امیرحسین قاضی
امیرحسین قاضی
خواندن ۶ دقیقه·۵ سال پیش

انواع زاویه دید در داستان

یکی از بزرگ ترین مشکلات نویسنده های تازه کار، انتخاب زاویه دید مناسب برای روایت داستانه. اگر این انتخاب آگاهانه و درست صورت نگیره خیلی راحت تمام انرژی، زمان و انگیزه شما به هدر میره. باید بگم که انتخاب زاویه دید روایت کار خیلی آسونی نیست چون زاویه های دید متفاوتی وجود داره که هر کدوم مزایا و معایب خودشون رو دارن. در این مطلب، انواع زاویه دید و نقاط قوت و ضعف هر کدوم رو بررسی میکنیم.

زاویه دید اول شخص:

زاویه دید اول شخص (First Person) زمانی مورد استفاده قرار می گیره که داستان از زبان شخصیت اصلی شما روایت میشه. ضمیر مورد استفاده در این زاویه دید، اول شخص «من» و بعضا «ما» هست. مخاطب شما تنها و فقط داستان رو از دریچه لنز یا چشم شخصیت اصلی شما تجربه می کنه. به همین خاطر راوی داستان و نویسنده تقریبا یک نفر هستند. این زاویه دید گرچه آسون تر از سایر زاویه های دیده ولی با این حال خوبی ها و بدی های خودش رو داره. ولی قبلش بذارین یک مثال از راوی اول شخص براتون بزنم تا ذهنیت داشته باشین:

اسلحه روی میز قرار داشت و مرا وسوسه می کرد تا آن را بردارم. سنگینی و سردی بدنه فلزی اش را به خوبی در دستانم حس می کردم. طوری آن را در دستم می فشردم که گویی بخشی از اعضای وجودم بود. همانطور که اسلحه را به سمت او نشانه می رفتم، انگشت لرزانم ماشه را بغل کرد. صدای شلیک، فراتر از حد انتظارم بود.

و اما...

مزایای زاویه دید اول شخص:

  • یکی از آسون ترین و کم دردسرترین زاویه های دیده
  • مخاطب خیلی زود با شخصیت و راوی ارتباط نزدیک برقرار میکنه
  • حس همذات پنداری میان مخاطب و شخصیت بسیار قوی تر و سریع تر اتفاق میفته
  • احساسات، افکار، حواس پنج گانه، عمل و عکس العمل شخصیت تاثیر بیشتری در ذهن مخاطب ایجاد میکنه
  • به طور کلی مخاطب شما خودش رو درون ذهن و بدن قهرمان داستان میذاره و حوادث رو از نزدیک تجربه میکنه
  • می تونین راحت تر به مخاطب دروغ بگین و گمراهش کنین چون دید مخاطب همون دید شما یا شخصیت داستانتونه، نه فراتر!

معایب زاویه دید اول شخص:

  • از اونجایی که شما دارین اول شخص می نویسین، زاویه دید شما خیلی محدوده
  • مخاطب تنها شاهد اتفاقاتی هست که شخصیت داستان میبینه و تجربه میکنه، نه چیز بیشتری
  • چون داستان تنها از دید شخصیت داستان روایت میشه، به همین خاطر مخاطب نمیتونه از افکار، احساسات و به طور کلی درونیات سایر شخصیت ها مطلع بشه
  • با استفاده از این زاویه روایت داستان، به سختی می تونین خود شخصیت اول رو از لحاظ ظاهری با جزئیات توصیف کنین، مگر اینکه شخصیت داستان شما خودش رو اتفاقی در آینه یا انعکاس چیزی ببینه. توصیه من اینه که از این روش برای توصیف ظاهر شخصیت استفاده نکنین چون زیادی کلیشه ای و غیرضروری میشه
  • از اونجایی که همه چیز از دریچه دید شخصیت داستان روایت میشه، نویسنده باید خیلی احتیاط کنه تا داستان و وقایع رو زیادی لو نده
  • یکی از مهم ترین معایب این زاویه دید اینه که مخاطب می دونه شخصیت داستان که در عین حال راوی داستان هم هست در پایان زنده میمونه، در غیر اینصورت نمیتونه داستان رو به پایان برسونه. به همین خاطر این زاویه دید رو برای ژانر جنایی و معمایی و یا تعلیق (Suspense) خیلی پیشنهاد نمیکنم. هیجان رو می گیره
  • ممکنه این خطر پیش بیاد که شما به عنوان نویسنده، زیادی غرق شخصیت داستانتون بشین و خیلی در افکار و رفتار و احساساتش دخالت کنین و از وجودتون بیش از حد بهش تزریق کنین. البته این چیز بدی نیست، ولی اعتدال همیشه بهترین چیز بوده.


زاویه دید دوم شخص:

حالا که زاویه اول شخص رو تا حد خلاصه و مفیدی بررسی کردیم. نوبت می رسه به زاویه دید دوم شخص (Second Person) که از ضمیر «تو» استفاده میکنه و بیشتر به خود خواننده اثر اشاره داره. ما در رمان نویسی خیلی با این زاویه دید سر و کار نداریم. کافیه بدونین که این زاویه دید بیشتر در ژانر کتاب های غیر داستانی نظیر کتاب های انگیزشی، موفقیت، علمی و یا کسب درآمد کاربرد داره. با این حال، اگر قصد نوشتن رمان دارین، زیاد سمت این زاویه دید نرین، مگه اینکه بخواین کتاب غیرداستانی مثل دسته کتاب هایی که اسم بردم بنویسین.


