این مطلب را 24 خرداد 1388 نوشتم. با توجه به وقایع اخیر، به نظرم باید بازنشرش کنم.
ابتدا باید از دیر بهروزشدن این مطلب عذرخواهی کنم. پس از وقایع شب شنبه 23 خرداد 1388 (ساعت 1 تا 4 بامداد روز یکشنبه 24 خرداد 1388) کتابخانهی مرکزی دانشگاه صنعتی اصفهان (که سایت اینترنت مرکزی دانشگاه نیز در آن قرار دارد) بسته شد. دانشکدهها هم همگی تعطیل بودند. (و بالطبع سایت دانشکدهها) علاوه بر اینها، سیستم وایرلس (Wireless) خوابگاه متاهلین نیز قطع شد. بنابر این راهی برای دسترسی به اینترنت نبود جز از راه اینترنت موبایل. (ایرانسل) با Opera Mini فقط توانستم تیتر مطلب را بگذارم.
این نوشته را در حالی مینویسم که سرعت اینترنت به شدت کند است و این صفحه هم به زور آمد.
ما با اجازهی شما، شبی که آن اتفاق بیسابقه در دانشگاه صنعتی اصفهان افتاد، خواب بودیم! بعد از بیدار شدن کمی ناراحت شدیم از این که یک سوژه ی خوب را از دست دادهایم و خوشحال شدیم که سالمیم! گزارش این رویداد را میخوانید:
علاوه بر اعلام نتایج انتخابات دهمین دورهی ریاست جمهوری اسلامی ایران و مطلوب نبودن این نتیجه برای برخی دانشجویان، عوامل دیگری را هم میتوان برای این شورش دانشجویی ذکر کرد. تعطیلی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان (که پس از تعطیلی دانشگاه در پایان سال 1387 انجام شد) یکی از این عوامل بود.
علاوه بر این روز جمعه 15 خرداد 1388، تعداد زیادی از دانشجویان، با تجمع مقابل ساختمان مرکزی خواستار تعویق امتحانات روزهای 21 و 23 خرداد شدند. اما قربانی رئیس دانشگاه صنعتی اصفهان، این تجمع را دیرهنگام خواند و در نهایت به دانشجویان قول داد اگر فردای آن روز، یعنی شنبه 16 خرداد، 300 نفر روبروی ساختمان مرکزی تجمع کنند، امتحانات به تعویق بیفتد. روز بعد با اطلاع رسانی گسترده ی دانشجویان، به شکل شفاهی و از طریق پیامک، حدود 500 نفر از دانشجویان دختر و پسر از ساعت 11 روبروی ساختمان مرکزی تجمع کردند. اما رئیس دانشگاه از دفتر خود بیرون نیامد. با گذشت زمان، دانشجویان، عصبی شدند و اقدام به شکستن ماکت دانشگاه (واقع در طبقهی دوم ساختمان مرکزی) کردند.
همچنین روز شنبه، حجتالاسلاموالمسلمین آکوچکیان، مسئول دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه صنعتی اصفهان (که تا آن روز، به هیچ وجه موضعگیری انتخاباتی نکردهبود و به زیرمجموعههای خود نیز این اجازه را ندادهبود) پس از نماز ظهر، اعلام کرد که با توجه به اعلام نتایج آقای محمود احمدینژاد رئیس جمهور ما شدند. دانشجویان حاضر در مسجد با شنیدن نام احمدینژاد صلوات فرستادند و حاجآقا آکوچکیان نیز صلوات فرستاد.
ساعت 1 بامداد روز یکشنبه 24 خرداد 1388 (شب شنبه) کمتر از یک روز پس از انتشار نتایج نهایی دهمین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران، برخی از معترضین به نتایج انتخابات، از خوابگاههای 2 و 5 (پسران)، اقدام به پرتاب شیشهی نوشابه و تخم مرغ به بیرون خوابگاه کردند. این اقدام (که شواهدی نشان میدهد از پیش طراحی شدهبودهاست.) به سرعت به حرکت دسته جمعی برخی دانشجویان به سمت خوابگاه دختران تبدیل شد. خوابگاه دختران نیز تا آن لحظه چندان آرام نبود. دانشجویان دختر شیشههای خوابگاه را میشکستند و حتی دیدهشدهاست که برخی یخچالهای خود را به بیرون ساختمان میانداختند. دانشجویان پسر نگهبان خوابگاه دختران را کتک زدند و سپس به همراه برخی دختران به سمت ایستگاه نقلیهی دانشگاه حرکت کردند. ایجاد ترس و وحشت از سوی برخی اخلال گران، باعث آسیبهای جدی روحی به برخی دختران دانشجو و انتقال آنها به بهداری دانشگاه شد.
