در بین تمام گروه های پراگرسیو راک، جترو تال جایگاه خاص خودش را دارد، خلاقیت آنها در اجراهای زنده و نوآوری های شگفت انگیز در ساخت موسیقی باعث شده که عده ای کندذهن هنوز هم جترو تال را گروهی مسخره بنامند و مایه شرم است که هنوز که هنوزه آنها در تالار مشاهیر راک اند رول یا بهتر بگم تالار مشاهیر رپ، پاپ، فانک آخرش هم چندتا راک عضو نیستند.
جدا از ناله کردن، سال 1977 آنها یکی از بهترین آلبوم های خودشان را منتشر کردند به نام «آهنگ هایی از جنگل» (Songs from the Wood) که در تحول سبک پراگرسیو فولک بسیار تاثیرگذار بود ولی متاسفانه دست کم گرفته شد و در زمانی بد که پراگرسیو راک در حال نابودی بود منتشر شد و طبق معمول کار من هم معرفی این آلبوم به شما پس با من در ادامه این مقاله جذاب همراه شید تا آلبومی به شما معرفی کنم که زندگی شما را تغییر دهد.
بطورکلی «آهنگ هایی از جنگل» در مورد فرهنگ فولکلور اروپاست، حالا این فولکلور می تواند شنل قرمزی باشد می تواند در مورد نی انبان اسکاتلندی باشد شما هرچیزی که از فرهنگ مردم اروپا آمده را می توانی در این آلبوم پیدا کنی. یک نکته جالب، یکی از سازهای پر استفاده در این آلبوم، فلوت است که توسط ایان اندرسون خواننده و چندسازه گروه نواخته میشود او عمدا فلوت را در این آلبوم شبیه نوازندگان درباری قرون وسطی انگلستانی می نواخت.
سمت اول آلبوم با یک همنوایی زیبا و به شدت خنده دار شروع می شود، «آهنگ هایی از جنگل» آهنگ همنام آلبوم با دکلمه اندرسون شروع می شود با پایان هر مصرع همخوان ها آن را تکرار می کنند ولی کم کم بیشتر شبیه «در در د دو» و «گرگرگار» میشود، عین واقعیت حرفم به جان تو.
بگذارید برای شما آهنگهایی از جنگل بخوانم \ برای اینکه احساس خیلی بهتری داشته باشید \ از آنچه می دانستید و نمی دانید. \ حالا شما عین خود من، \ بیکاری عاشق جنگل هستید.
در ادامه فلوت و ارگ همنوازی می کنند و در نهایت با جمله «آهنگ هایی از جنگل» پایان می یابد. «آهنگ هایی از جنگل» با الهام از کتابی از داستان های محلی انگلیسی به یان اندرسون اهدا شده بود، نوشته شده است. وی توضیح داد:من «آهنگ هایی از جنگل» را بر اساس عناصر عامیانه و داستانهای خیالی و سنتهای محیط روستایی انگلیس نوشتم. پسر مدیر روابط عمومی ما ، جو لاستیگ ، به من كتابی در مورد فولكلور انگلیسی به عنوان هدیه كریسمس داده بود و من از طریق آن ایده هایی از شخصیت های فولکلور و الف ها و پری ها پیدا کردم و تصمیم گرفتم آنها را به یک سری آهنگ تبدیل کنم. "
در ادامه «جک در بوته» را داریم که یک افسانه محلی انگلیسی است که مردم انگلیس هر ساله در جشن می دی یا جشن اول ماه مه از افسانه او تقدیر می کنند. داستان او به صورت خلاصه از این قرار است که مردی مهربان به نام جک است که در یک بوته درخت گیر افتاده و نمی تواند از آن رهایی یابد و فقط هم اول ماه مه به شهر میاد و به مردم میوه تعارف می کند (بازهم عین واقعیت است)
در هر صورت اندرسون شعری بر پایه جک در بوته نوشت و تبدیل به اهنگی به همین نام شد که تمام ساز های آنرا خود اندرسون نواخته.
«جام جادویی» درمورد جام مقدس است که عیسی در شام آخر خود با آن آب نوشید و جریان این جام مقدس در قرون وسطی بسیار پررنگ بود و هنوز هم هست چندتا از جنگ های صلیبی هم به دنبال پیدا کردن همین جام مقدس به وقوع پیوست. نکته قابل توجه در این آهنگ استفاده از ارکستر سمفونی لندن است که باعث شده احساس این آهنگ شگفت انگیز باشد ، با ریتم های ضربه پا و بافتن غنی از تعداد زیادی صدا و ساز.
