آدم‌هایی که می‌خوان چیزی رو خلق کنن، معمولاً دو نوع هستن: اون‌هایی که چیزها را خلق می‌کنن و اون‌هایی که دلایلی برای عدم توانایی خودشون پیدا می‌کنن.
تفاوت بین این دو نوع آدم طرز فکرشون‌ـه.
اونایی که به طور مداوم چیزها رو خلق می‌کنن، این کار روبا نادیده گرفتن دلایل «نمی‌تونم» انجامش می‌دن - اونا معتقدن همه چیزایی که برای خلق هر چیزی نیاز دارنن رو، دارن.
چندتا چیز هست که این آدما می‌دونن!
خیلی نیازی به پول و امکانات نداری! سال 2013، Sean Baker، می‌خواست فیلمی به نام Tangerine بسازه، اما عملاً هیچ پولی برای تامین هزینه ساخت نداشت. یکمی خلاقیت به خرج داد و کل فیلمش رو با آیفون فیلمبرداری کرد. انجام این کار به اون امکان اینو داد تا فیلمش رو خلق کنه. فیلم تو جشنواره فیلم ساندنس توسط Magnolia Pictures خریداری شد و در Rotten Tomatoes امتیاز ٪96 منتقدان رو هم گرفت.
آیا پول و امکانات به خلق چیزها کمک می کنه؟ قطعاً که آره.
پس یعنی بدون پول و امکانات چیزی نمی‌شه خلق کرد؟ البته که شده و می‌شه و خواهد شد.
محدودیت‌ها می‌تونن خلاقیت رو پرورش بدن و ضعف رو به نقطه قوت تبدیل کنن. نه Sean Baker برای خلق فلیمش به پول زیادی نیاز داشت و نه تو برای خلق چیزِ خودت. فقط شاید راهشو هنوز پیدا نکردی!
نیازی به مدرک نداری! نگاهی به اطراف که بندازی کلی آدم می‌بینی که نه مدرک دانشگاهی مرتبطی دارن، حتی اصلاً دانشگاه رو تموم نکردن و شایدم اصلاً دانشگاه نرفتن! و اتفاقاً بابت همین موضوع مدل کاری منحصربفرد خودشون رو توی اون حوزه پیدا کردن.
برای خلق چیزی نیازی به مدرک دانشگاهی و هیچ مدرک، دوره یا کاغذ دیگه‌ای نداری تا تو را به عنوان "به اندازه کافی خوب" تأیید کنن. تنها چیزی که برای خلق چیزی لازم داری، تمایل به انجام اون‌ـه.
تجربه واجب نیست! سال 2003، دوتا دانشجوی حقوق تصمیم گرفتن یک کارگاه تولید تی‌شرت راه اندازی کنن، علیرغم اینکه هیچ ایده‌ای از نحوه کار اون کسب و کار نداشتن. Kim و Ben Shenassafar بدون اینکه قبلاً یک تکه لباس فروخته باشن، و بدون هیچ تجربه یا ارتباطی در صنعت مد کارشون رو راه‌اندازی کردن.
اون‌ها The Hundreds رو تبدیل کردن به یک برند چند میلیون دلاری و یکی از موفق‌ترین برند‌های پوشاک خیابونی .
تجربه ارزشمنده و هر چی با تجربه تر باشی، خلق چیزها آسون‌تر می‌شه. اما داستان مرغ و تخم مرغ‌ـه . تنها راه کسب تجربه، شروع به خلق کردن‌ـه.
به کسی نیاز نداری که تو رو باور کنه! فکر کنم داستان J.K. Rowling نویسنده داستانهای هری‌پاتر و کلی آدم امثال این رو شنیدی ...
این فوق‌العاده است که کسایی بهت کمک کنن و رویاهات رو تشویق کنن، اما برای خلق چیزی به حمایت کسی نیاز نداری. هیچ کس نباید فکر کنه که این ایده خوبی‌ـه جز خودت. هیچ کس نیاز نیست بخواد این کار رو انجام بده جز خودت. و هیچ کس نمی‌تونه تو رو از خلق اون منصرف کنه جز خودت.
احتمالاً برای شروع نیازی به مجوز نداری! حداقل امروز با این شرایط اینترنت و سوشال مدیا و ....
پس چی لازم داری؟
به تلاش نیاز داری. خلق چیزی از هیچی هرگز آسون نمی‌تونه باشه.
به شجاعت نیاز داری. خلق یک فرآیند ترسناک با نتیجه ناشناخته است. برای پیگیری جرأت می‌خواد.
به تعهد نیاز داری. شکست می‌خوری، مبارزه می‌کنی و می‌‌خوای دست از کار بکشی، ولی راه خلق این‌ـه که از مسیرش خارج نشی.
هیچکدوم از این ویژگی‌ها آسون نیست،اما هرچی که واسه خلق لازم‌ـه رو تو، توی خودت داری.
