ویرگول
ورودثبت نام
امیرحسین مجیری
امیرحسین مجیری
خواندن ۱۱ دقیقه·۲ سال پیش

استخاره در خاطرات هاشمی رفسنجانی

در این نوشته بخش هایی از خاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی را که مرتبط با استخاره است آورده ام. البته در دو مورد خاطرات افراد مرتبط با هاشمی (عفت مرعشی همسر او و حسین اشرفی اصفهانی) را هم درباره‌ی استخاره نوشته‌ام.

خلاصه نتایج استخاره در خاطرات هاشمی رفسنجانی
خلاصه نتایج استخاره در خاطرات هاشمی رفسنجانی


سال 1337: استخاره‌ی اخوان مرعشی برای ازدواج عفت با هاشمی رفسنجانی خوب آمد

در خانواده ما رسم نبود عروس و داماد با هم صحبت کنند، اگر پدر قبول می‌کرد ماجرا تمام بود اما اگر پدر شک داشت دست به دامان استخاره می‌شد. اما من این روش را نمی‌پسندیدم و معتقد بودم باید با خودم در‌این‌زمینه مشورت شود. چند روزی گذشت و من هم که فقه را می‌شناختم و می‌دانستم پدرم هم خلاف‌شرع عمل نمی‌کند و نظر ما در این مسائل بسیار برایش مهم است بر نظر خودم پافشاری می‌کردم. کار به جایی رسید که پدرم می‌گفتند، حداقل استخاره بگیر. این درحالی بود که من آقای هاشمی را می‌شناختم. محرم سال گذشته سخنران مسجد ما بود و من منابرش را شرکت می‌کردم. دو روزی هم خانه ما آمده بود و شب را هم مانده بود. اما در کل از این شکل و روش ازدواج خوشم نمی‌آمد وگرنه دست به دامن استخاره نمی‌شدم. استخاره‌ای که موجب جواب مثبت من شد.

سه شب قبل از خواستگاری آشیخ اکبر، خواب دیده بودم که ماه نو را در آسمان دیده‌ام. سه صلوات فرستاده بودم و از خواب بیدار شدم. این خواب در ذهنم بود که متوجه شدم پنجشنبه قرار است خواستگار‌ها بیایند. باز هم بر رای خودم تاکید می‌کردم که حاج‌آقا اخوان مرعشی آمدند و به من گفتند برایت می‌خواهم استخاره بگیرم. خجالت کشیدم قبول نکنم. سخت هم بود سرنوشت زندگیم را به یک استخاره وصل کنم. اما در نهایت پذیرفتم. آقای اخوان و پدرم به زیرزمین خانه رفتند و قرار شد که اگر استخاره مثبت بود با صلوات بیرون بیایند و اگر منفی هیچ نگویند. همه خانه منتظر نتیجه بودند و دلهره در دل و نگاه همه موج می‌زد. در من که بیشتر از بقیه، ناگهان صدای صلوات بلند شد و من هم بغضم شکست؛ البته هیچ کدام این ماجراها را آقای هاشمی و خانواده‌شان متوجه نشدند و به آنها هم چیزی نگفتیم [منبع].

23 اردیبهشت 1360: استخاره‌ی هاشمی برای درخواست از خمینی جهت منتشرنشدن دستور خمینی درباره‌ی پخش هرگونه موسیقی بد آمد

ساعت‌ 11 صبح‌ احمد آقا خمینی‌ تلفن‌ کرد که‌ امروز بناست‌ دستوری‌ از امام‌، در اخبار ظهر پخش‌ شود که‌ هرگونه‌ آهنگ‌ موسیقی‌ را گرچه‌ همراه سرود، ممنوع‌ می‌کند؛ از من‌ می‌خواست‌ به‌ همراه‌ آقای‌ بهشتی‌ به‌ خدمت‌ امام‌ بروم‌ و از امام تقاضا کنم‌ که‌ مانع‌ پخش‌ این‌ دستور شوند.