اما ساختمان نقلیه نیز (که یکی از شعب اخذ رای در دانشگاه بود.) از دست دانشجویان معترض در امان نماند. شکستن شیشه های این ساختمان و دکهی فروش بلیط نقلیه اقدام بعدی بود. در همین حین، برخی دانشجویان اتوبوس داخلی دانشگاه را (که بسیار قدیمی است) آتش زده و با خلاص کردن دندهی آن، آن را به سمت سلف مرکزی هل دادند. گروهی از دانشجویان مذهبی با اطلاع از این امر، به داخل اتوبوس رفته، اتوبوس را متوقف کرده و صندلیهای در حال آتش را خاموش کردند. ساختمان مرکزی بسیج دانشجویی (که برخی اعضای بسیج در آن ساعت در آن بودند.) هدف بعدی معترضین بود. شکستن شیشه های در ورودی و شیشهی تابلو (برد) بسیج و همچنین تابلوی جامعهی اسلامی دانشجویان اقدامات بعدی بود.
برخی معترضین سپس به سمت خوابگاه الغدیر حرکت کردند. با توجه به نزدیکی کوی اساتید به خوابگاه الغدیر، جمع کثیری از اساتید ساکن در کوی، با شنیدن خبر این شورش دانشجویی، همراه با خانوادهی خود از دانشگاه خارج شدهبودند. نگهبانی الغدیر با نزدیک شدن دانشجویان معترض، از دفتر نگهبانی خارج شد. شکستهشدن شیشههای دفتر نگهبانی، تابلوهای بسیج و شورای صنفی، شیشههای دفاتر بسیج خوابگاه 12 و 13 (دانشجویان سال اولی و سال دومی) الغدیر، شیشههای سالنهای مطالعهی خوابگاههای 11 (دانشجویان سال اول ارشد) و 12 و شوفاژخانهی خوابگاهها، اقدامات معترضین در محوطهی الغدیر بود. برخی دانشجویان ساکن خوابگاه الغدیر، در این مکان به معترضین پیوستند.
آمفی تئاتر مجهز دانشگاه (که محل برگزاری مراسمهای رسمی و یکی از مکانهای کسب درآمد دانشگاه است) نیز مورد حملهی دانشجویان شورشی قرار گرفت. دانشجویان شیشههای آمفی تئاتر را شکستند و با شکستن درب آن، وارد ساختمان آمفی تئاتر شدند. مقدار زیادی از صندلیهای سالن آمفی تئاتر (با گنجایش تقریبی 500 نفر) در آتش سوخت. سوختهشدن سن آمفی تئاتر و شکستهشدن مانیتور سالن ورودی آن از دیگر اقدامات معترضین بود. دانشجویان مذهبی و برخی حامیان آقای احمدی نژاد که پس از معترضین به آمفی تئاتر آمده بودند، کاری از پیش نبردند. گفته میشود برخی دانشجویان شورشی جلوی ماشین آتش نشانی را گرفته و مانع حرکت آن شدهبودند.
ساختمان مرکزی -از مهمترین اهداف دانشجویان معترض- پس از آمفی تئاتر، مورد حمله قرار گرفت. دانشجویان شیشهها و درهای شیشهای ساختمان مرکزی را شکستند و بخشی از پروندههای موجود در این ساختمان را به آتش کشیدند. اتاق قربانی رئیس دانشگاه، مهمترین هدف معترضین بود. دفتر دانشجویان شاهد و ایثارگر و مرکز معارف اسلامی نیز آسیبهای جدی دیدند. (آتش زدن رایانهها، پروندهها و ساختمان) اما دو کتابخانهی دانشجویان شاهد و ایثارگر و نهاد نمایندگی رهبری آسیبی ندیدند. دفتر معاونت اجرایی نهاد نیز آسیبهای جزیی دید. دستگاه خودپرداز بانک تجارت نیز مورد آسیب جدی قرار گرفت.
مجموعهی تالارهای دانشگاه، هدف بعدی شورشیان بود. دانشجویان شورشی در راه، دانشکدهی مکانیک و مهندسی شیمی را نیز بینصیب نگذاشتند و چند شیشهی آن را شکستند. دانشجویان معترض، درِ تالارها را شکستند و وارد تالارها شدند. دستهی بسیاری از صندلیها را شکستند و برخی صندلیها را از جا کندند. نوشتن شعارها و فحشهایی علیه دکتر قربانی و احمدی نژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران بر تابلوهای تالارها اقدامات دیگر دانشجویان بود. دانشجویان با آتش زدن تالار 8 (محل برگزاری مراسمهای دانشجویی که به تازگی تجهیز شدهبود.) با بنزین و قرار دادن مواد منفجره در آن از تالارها دور شدند.
اما دانشجویان مذهبی که قصد جلوگیری از گسترش آتش تالار 8 داشتند، شروع به خاموش کردن آتش سرایت کرده به تالار 7 کردند. این دانشجویان تا در ورودی تالار 8 موفق عمل کردند، اما با رسیدن به این در، به ناگاه، با انفجار تالار مواجه شدند. برخی دانشجویان مورد آتش سوزی خفیف شدند. اما بیشترین سوختگی مربوط به محمد رضا .ح از فعالین واحد قرآن دانشگاه بود. وی دچار سوختگی شدید از ناحیهی دست و صورت شد. برخی شنیدهها حاکی از 65 درصد سوختگی او است. محمد رضا ابتدا به بهداری دانشگاه و سپس به بیمارستان سوانح سوختگی اصفهان منتقل شد. شب بعد، به علت وخامت وضع او، او را به آی سی یو (ICU) منتقل کردند. خوشبختانه اکنون او به هوش آمده و روحیهی خوبی دارد. پزشکها، امیدوارند او تا 20 روز آینده نسبتا بهبود یابد (برای محمدرضا دعا کنید).
مجتمع کلاسها پس از تالارها مورد هجوم قرار گرفت. دانشجویان درهای مجتمع را شکسته و وارد ساختمان آن شدند. شکستن دستهی صندلیها، شکستن تابلوها و دستشوییهای مجتمع و پرتاب صندلیهای اتاق مرکز معارف از پنجره از اقدامات دانشجویان معترض بود. دانشجویان همچنین بر روی تابلوی برخی کلاسها، شعارهایی علیه آقای احمدی نژاد نوشتند. دانشجویان مذهبی نیز که قصد مقاومت در برابر معترضین داشتند، مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.
اما کمی پس از رسیدن دانشجویان به دانشکدهی برق، کامپیوتر و نساجی نیروهای پلیس وارد دانشگاه شدند. گفته میشود تا آن ساعت، قربانی رئیس دانشگاه که خود در نگهبانی ورودی دانشگاه بوده، به نیروهای پلیس اجازهی ورود نداده و ورود پلیس به محوطهی دانشگاه را منوط به اجازهی استانداری دانستهاست. با حملهی یگان ویژهی پلیس به دانشجویان معترض، هر یک از دانشجویان به سمتی فرار کردند. برخی دانشجویان در همان مکان از سوی لباس شخصیها و نیروهای پلیس دستگیر شدند. (جالب این جاست که در میان دستگیر شدگان، دانشجویان مذهبی که در صدد جلوگیری از افزایش خسارات بودند، نیز دیده میشدند!) برخی از این دانشجویان با باتوم برقی (شوک الکتریکی)، ضربات باتوم، لگد و مشت و فحشهای رکیک مورد شکنجه قرار گرفتند. تا ظهر یکشنبه، بیش از 90 درصد دانشجویان بازداشت شده، آزاد شدند.
اما بیشتر دانشجویان، به سمت خوابگاه 2 فرار کردند. نیروهای یگان ویژهی نیروی انتظامی نیز به سوی این خوابگاه حرکت کرد. برخی شنیدهها حاکی از پرتاب کوکتل مولوتف [یکی از دانشجویان حاضر در آن شب در نظرات این پست نوشته که بعید میداند چنین چیزی در آن شب پرتاب شده باشد] و آب جوش به سمت نیروهای یگان ویژهی پلیس از خوابگاه 2 است. پس از مدتی نیروهای پلیس به خوابگاه 2 هجوم بردند. (برخی از دانشجویان میگویند صدای فرماندهی این نیروها را شنیدهاند که گفتهاست: آماده باشید! یا مهدی!) این نیروها در راهروهای خوابگاه آب گرفتند و برخی شیشههای خوابگاه را شکستند. سپس با شکستن در اتاق دانشجویان، به درون اتاقها رفته و تک تک دانشجویان را با باتوم و ضربات متعدد لگد و مشت در حالی که مرتب فحشهای رکیک و ناموسی میدادند، به بیرون اتاق انداختند. برخی دانشجویان بر اثر ضربات باتوم دچار شکستگی از ناحیهی سر، دست و پا شدند. برخی دانشجویان نیز بر اثر کشیده شدن روی شیشه شکستههای داخل راهرو دچار بریدگیهای عمیق از ناحیهی پا شدند. شکستن برخی لپتاپها و موبایلهای دانشجویان از دیگر اقدامات این نیروها بود. نیروهای یگان ویژهی نیروی انتظامی، تعداد کثیری از دانشجویان را به زیر پلههای خوابگاه منتقل کردند. یکی از دانشجویان حاضر در آن جمع این فضا را این گونه توصیف کرد: «نمیتوانستیم نفس بکشیم. همه در هم فرو رفتهبودیم و کسی جرات حرفزدن نداشت. یکی از سربازان یگان ویژه انگار پس از زدن ما مست شدهباشد، با باتوم به جان در و دیوار افتادهبود و شیشهها را با فحشهای رکیک میشکست. دیگری میگفت من نتوانستم بیایم دانشگاه و مجبور شدم بروم یگان ویژه. حالا شما [...] ها به جای درس خواندن، شورش میکنید؟ وقتی از زیر پله بیرون آمدیم، زیر پله پر از خون شدهبود.» یکی دیگر از دانشجویان، گفت: «یکی از سربازان یگان ویژه با دیدن عکس میرحسین موسوی که بر در اتاق زدهبودیم، گفت: عکس این [...] کش را زدهاید به اتاقتان؟ حالیتان میکنم.» تعداد دیگری از دانشجویان به بیرون خوابگاه منتقل شدند در حالی که نیروهای یگان ویژه، جلوی در خوابگاه تونل وحشت درست کردهبودند و هرکسی را که از خوابگاه خارج میشد با ضربات پیاپی باتوم میزدند. دانشجویان مدتها با پای برهنه و بدنهای زخمی و کبود روی زمین قرار گرفتهبودند و با فحشهای رکیک نیروهای یگان ویژه مورد شکنجهی روحی قرار میگرفتند. در همین حین، دانشجویان خوابگاه 5، با فحش از نیروهای انتظامی میخواستند به خوابگاه آنها بیایند؛ اما با وجود تهدید این نیروها، هیچ یک به خوابگاه نرفتند.
نیروهای یگان ویژه سپس به سمت خوابگاه دختران رفتند، اما وارد آن نشدند. علاوه بر این به خوابگاه الغدیر نیز رفتند و هر دانشجویی را که بیرون خوابگاه بود، با ضربات باتوم دستگیر کردند. اما وارد خوابگاه نشدند. با نزدیک شدن به لحظات ملکوتی اذان صبح به افق اصفهان، نیروهای یگان ویژه به سمت ورودی دانشگاه عقبنشینی کردند.
اما صبح روز یکشنبه دانشگاه در آرامشی ظاهری فرو رفتهبود. هیچ اتوبوسی از میدان جمهوری اسلامی (دروازه تهران) به سمت دانشگاه حرکت نمیکرد و هیچ اتوبوسی هم از دانشگاه خارج نمیشد. نگهبانی دانشگاه به هیچ کس اجازهی ورود به دانشگاه با خروج از آن را نمیداد. انتظامات دانشگاه اجازهی ورود دانشجویان را به ساختمان ویران شدهی مرکزی نمیداد. پس از مدتی درب آمفی تئاتر نیز قفل شد و شیشهخردههای ساختمانهای ویران دانشگاه کم کم جمعآوری شد. دکتر قربانی به برخی مسئولین بسیج دانشجویی گفتهبود اغتشاشگران شناسایی شدهاند. شایعات گوناگونی (از اغتشاش دوباره تا حملهی دوبارهی نیروهای یگان ویژهی پلیس) دهان به دهان میچرخید.
دانشگاه تقریبا به حالت نیمه تعطیل درآمدهبود. خبری از برگزاری امتحانات نبود. دانشجویان کم کم به سمت محلهای آسیبدیده حرکت میکردند تا از نزدیک شاهد خسارات واردهباشند. کتابخانهی مرکزی (که در اغتشاشات شب گذشته هیچ آسیبی ندیدهبود.) تا اطلاع ثانوی تعطیل شد. با قطعکردن اینترنت وایرلس (Wireless) دانشگاه، عملا دسترسی به اینترنت میسر نبود. مسئولین دانشگاه از لغو امتحانات تا سه شنبه خبر دادند.
اما بعد از ظهر همان روز، شایعهی حملهی مجدد یگان ویژه به خوابگاهها جهت دستگیری عوامل شورش، میان دانشجویان پخش شد. بسیاری از دانشجویان، وسایل خود را جمع کرده و آمادهی خروج موقت از خوابگاه بودند. امامزاده سید محمد و مسجد مقصد بسیاری از دانشجویان بود. اما در این میان، مسئول کارگروه انتخاباتی احمدینژاد در دانشگاه، خبر از امکان اغتشاش مجدد و حملهی اغتشاشگران به خوابگاه الغدیر داد. در همین حین، گروهی از دانشجویان بیانیهای در محکومیت این حرکات صادر کردند و مسئولین دانشگاه را تهدید کردند اگر با اغتشاشگران برخورد نکنند، خودشان دست به کار میشوند. هم چنین خبر مشروح شورش شب گذشته را به شکلی محدود منتشر کردند. همچنین شایعهی عدم اجازهی خروج به لیست سیاه دانشگاه (مظنونین به شورش) در خوابگاهها پخش شد. (دانشجویان از نوشتهشدن شمارهی دانشجوییشان هنگام خروج، از سوی نگهبان ورودی خبر دادند.) در گرماگرم بازار شایعات، خبر تعویق امتحانات تا 9 تیر نیز شایعه محسوب میشد. اما این بار رئیس دانشکدهی برق و فرحروزی مسئول خوابگاههای الغدیر، میان دانشجویان آمدند و این خبر را تایید کردند. خبر رسمی نیز در تابلوی بدون شیشهی خوابگاه نصب شد. طبق تصویب شورای دانشگاه، امتحانات از 9 تا 17 تیرماه برگزار میشوند [خبر تعویق امتحانات دانشگاه صنعتی اصفهان در ایرنا].
تا پیش از غروب روز یکشنبه، بسیاری از دانشجویان خوابگاهی از خوابگاهها خارج شدند. شمارشگر سلف مرکزی پسران، در میانهی وقت توزیع شام آن شب، عدد 100 را نشان میداد که نشاندهندهی خروج تعداد کثیری از دانشجویان خوابگاهی بود. دانشجویان باقیمانده در حالی در خوابگاه ماندند که ترس دوگانهی حملهی نیروهای یگان ویژه و آتش زدن خوابگاه از سوی اغتشاشگران را داشتند. با تمام شدن سخنرانی آقای احمدی نژاد، رئیس جمهور منتخب، طرفداران زئیس جمهور، با شعارهایی به نفع احمدی نژاد و علیه هاشمی رفسنجانی به سمت اتاقهای خود حرکت کردند. این شعارها به نوعی در دل دانشجویان ساکن خوابگاه، رعب و وحشت انداخت. اما تا صبح هیچ خبری نشد.
صبح روز دوشنبه، سرویسهای رفت و برگشت دانشگاه مجددا راهاندازی شد. اما با این وجود، نیروهای یگان ویژه هنوز بیرون از دانشگاه کنار نگهبانی ورودی دانشگاه، در حالت آمادهباش بودند. تا ساعت 14 روز دوشنبه، که آخرین زمان سرویسدهی دانشگاه به دانشجویان بود، باقیماندهی دانشجویان از دانشگاه خارج شدند.