درود بر همراهان گرامی
من در این بلاگ هر چه که به طور روزانه می آموزم را باشما به اشتراک میگذارم و اغلب این طور میشود که یک موضوع را از دیدگاه های مختلف بررسی میکنم .امروز تصمیم گرفتم به تفاوت این دیدگاه ها بپردازم.
فلسفه
واژه فلسفه ریشه یونانی داردو از کلمه (فیلوسوفیا) گرفته شده که مرکب از دو کلمه است: یکی «فیلو» به معنای دوستداری. و دیگر «سوفیا» به معنای دانایی است، پس کلمه (فیلوسوفیا) به معنای دوست دار دانایی خواهد بود، در نتیجه «فلسفه» که کلمه عربی است از آن کلمه یونانی گرفته شده و به معنای فیلسوفی گری است و کلمه فیلسوف یعنی دوستدار دانش.
اما از نظر اصطلاح شایع در میان مسلمین، واژه فلسفه به معنای دانش عقلی است و نوعاً مسلمین همه دانش های عقلی که بر اساس عقل و اندیشه (و نه نقل) بدست می آید، فلسفه می نامند. گر چه به طور خاص، نوعاً فلسفه به دانشی گفته می شود که درباره هستی شناسی بحث می کند.
حکمت
از واژه حکمت نیز تعریف های متعدد شده از جمله گفته اند: حکمت عبارت است از علم قطعی به حقایق اشیاء و احوال و خواص و اوصاف ظاهری و باطنی و مصالح و مفاسد آنها و شناخت ارتباط معلول ها با علت هاشان ... و دارای درجات متعدد است
هم چنین گفته شده: حکمت قضایای حقه ای است که با واقع مطابقت داشته باشد و به نحوی بیان گر سعادت انسان باشد. و در مجموع حکمت عبارت است از، دانش و معرفتی که برای خیر و سعادت انسان است چه از راه عقل چه از راه نقل (آیات و روایات) و چه از راه عرفان و شهود بدست آید.
عرفان
عرفان در مقایسه با فلسفه و حکمت تعریف روشنی داشته و در عین نایاب بودن حقیقت نهائی آن، می توان به سادگی طوری حدود آن را فهم نمود که حد اقل تمایز آن با فلسفه مشخص باشد چرا که عرفان آشکارا مربوط به دریافتهایی شهودی و حضوری بوده و ارتباطی به تعلیمات مدرسه ای و بحث های استدلالی ندارد.
توضیح بیشتر در مورد عرفان اینکه؛ عرفان در اصطلاح به معرفت شهودی خداوند که از طریق تهذیب نفس و صفای باطن حاصل می گردد، گفته می شود.
عرفان را دارای دو بعد نظری و عملی دانسته اند: الف: عرفان نظری شامل منظومه ای از دریافت های باطنی از طریق کشف و شهود پیرامون جهان هستی است، که توسط افراد واجد شرایط ادراک شده و با شیوه ای نظام مند و بطور نظری تدوین شده است. ب: عرفان عملی شامل به کار بستن دستور العمل های لازم در راستای مبارزه با هوای نفس و رسیدن به مقامات معنوی و کمال توحید است، که توسط استاد طریقت بیان می گردد. در صورتی که سالک راه حقیقت، رهنمود های پیر طریقت را به کار بندد و در مسیر الاهی با اخلاص کامل گام بردارد، به سرمنزل حقائق رهنمون می گردد .