زاویه دید سوم شخص:

زاویه دید سوم شخص (Third Person) همون نوشتن از دید دانای کل یا خالق داستانه که به همه اتفاقات داستان و درونیات شخصیت های رمان، آگاهی و تسلط داره. این زاویه دید از ضمیر سوم شخص «او» استفاده میکنه که میتونه داستان رو از دید چند شخصیت مختلف هم روایت کنه. برای مثال:

اسلحه روی میز قرار داشت و او را وسوسه می کرد تا آن را بردارد. سنگینی و سردی اسلحه را به خوبی در دستانش حس می کرد. طوری اسلحه را محکم گرفته بود که گویی بخشی از وجودش بود. همانطور که اسلحه را به سمت همسرش نشانه می رفت، انگشت لرزانش ماشه را بغل کرد. صدای شلیک، فراتر از حد انتظارش بود.

زاویه دید سوم شخص به دو دسته تقسیم میشه:

سوم شخص محدود (Third Person Limited): در این زاویه دید، نویسنده به عنوان خالق داستان، از بالا یکی از شخصیت ها رو کنترل میکنه و زندگی و درونیات و رفتارهای اون شخصیت رو به تصویر میکشه. داستان از دید شخصیت سوم و حوادثی که براش پیش میاد نقل میشه و مخاطب هر چیزی که «او» مشاهده و حس کنه رو هم میتونه تجربه کنه. در این نوع زاویه دید، تنها می توان از لنز «او» داستان رو مشاهده کرد و دسترسی به احساسات و افکار سایر شخصیت ها از دید «او» میسر نیست.

سوم شخص نامحدود (Third Person Omniscient) یا همان دانای کل: این زاویه دید به شما حس قدرت یک خالق رو میده. شما میتونین آزادنه به درون هر شخصیت و افکار و احساساتش نفوذ کنین و دربارش بنویسین. همچنین این اختیار رو دارین تا به هر جایی که دلتون می خواد سرک بکشین و توصیفش کنین.

مزایای زاویه دید سوم شخص:

  • میتونین داستان رو از زاویه دید چند شخصیت مختلف حتی به صورت همزمان روایت کنین
  • به مخاطب اجازه میده تا داستان رو از چند زاویه گوناگون مشاهده و تجربه کنه
  • به داستان شما عمق و هیجان می بخشه، زیرا مخاطب آگاهی کاملی از اتفاقات پیش رو نداره و این داستان رو جذاب تر و غیرقابل پیش‌بینی میکنه
  • تنش، تعلیق و کشش در این زاویه دید بیشتره چون مشخص نیست شخصیت یا شخصیت های داستان شما در پایان زنده میمونن یا نه
  • دنیایی که خلق میکنین بسیار وسیع تر از دنیای خلق شده در سایر زاویه های دیده

معایب زاویه سوم شخص:

  • در این زاویه دید، مخاطب از بیرون شخصیت رو مشاهده میکنه و در نتیجه همذات پنداری کمتری صورت میگیره
  • استفاده از دید چند شخصیت ممکنه خواننده داستان رو گیج و سردرگم کنه
  • باید خیلی مهارت به خرج بدین تا هر شخصیتی لحن، رفتار و افکار متمایزی نسبت به دیگری داشته باشه، در غیر اینصورت همه شخصیت ها یک شکل به نظر میرسن
  • اینجا گرچه شخصیت ها نمی تونن به مخاطب دروغ بگن و گمراهش کنن، ولی نویسنده میتونه
  • در زبان فارسی ممکنه به مشکل برخورد کنین چون نمیتونین مدام از کلمه «او» یا «وی» استفاده کنین. اینجوری مشخص نیست که مرجع ضمیر «او» شخصیت مذکر یا مونث داستانه یا خیر. در زبان انگلیسی کار آسون تره چون ضمیر او برای زن و مرد مجزاست

با این تفاسیر، کاملا به خود شما بستگی داره که کدوم زاویه دید رو برای نوشتن انتخاب می کنین. ولی اگر بار اولتونه که رمان مینویسین، بهتره با اول شخص شروع کنین و یادتون نره که تا میتونین داستان هایی با همین زاویه دید رو مطالعه کنین. ولی اگر علاقه دارین که دنیای وسیع با چند زاویه دید خلق کنین، باید جدا از تمرین زیاد، رمان های سوم شخص متفاوتی رو بخونین.

خب، ممنون که باز هم با من همراه بودین، امیدوارم که این مطلب باز هم سنگی رو از جلوی پای شما در مسیر نویسندگی و رمان نویسی برداشته باشه. اگر دوست داشتین، میتونین صفحه مجازی بنده در اینستاگرام رو به آیدی amir.h.ghazi1994 دنبال کنین و بگین دوست دارین مطلب بعدی در چه زمینه ای باشه.

آدرس صفحه اینستاگرام: amirhoseinghazi_author

زیاد کتاب بخونین و زیاد بنویسین و هروقت ناامید شدین این جمله رو مدام با خودتون تکرار کنین که:

تا مطلب بعدی، خدانگهدار.

کتابنویسندگیآموزش نویسندگیرمانآموزشی
Never wrong a writer. They get their revenge in print.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید