باید روی "مهم ترین هدفش" تمرکز کنه و برای اون "سخت" کار کنه.

استرس اضطرابمشکلاتسختی
نویسنده‌ای که دوست داره کمی عمیق‌تر فکر کنه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید