خیلیها فکر میکنن بازاریابی دیجیتال فقط به درد استارتاپها یا برندهای مدرن میخوره.
ولی من، بخش زیادی از تجربههام رو از کار با مغازهدارها، فروشندههای قدیمی، و کسبوکارهای سنتی به دست آوردم.
مشتری سنتی، به «اعتماد» بیشتر از «ابزار» اهمیت میده.
وقتی بهت اعتماد کنه، حتی اگر زبان تکنولوژی رو خوب ندونه، حاضر میشه باهات جلو بیاد.
وقتی از CTR و KPI و UX صحبت میکنی، خیلی وقتها مخاطب سنتی سردرگم میشه.
اما وقتی بگی: «کاری میکنیم مردم بیشتر بیان سمت شما»، لبخند میزنه.
زبانت رو با زبان اونها هماهنگ کن.
یکی از چیزهایی که مشتری سنتی رو خوشحال میکنه اینه که بدون نیاز به تماس گرفتن، تو خودت پیگیر باشی.
همین کار ساده، تو رو از بقیه متمایز میکنه.
مشتری سنتی دنبال حرف نیست؛ دنبال نمونهکاره.
وقتی نتیجه واقعی رو ببینه، میگه: «خب، این همونه که میخوام.»
شاید اونها مثل ما با ایمیل یا گوگل کار نکنن. ولی با احترام، ادب، و گوش دادن، میشه خیلی جلو رفت. به قول استاد : 80 درصد از فروش وابسته به شخصیت شماست و تنها 20 درصد مهارت ها و تخصص ها و نمونه کارهای شما (چون میدونه آدم با شخصیت، ولو اگه نمونه کار و سوابق قوی نداشته باشه، اما امانتدار، راستگو و قابل اعتماده. همین باعث میشه تا بتونه به شما کمک کنه)
تجربه من نشون داد که ترکیب دنیای سنتی با ابزارهای جدید ممکنه، اگر با احترام، درک، صبر و صداقت پیش بریم.
مشتری سنتی، مشتری سادهای نیست..
یک دانشگاهِ واقعیِ بازاریابی انسانمحوره...
🕊 با احترام
امیرحسین حراجی