یکی از بزرگ ترین مشکلات نویسنده های تازه کار، انتخاب زاویه دید مناسب برای روایت داستانه. اگر این انتخاب آگاهانه و درست صورت نگیره خیلی راحت تمام انرژی، زمان و انگیزه شما به هدر میره. باید بگم که انتخاب زاویه دید روایت کار خیلی آسونی نیست چون زاویه های دید متفاوتی وجود داره که هر کدوم مزایا و معایب خودشون رو دارن. در این مطلب، انواع زاویه دید و نقاط قوت و ضعف هر کدوم رو بررسی میکنیم.
زاویه دید اول شخص (First Person) زمانی مورد استفاده قرار می گیره که داستان از زبان شخصیت اصلی شما روایت میشه. ضمیر مورد استفاده در این زاویه دید، اول شخص «من» و بعضا «ما» هست. مخاطب شما تنها و فقط داستان رو از دریچه لنز یا چشم شخصیت اصلی شما تجربه می کنه. به همین خاطر راوی داستان و نویسنده تقریبا یک نفر هستند. این زاویه دید گرچه آسون تر از سایر زاویه های دیده ولی با این حال خوبی ها و بدی های خودش رو داره. ولی قبلش بذارین یک مثال از راوی اول شخص براتون بزنم تا ذهنیت داشته باشین:
اسلحه روی میز قرار داشت و مرا وسوسه می کرد تا آن را بردارم. سنگینی و سردی بدنه فلزی اش را به خوبی در دستانم حس می کردم. طوری آن را در دستم می فشردم که گویی بخشی از اعضای وجودم بود. همانطور که اسلحه را به سمت او نشانه می رفتم، انگشت لرزانم ماشه را بغل کرد. صدای شلیک، فراتر از حد انتظارم بود.
و اما...
مزایای زاویه دید اول شخص:
معایب زاویه دید اول شخص:
حالا که زاویه اول شخص رو تا حد خلاصه و مفیدی بررسی کردیم. نوبت می رسه به زاویه دید دوم شخص (Second Person) که از ضمیر «تو» استفاده میکنه و بیشتر به خود خواننده اثر اشاره داره. ما در رمان نویسی خیلی با این زاویه دید سر و کار نداریم. کافیه بدونین که این زاویه دید بیشتر در ژانر کتاب های غیر داستانی نظیر کتاب های انگیزشی، موفقیت، علمی و یا کسب درآمد کاربرد داره. با این حال، اگر قصد نوشتن رمان دارین، زیاد سمت این زاویه دید نرین، مگه اینکه بخواین کتاب غیرداستانی مثل دسته کتاب هایی که اسم بردم بنویسین.
زاویه دید سوم شخص (Third Person) همون نوشتن از دید دانای کل یا خالق داستانه که به همه اتفاقات داستان و درونیات شخصیت های رمان، آگاهی و تسلط داره. این زاویه دید از ضمیر سوم شخص «او» استفاده میکنه که میتونه داستان رو از دید چند شخصیت مختلف هم روایت کنه. برای مثال:
اسلحه روی میز قرار داشت و او را وسوسه می کرد تا آن را بردارد. سنگینی و سردی اسلحه را به خوبی در دستانش حس می کرد. طوری اسلحه را محکم گرفته بود که گویی بخشی از وجودش بود. همانطور که اسلحه را به سمت همسرش نشانه می رفت، انگشت لرزانش ماشه را بغل کرد. صدای شلیک، فراتر از حد انتظارش بود.
زاویه دید سوم شخص به دو دسته تقسیم میشه:
سوم شخص محدود (Third Person Limited): در این زاویه دید، نویسنده به عنوان خالق داستان، از بالا یکی از شخصیت ها رو کنترل میکنه و زندگی و درونیات و رفتارهای اون شخصیت رو به تصویر میکشه. داستان از دید شخصیت سوم و حوادثی که براش پیش میاد نقل میشه و مخاطب هر چیزی که «او» مشاهده و حس کنه رو هم میتونه تجربه کنه. در این نوع زاویه دید، تنها می توان از لنز «او» داستان رو مشاهده کرد و دسترسی به احساسات و افکار سایر شخصیت ها از دید «او» میسر نیست.
سوم شخص نامحدود (Third Person Omniscient) یا همان دانای کل: این زاویه دید به شما حس قدرت یک خالق رو میده. شما میتونین آزادنه به درون هر شخصیت و افکار و احساساتش نفوذ کنین و دربارش بنویسین. همچنین این اختیار رو دارین تا به هر جایی که دلتون می خواد سرک بکشین و توصیفش کنین.
مزایای زاویه دید سوم شخص:
معایب زاویه سوم شخص:
با این تفاسیر، کاملا به خود شما بستگی داره که کدوم زاویه دید رو برای نوشتن انتخاب می کنین. ولی اگر بار اولتونه که رمان مینویسین، بهتره با اول شخص شروع کنین و یادتون نره که تا میتونین داستان هایی با همین زاویه دید رو مطالعه کنین. ولی اگر علاقه دارین که دنیای وسیع با چند زاویه دید خلق کنین، باید جدا از تمرین زیاد، رمان های سوم شخص متفاوتی رو بخونین.
خب، ممنون که باز هم با من همراه بودین، امیدوارم که این مطلب باز هم سنگی رو از جلوی پای شما در مسیر نویسندگی و رمان نویسی برداشته باشه. اگر دوست داشتین، میتونین صفحه مجازی بنده در اینستاگرام رو به آیدی amir.h.ghazi1994 دنبال کنین و بگین دوست دارین مطلب بعدی در چه زمینه ای باشه.
آدرس صفحه اینستاگرام: amirhoseinghazi_author
زیاد کتاب بخونین و زیاد بنویسین و هروقت ناامید شدین این جمله رو مدام با خودتون تکرار کنین که:
تا مطلب بعدی، خدانگهدار.