من‌ به‌ دلیل‌ لزوم‌ حضور در کمیسیون‌ و به‌ دلیل‌ شبهه‌ شرعی‌ در جلوگیری‌ از اجرای‌ نظری‌ که امام‌ و مرجع‌ تقلید داده‌اند - و شبهه‌ شرعی‌ از این‌ جهت‌ که‌ اگر فتوا است‌، چرا اطاعت‌ نکنیم‌- و به‌ دلیل‌ عدم‌ مساعدت‌ استخاره‌ و به‌ خاطر احتمال‌ ضعیف‌ تاثیر ما در اراده‌ امام‌، در صورت‌ رأی‌ قطعی‌ امام‌، از رفتن‌ خودداری‌ کردم‌؛ ولی‌ آقای‌ بهشتی‌ رفتند و نتیجه‌ هم‌ گرفتند و منتشرنشد. صحیح‌ هم‌ این‌ است‌ که‌ اگر نظر امام‌ است‌، بدون‌ اعلام‌ رفته‌‌رفته‌ اجرا گردد.

25 اسفند 1360: استخاره‌ی سحابی برای دفاع از بودجه بد آمد

مهندس‌ [عزت‌ الله‌] سحابی‌ که‌ قرار بود از بودجه‌ دفاع‌ کند و اسم‌ نوشته‌ بود، از زیر بار دررفت‌؛ نمی‌دانم‌ چرا؟ به‌ من‌ نوشته‌ که‌ استخاره‌ کرده‌ است‌، مکررا بد آمده‌ و این‌ عجیب‌ است‌؛ با این که‌ رئیس‌ کمیسیون‌ برنامه‌ و بودجه‌ است‌.


29 اسفند 1360: خمینی درخواست رضایی برای استخاره در مورد محور حمله در جنگ را نپذیرفت

ظهر آقای‌ [محسن‌] رضایی‌ از دزفول‌ تلفن‌ کرد و گفت‌ عراق‌ در ناحیه‌ شوش‌ از دیشب‌ حمله‌ کرده‌ و از من‌ می‌خواست‌ که‌ به‌ جنوب‌ بروم‌؛ برای‌ مطلب‌ مهمی‌ که‌ دارند. گفتم‌ ایشان‌ به‌ تهران ‌بیاید که‌ بتوانیم‌ با امام‌ و دیگران‌ هم‌ مشورت‌ کنیم‌. ایشان‌ با یک‌ جت‌ اف‌ 5 آمد. ساعت‌ چهار بعدازظهر به‌ اینجا رسید. نیم‌ ساعت‌ در راه‌ بوده‌ است‌، معلوم‌ شد حمله‌ عراق‌ موفق‌ نبوده‌ و حدود صد اسیر از عراقی‌ها گرفته‌اند. صدها نفر از آنها را کشته‌اند و آنها را متوقف‌ کرده‌اند، ولی‌ جنگ‌ ادامه‌ دارد و ممکن‌ است‌ نیروهای‌ ما را مشغول‌ کنند و مانع‌ انجام‌ طرح‌ بزرگ‌ کربلای‌ 2 بشوند. مشورت‌ داشت‌ که‌ از محورهای‌ دیگر حمله‌ کنیم‌، پذیرفتیم‌. امام‌ را هم‌ زیارت‌ کردند.[استخاره‌] می‌خواست‌ که‌ امام‌ گفتند مورد استخاره‌ نیست‌، به‌ امید خدا با معیارهای‌ عقلانی‌ عمل‌ کنید.


روزنامه اطلاعات 2 فروردین 1361
روزنامه اطلاعات 2 فروردین 1361


15 اسفند 1361: استخاره‌ی هاشمی برای شرکت در جلسه‌ی جامعه‌ی مدرسین بد آمد

در جلسه‌ منزل‌ آقای‌ موسوی‌ اردبیلی‌ که‌ جمعی‌ از مدرسین‌ [حوزه‌ علمیه‌ قم‌] حضور داشتند برای‌ بحث ‌در مورد مسائل‌ جاری‌ درست‌ شرکت‌ نکردم‌. خسته‌ بودم‌ و استخاره‌ام‌ موافقت‌ نکرد.


2 بهمن 1362: استخاره‌ی مهدوی کنی برای امامت جمعه خوب آمد

بعد از تنفس‌ برای‌ انجام‌ کارها و امضای‌ احکام‌ کارمندان مجلس‌ به‌ دفترم‌ آمدم‌. از آقای‌ مهدوی‌ کنی‌ خواستم‌ که‌ نماز جمعه‌ آینده‌ را اقامه‌ کنند؛ با استخاره پذیرفتند.

نماز جمعه ی 8 بهمن 1362 تهران به امامت مهدوی کنی
نماز جمعه ی 8 بهمن 1362 تهران به امامت مهدوی کنی


17 آذر 1364: استخاره‌ی نوربخش برای معرفی ماجدی به عنوان وزیر اقتصاد بد آمد

ظهر آقای [محسن] نوربخش [رئیس بانک مرکزی] آمد و از احتمال معرفی شدن آقای ماجدی به عنوان وزیر [امور اقتصادی و] دارایی نگران بود. خودش هم استخاره کرده بد آمد، ولی عصر معلوم شد آقای ماجدی را آقای خامنه‌‏ای پذیرفته‌‏اند و معرفی می‌‏شود.


1 مرداد 1367: استخاره‌ی هاشمی و منتظری برای عقب نشینی و پذیرش آتش بس خوب آمد

آن روزی که در آستانه تصمیم عقب نشینی از حلبچه بودیم، با اینکه مشورت ها و رأی‌ها مثبت بود، استخاره کردم. آیه «وَ جاوَزنا بِبَنی اِسرائیلَ البَحَر فَاَتبَعَهُم فِرعُون وَجُنُودُهُ بَغیَاً وَعَدُّواً حَتّی اِذا اَدرَکَهُ الغَرق قالَ آمَنتُ اِ نَّهُ لا اِلهَ الاّا الَّذی آمَنت به بَنُو اِ سرائیلَ وَاَنَا مِنَ المُسلِمین» [«و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم. پس فرعون و سپاهیانش از روی ستم و تجاوز آنان را دنبال کردند تا وقتی که در شرف غرق شدن قرار گرفت، گفت ایمان آوردم که هیچ معبودی جز آنکه بنی اسرائیل به او گرویده، نیست و من از تسلیم شدگانم.» سوره مبارکه یونس، آیه ۹۰] آمد.

بعد آیت اللّه منتظری هم گفتند که برای پیشنهاد پذیرش آتش بس استخاره کرده اند، همین آیه یا آیه دیگری در همین مطلب آمده [«فَاَتَعبهُم فِرعُونُ بِجُنُودِه فَغَشِیَهُم مِن الیَّمِ ما غَشِیَهُم» سوره طه آیه ۷۸: پس فرعون همراه سپاهیانش آنها را دنبال کردند (به طوری که پس از عبور قوم موسی، آنها وارد راه‌های داخل دریا شدند) پس آنها را از (آب) دریا بپوشانید، آنچه پوشانید (امواجی که در اندیشه بشر نگنجد، آنان را فرو گرفت)»]. حدس زدم که پس از عقب نشینی ما، صدام به تجاوز و جنگ ادامه می دهد و عاقبت خوبی برایش ندارد و امروز نشانه های آن را در جوّ سیاسی جهانی می بینیم و با حضور گسترده نیروهای داوطلب، دورنمای وضع نظامی هم خوب است و شکست امروز آنها در شلمچه می تواند شروع خوبی باشد.

توضیح: علی محمد بشارتی (وزیر کشور دولت هاشمی و مشاور امنیتی او در مجمع تشخیص مصلحت نظام) در خرداد 1390 گفته: «به آقای هاشمی گفتم برای شخصیتی چون شما استخاره کردن برای حمله معنی ندارد. کارشناسانی که در آینده این خاطرات را خواهند خواند، خوشحال نمی‌شوند که ما با استخاره حمله کردیم» و این عبارت در چاپ‌های بعدی حذف خواهدشد.


25 خرداد 1368: استخاره‌ی خامنه‌ای برای انتشار پاسخ به نامه‌ی منتظری (تایید رهبری) بد آمد.

با آیت‌الله خامنه‌ای درباره جواب به تایید آیت‌الله منتظری مذاکره و تصمیم‌گیری شد... تا ساعت هشت ونیم در دفتر کار کردم و به خانه آمدم. شب تلویزیون نامه و جواب مربوط به آقای منتظری را نخواند. از آقای خامنه‌ای علت را پرسیدم. گفت که تلفن‌های زیادی مبنی بر گله و شکایت به دفتر شده، استخاره کرده و تصمیم به عدم نشر در تلویزیون گرفته‌اند.

بخش‌های مرتبط قبلی: «23 خرداد: [غلامحسین] نادی نجف آبادی نامه‌ی آیت‌الله منتظری به آیت‌الله خامنه‌ای را آورد که رهبری ایشان را تایید کرده، به امید اینکه آقای خامنه‌ای جواب بدهند و در رسانه‌ها پخش شود. از نظر نظام نسبت به ایشان سئوال کرد. نظر خود و رهبری را در خصوص تمایل به اصلاح گفتم و شرحی از جریان‌های گذشته را دادم که در هر مرحله تلاش کرده‌ام که آقای منتظری در مقابل امام قرار نگیرد.- 24 خرداد: شب با رهبری تلفنی درباره جواب به آقای منتظری صحبت کردم. قرار شد متنی تهیه و مشورت کنند».


صفحه ی اول روزنامه اطلاعات 23 خرداد 1360
صفحه ی اول روزنامه اطلاعات 23 خرداد 1360


18 مرداد 1368: استخاره‌ی میرسلیم برای ماندن در نهاد ریاست جمهوری بد آمد

آقای [مصطفی] میرسلیم آمد. با هم به جلسه ترحیم والده آقای خامنه‌ای در مسجد شهید مطهری رفتیم. در رفت و برگشت درباره امور کشور نظراتی را داد. تکیه بر واگذاری کارها به مردم در صنعت، کشاورزی، تجارت و آموزش داشت. گفت استخاره کرده در نهاد [ریاست جمهوری] بماند، بد آمده است. گفتم به اسم مشاورت [رئیس جمهور] باشد، ولی مشاور عالی نداری

خبر مجلس ترحیم مادر سید علی خامنه ای (میردامادی)، روزنامه اطلاعات 19 مرداد 1368
خبر مجلس ترحیم مادر سید علی خامنه ای (میردامادی)، روزنامه اطلاعات 19 مرداد 1368


خبر شرکت هاشمی رفسنجانی در مجلس ترحیم مادر خامنه ای، روزنامه اطلاعات 18 مرداد 1368
خبر شرکت هاشمی رفسنجانی در مجلس ترحیم مادر خامنه ای، روزنامه اطلاعات 18 مرداد 1368


5 خرداد 1372: استخاره‌ی عفت برای رفتن به حج بد آمد

2 صبح عفت تلفنى خبر آمدنش را [از سفر درمانی به لندن] داد. گفته بود احتمالاً به حج مى‌رود که استخاره‌اش بد آمده و نرفته است.

1 مرداد 1374: استخاره‌ی هاشمی برای سفر به یزد بد آمد

قرار بود فردا به یزد و نوق سفر کنیم؛ از مرکز مخابرات اطلاع دادند که تصادفاً یک مذاکره تلفنی مشکوکی داشته‌اند که احتمال توطئه‌ای در سفر علیه ما را مطرح کرده و با مشورت با آیت‌‏الله خامنه‌ای و استخاره، سفر را لغو کردیم.

16 تیر 1375: قرار شد هاشمی بجنوردی برای سفر درمانی به خارج استخاره کند

آقاى سیدعلى هاشمى بجنوردى، از دوستان قدیم دوران تحصیل در قم آمد. اکنون رئیس یکى از شُعب دیوان عدالت ادارى است. دچار مرض سختى شده که احتمالاً سرطان باشد؛ خواسته‌هاى کوچکى داشت. بحث شد که براى معالجه به خارج برود؛ قرار شد استخاره نماید.

8 اسفند 1376: استخاره‌ی عمری (امام جماعت شیعیان مکه) برای دیدار با هاشمی خوب آمد

[در مکه] براى دیدن حسینیه و مسجد و امام جماعت شیعیان، به محله نخادله شیعه آقاى عمرى رفتیم. معلوم شد، شیعیان نگران‌‏اند که بعد از رفتن ما، مورد بازخواست قرار گیرند. گفته شد که قبلاً آقاى [سیدمحمد موسوی] خویینى‌ها [امیرالحاج سابق حجاج ایرانی]، یک بار به دیدن همین آقاى عمرى رفته و سپس آقاى عمرى، مورد بازخواست سعودى‌ها قرار گرفته و زندان کشیده و سختگیری‌‏هاى دیگر شده است، ولى این بار استخاره‏ کرده و چون من رسمى و همراه مأموران سعودى مى‌رفتم، اظهار تمایل ‏کرده بود.


13 مهر 1377: استخاره‌ی محتشمی برای شرکت در مصاحبه‌ی تعیین صلاحیت مجلس خبرگان بد آمد

آقاى [حسین] مرعشى، [نماینده‌کرمان]، تلفنى خواست‌که به شوراى‌نگهبان بگویم، آقاى عبدالله نورى را هم براى مصاحبه دعوت کنند. عصر با آقاى [محمد] امامى‌کاشانى، [عضو فقهای شورای نگهبان]، تلفنى تماس گرفتم؛ معلوم شد، آقایان سیدمحمد هاشمى و [محمدعلی] رحمانى، در مصاحبه آزمایشى رد شده‌اند و آقاى هادى خامنه‌اى و عبدالله نورى را دعوت نکرده‌اند و آقاى [علی‌اکبر] محتشمى، به استناد بدآمدن استخاره، شرکت نکرده و آقاى [سیدمحمد موسوی] خویینى‌ها را فاقدصلاحیت دیده‌اند و فقط آقاى مجید انصارى را با مقدارى ملاحظه و مسامحه پذیرفته‌اند. گفت، دیگر پرونده بررسى را بسته‌‌اند و فردا افراد واجد صلاحیت، رسماً اعلان مى‌شوند و عملاً از اقدام آقاى خاتمى و سفارش رهبرى، فقط پذیرفته شدن آقاى مجید انصارى به دست آمده است.


1 تیر 1378: استخاره‌ی فروزنده برای پذیرش مدیریت بنیاد جانبازان بد آمد

آقای [محمد] فروزنده آمد. در مورد پذیرش مدیریت بنیاد جانبازان مشورت کرد؛ از طرف رهبری به ایشان پیشنهاد شده است. با اینکه بهانه و شرط‌هایی مطرح کرده که قبول نکنند، ولی همه را پذیرفته‌اند. استخاره‌اش هم بد آمده است؛ باز هم اصرار دارند. گفتم اگر رهبری اصرار دارند، مناسب نیست نپذیرد؛ گرچه مشکلات زیادی دارد.


13 شهریور 1378: استخاره‌ی نوری برای نامزدشدن در انتخابات مجلس بد آمد

آقای عبدالله نوری [رییس شورای اسلامی شهر تهران] آمد. برای استعفای از شورای شهر تهران، برای نامزد شدن در انتخابات مجلس [ششم] مشورت کرد؛ نظر موافق دادم، ولی گفت، استخاره کرده و خوب نیامده است.


سال 1388: استخاره‌ی هاشمی برای رفتن اشرفی اصفهانی به بیمارستان جماران خوب آمد

حسین اشرفی اصفهانی فرزند عطاالله اشرفی اصفهانی: به دلیل بیماری قلبی به عمل نیاز پیدا کردم که با آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی برای انتخاب بیمارستان، مشورت کردم. ایشان ۷ مرتبه استخاره کرد که ۶ مورد جوابش، بد آمد و فقط یک عدد، خوب آمد و ایشان به بنده گفتند به بیمارستان جماران بروم [منبع].

21 اردیبهشت 1392: استخاره‌ی هاشمی در نام‌نویسی در انتخابات ریاست جمهوری خوب آمد

عصر جمعه‌ای که فردا آخرین مهلت نام‌نویسی بود، در حیاط قدم می‌زدم و منتظر اذان مغرب برای ادای نماز بودم. برقی به خاطرم زد که چقدر مستبد شدم! این همه انسان از هر جناح سیاسی و فکری به من می‌گویند «تو می‌توانی مملکت را از وضع فعلی نجات بدهی» ولی من می‌گویم «چنین نیست». به وجدانم مراجعه کردم و با خودم گفتم «تو که همیشه از این حالت دیگران انتقاد می‌کردی، چرا خودت اینگونه شدی؟» وضو گرفتم که نماز بخوانم، ولی دیدم این روحیه افکارم را برای نماز مهیا نمی‌کند. سه بار صبر کردم که بتوانم نمازم را با حضور قلب بخوانم. چون روحیه‌ام از این تفکر متزلزل شده بود، بالاخره نماز را خواندم و استخاره کردم. خوب آمد، ولی در عین حال آیه قرآن می‌گفت «به نتیجه‌ای که فکر می‌کنی، نمی‌رسی». بعد از استخاره سه احتمال دادم: یکی اینکه -قبلا که با آقا صحبت کرده بودم، گفته بودم که قطعا نمی‌آیم. می‌بایست به ایشان می‌گفتم که می‌خواهم بیایم. چون حرف قبلی من عوض شده بود. برای من درست نبود که ایشان آمدنم را از رسانه‌ها بشنوند- احتمال می‌دادم اگر به رهبری بگویم، ایشان براساس تصمیم و قرار دو نفری ما، بگویند مصلحت نیست که بیایی. احتمال دوم این بود که شورای نگهبان مانع شود. سومین احتمال این بود که انتخابات برگزار شود و اتفاقاتی بیفتد و مسائلی پیش بیاید. [منبع]

هاشمی رفسنجانیاستخارهخاطراتتاریخ
بذارید بهش فکر کنم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید