پونه·۱ روز پیشغوطهورروزهای خوشمان رهگذرند! به آنجا که میرسیدم، تک تکِ سلولهایم منقبض میشد و از آن شهر پرهیاهو تنها چیزی را که شنوا بودم؛ صدای ضربات قلبی که…
ahmad modaraei·۱۱ روز پیشکتاب نوبنیاد 1 - داستانهای صوتی + فیلم - داستان دوم - آلبوم خاطرات - ستاد تربیتی غدیربرای تهیه کتاب به سایت ستاد تربیتی غدیر مراجعه کنید
چاهار·۱۲ روز پیشمنِ مسافردر اتوبوسم. اذان مغرب است . عده ای ایستاده اند و درباره اذان حرف میزنند.به گمانم اذان موذن زاده باشد. حال و هوای روزه دارد.یکی میگوید، خوبس…
Mani·۱۲ روز پیشحضورت در سرمدستم را لابه لای موهایت حرکت میدهم..و دست دیگرم زیر سرت است..دستم خشک و بی حس شده و تو میپرسی که دستت اذیت نمیشود؟و با گفتن "نه" درد بعدش ر…
fatemeh ghasemi·۱۳ روز پیشدر دل سفرپوتینهای بچگی را به همراه بادگیر نوجوانی و کولهای از جوانی به تن کردم و زدهام به راه. خودآگاه نه؛ به تحیر و گیجی. اولش با یک خلوت و زدگی…
یاسمین فرجادیان·۲۳ روز پیشهر چیزی که باعث آزار مغزت میشود را حذف کن!گاهی اوقات یکسری افراد در زندگی ما حضور دارند که دوست هستند یا دوست دوستمان هستند. رفتار، حرکات، مدل حرف زدنشان، اهدافشان، طرز فکرشان یا…
من کارآگاه نویسنده ام·۱ ماه پیشنامه ای به یک...موزه عبرتنامه :سلام عمو محمدحالتان خوب است. تازگی ها نامه های شما را باز کردم و خواندمشان. تصمیم گرفتم آن نامه ها را تایپ کنم. امیدوارم نار…
بنیاد نشر آثار استاد علی اکبر خانجانی·۱ ماه پیشخطرات خاطراتهرآنچه که از گذشته آزارمان می دهد فهم و تصدیق نشده است و لذا ما را به آرزوهای جاهلانه تر در آینده سوق می دهد .