«دختر شکارچی» روایتی متفاوت از داستان شنل قرمزی است بسیار هارد راک تر از بقیه آهنگ های آلبوم است به همراه ارگ بادی و تکنوازی گیتار الکتریکی، تمام مشخصه های موسیقی فولک حذف شده، خواندن اندرسون قوی تر و با صدای خشمگینانه تری است.
«ناقوس را به صدا درآر، زنگوله های تحول» کاملا مخالف دختر شکارچی است یک آهنگ آرام کریسمسی که دارای یک عدد ارگ بادی است که به بهترین نحو نقش خود را اجرا می کند به همراه افکت های ناقوس و زنگوله.
سمت دوم با جواهر مطلق آلبوم و یکی از موردعلاقه های من شروع میشود، «سبز مخملی» روایتی از بخش تاریک فرهنگ فولکلور انگلیس یعنی ریناردین روباه صفت است که در بیدزار ها به دنبال دختری دهقان است، مفهوم آهنگ همان چیزی است که امروزه «تجاوز در قرار عاشقانه» نامیده می شود. «سبز مخملی» که تاریک ترین آهنگ آلبوم است رابطه جنسی را از نظر ریناردین و افرادی مثل او کاوش می کند که باور به غریزه حیوانی رابطه جنسی دارند. آهنگ به صورت اول شخص سردی و خشن بودن ریناردین را روایت می کند و به درستی اندرسون خشمگین می خواند. بیت های پایانی یکی از قدرتمندین نوشته های اندرسون هستند و در عین حال بسیار دهشتناک به فریب خوردن دختری بیگناه توسط ریناردین می پرداز و بطور عجیبی موسیقی آرام و باروک مانند هم نتوانسته از میزان دردناک بودن شعر و واقعیت پشت آن کم کند.
«فلوت زن» آهنگی درمورد نوازندگان و خوانندگان قرون وسطی است، آنها در بین شهرها راه می رفتند و اشعاری درمورد قهرمانان مردمی می خواندن تنظیم عالی این آهنگ بسیار به محبوبیت آن کمک کرده، ترکیب زیبای گیتار الکتریک و فلوت به طرز جالبی روی آهنگ کار کرده.
و حالا می رسیم به بحث برانگیزترین آهنگ آلبوم «پیبروش (کلاه در دست)» که همچنین طولانی ترین آهنگ آلبوم هم است، با یک اجرای فوق العاده بلند گیتار شروع میشود بعد فلوت همراهی کرده تا به یک ریتم جز مانند برسند ارگ نواخته می شود و اندرسون قوی می خواند در ادامه آهنگ به یک سادگی باروک مانند تبدیل می شود و پیانو و گیتار آکوستیک نواخته می شود. دوباره گیتار الکتریک و بعد از آن نوای نی انبان و فلوت سنتی اسکاتلندی. حرف از اسکاتلندی شد دلیل بحث برانگیز بودن این آهنگ به دلیل گنگ بودن متن آن است، پیبروش یک کلمه اسکاتلندی باستانی است که کنایه به بی معنی بودن و پوچی است و کلاه در دست بر عقیده مارتین فیدلیک روزنامه نگار، نشانه تسلیم شدن دربرابر پوچی ابدی است متن شعر هم به گونه ایی همان حرف فیدلیک را اثبات می کند با این حال خود اندرسون هیچ گاه در مورد این آهنگ حرفی نزده.
بعد از پایان یک آهنگ مرموز، قطعه پایانی آلبوم با نام «آتش سوزی در نیمه شب» شروع می شود، قطعه ایی آرام با پیانو و فلوت که متنی عاشقانه و دل پذیر دارد همان چیزی که یک آلبوم باشکوه برای پایان خود نیاز دارد.
به همان دلیل که «در جست و جوی آکورد گمشده» را گوش دادی، چون یکی از بهترین هاست آدم باید به موسیقی خوب در هر سبکی گوش دهد حالا تو ای خواننده عزیز احتمالا تو طرفدار راک هستی پس به توصیه من اعتماد کن و این آلبوم را گوش کن تا گوش هایت استراحت کنند.