امیرحسین مجیری
امیرحسین مجیری
خواندن ۱۱ دقیقه·۳ سال پیش

بالاخره اولین بوسۀ سینمای ایران کی بوده است؟

اگرچه هفت سال پیش «ویدا قهرمانی» (بازیگر قدیمی سینما) در گفتگو با بی بی سی فارسی گفته بود اولین بوسۀ سینمای ایران در فیلم «چهارراه حوادث» ساموئل خاچیکیان (سال 1334) بوده است و این نقل قول پس از مرگ او (12 خرداد 97) هم زیاد شنیده شد، اما گویا واقعیت چیز دیگری است.

نکته: من متخصص فیلم نیستم. اگر این بررسی را کسانی که تخصص کافی در زمینه‌ی فیلم‌شناسی و تاریخ سینما را دارند انجام دهند، نتایج بهتر از این نوشته خواهدشد.

ادعای مشهور چیست؟

ویدا قهرمانی (یا ملیحه قهرمانی یا ملیحه یقیازاریان به خاطر شوهرش: داوید یقیازاریان) این طور گفته بود:

ما دویدیم به طرف همدیگه، ناصر من رو بغل کرد و لبش رو گذاشت روی لب من. من فکر کردم اگر که من هیچ نوع مقاومتی بکنم فیلم خراب می‌شه. به هم می خوره. در نتیجه هیچ کاری نکردم تا ساموئل کات داد. وقتی کات داد تموم شد. من شروع کردم گریه کردن…
من و پدرم توی لژ نشسته بودیم. من قلبم بالا و پائین می‌رفت که چی می‌شه الان. اون بوسه‌هه کجاست. بابام اگه ببینه چی میگه. اومد اومد اومد اومد. رسید به آخرش. به آخر فیلم، صحنهٔ بوسه که اومد، فریز شد برای مدتی. بعد لغت پایان اومد روش. بازم همین جوری فریز شده بود. مونده بود. هیچ‌کس هم تکون نمی‌خورد از جاش. همه نشسته بودند تماشا می‌کردند. من همین جوری یواش به بابام نگاه کردم. پدرم با یک نگاه ستایش‌آمیزی به من نگاه می‌کرد و به من گفت: «سد رو شکستی».
تصویری که از بوسه ی ویدا قهرمانی و ناصر ملک مطیعی در فیلم چهارراه حوادث منتشر شده است. این صحنه را در خود فیلم پیدا نکردم.
تصویری که از بوسه ی ویدا قهرمانی و ناصر ملک مطیعی در فیلم چهارراه حوادث منتشر شده است. این صحنه را در خود فیلم پیدا نکردم.


بررسی بوسه در چهارراه حوادث

بیایید اول این ادعا را بررسی کنیم. خلاصه‌ی فیلم چهارراه حوادث چنین است: فرید (ناصر ملک‌مطیعی) بعد از اینکه دختر محبوبش (ناهید: ویدا قهرمانی) جوان پولداری را به همسری برمی‌گزیند برای به دست آوردن پول بیشتر وارد دار و دستهٔ سلیم (آرامائیس وارطانی هُوسپیان یا آرمان) و همکارانش شده و کارش به سرقت می‌کشد. اما در جریان یکی از دزدی‌ها، پلیس سرمی رسد و او ضمن فرار با دختری به نام هما (منیر امیر آسوری یا مورین، ماهرویان) برخورد می‌کند و او فرید را بار دیگر به زندگی امیدوار می کند.

صحنه‌ی پایانی فیلم جایی است که فرید به دیدن هما در بیمارستان می رود. هما در بستر مرگ است و بعد از چند ثانیه صحبت نامشخص می میرد. فرید سرش را روی گردن و گونه‌ی هما می گذارد و گریه می کند و بعد می‌ایستد و اشک هایش را پاک می کند و می گوید: «قول می‌دم که همیشه بخندم تا روح مقدست هیچ وقت ناراحت نباشه». بعد می نشیند و به بدن هما نگاه می کند، دستش را روی سرش می گذارد و پیشانی هما را می بوسد. بعد دست های او را می بوسد و بر گونه هایش می‌گذارد و در نهایت برمی خیزد و نگاه آخر را به هما می‌اندازد. در نهایت به سمت در خروج می رود و سپس نوشته‌ی پایان روی صفحه می آید (من فیلم را از روی نسخه‌ای که یوتوب و برخی سایت های دانلود بود، بررسی کردم. گویا نسخه ی ترمیم شده ی فیلم سال 1396 به نمایش درآمده است اما من از آن خبری ندارم).

بوسه ی فرید (ناصر ملک مطیعی) بر پیشانی پیکر هما: منیر امیرآسوری (سکانس پایانی چهارراه حوادث)
بوسه ی فرید (ناصر ملک مطیعی) بر پیشانی پیکر هما: منیر امیرآسوری (سکانس پایانی چهارراه حوادث)


ویدا قهرمانی می‌گوید بوسه در صحنه‌ی پایانی فیلم بوده است و بعد از آن واژه ی پایان آمده است. می‌دانیم که نسخه‌های مختلف یک فیلم ممکن است با هم فرق کنند. فیلم چند صحنه‌ی رمانتیک دیگر هم دارد. از جمله صحنه‌ای سه دقیقه‌ای که فرید و ناهید در کوهستان و جنگل می دوند. در این صحنه ها هم تصاویری از در آغوش کشیدن دو بازیگر و لمس یکدیگر هست اما خبری از بوسه ی لب نیست.

فرید (ناصر ملک مطیعی) و ناهید (ویدا قهرمانی) در صحنه ای از فیلم چهارراه حوادث
فرید (ناصر ملک مطیعی) و ناهید (ویدا قهرمانی) در صحنه ای از فیلم چهارراه حوادث


فرید (ناصر ملک مطیعی) و ناهید (ویدا قهرمانی) در صحنه ای از فیلم چهارراه حوادث
فرید (ناصر ملک مطیعی) و ناهید (ویدا قهرمانی) در صحنه ای از فیلم چهارراه حوادث


پس از دزدی فرید هم او به دیدن هما می رود و بعد از گفتن «هما اجازه بده همیشه برای دیدنت بیام» صورت دو بازیگر به طرف همدیگر حرکت می کند و به نظر می رسد فرید گوشه ی لب هما را می بوسد. سپس صحنه سیاه می شود.

فرید (ناصر ملک مطیعی) و هما (منیر امیرآسوری) در صحنه ای از فیلم چهارراه حوادث
فرید (ناصر ملک مطیعی) و هما (منیر امیرآسوری) در صحنه ای از فیلم چهارراه حوادث


اما با توجه به یادداشت انتقادی که از مجله ی ستاره ی سینما (شماره ی 29، سال 1334: سال اکران فیلم، صفحه‌ی 19) موجود است، به نظر می رسد فیلم موجود چند صحنه‌ی حذف‌شده دارد. مثلن منتقد این مجله (با نام مستعار ا. م.) نوشته است: «صحنه ی بی مورد شنای مهرویان به مقدار زیادی از ارزش این فیلم کاسته است» اما در فیلم خبری از شنای هما (مهرویان) نیست. در جایی از فیلم فرید حوله به دست کنار هما ایستاده و صحنه هایی از یک برکه هم پخش می شود. می‌توان تصور کرد که در نسخه ی اکران شده، هما در حال شنا بوده است. اما چیزی که به موضوع این متن برمی گردد جایی است که ستاره ی سینما نوشته است:

در قسمت آخر فیلم معلوم نیست چگونه ناهید از وجود فرید در بیمارستان اطلاع پیدا می‌کند که به آن جا می‌رود. علاوه بر این مطابق معمول ناهید بایستی به آغوش فرید پناه ببرد و اصولا برخورد این دو نفر بعد از مرگ هما اثر فیلم را در تماشاچی از بین می‌برد.

پس معلوم است که احتمالن پس از مرگ هما، فرید و ناهید با هم ملاقات می کنند اما نکته ی مبهم این جاست که بالاخره فرید و ناهید همدیگر را در آغوش گرفته اند و به روایت ویدا قهرمانی یکدیگر را بوسیده‌اند یا نه.


نقد فیلم چهارراه حوادث، مجله ی ستاره ی سینما، شماره ی 29، چهارشنبه 23 فروردین 1334
نقد فیلم چهارراه حوادث، مجله ی ستاره ی سینما، شماره ی 29، چهارشنبه 23 فروردین 1334


فیلم چهارراه حوادث در نوروز 1334 اکران شده است. آن طور که امیرحسین فرهنگ (سردبیر مجله ی ستاره‌ی سینما) از «استقبال کم نظیر اهالی پایتخت از این اثر نوظهور» گفته و نوشته است: «روزی که فیلم مزبور را برای دانشجویان دانشکده‌ی افسری نشان می دادند سالن سینما دیانا بر اثر ابراز احساسات شدید تماشاچیان به لرزه درآمده بود».

چند کلمه درباره ی ساموئل خاچیکیان، یادداشت امیرحسین فرهنگ، سردبیر مجله ی ستاره ی سینما، شماره ی 29، صفحه ی 11
چند کلمه درباره ی ساموئل خاچیکیان، یادداشت امیرحسین فرهنگ، سردبیر مجله ی ستاره ی سینما، شماره ی 29، صفحه ی 11


در شماره ی بعدی این مجله تصویر ویدا قهرمانی (ستاره ی جدید سینما) روی جلد چاپ می شود و توضیح داده می شود که دلیل آن درخواست خوانندگان مجله بوده است. همچنین گزارشی هم از خود او در مجله به چاپ می‌رسد.

تصویر ویدا قهرمانی بر جلد مجله ی ستاره ی سینما، شماره ی 30، چهارشنبه 6 اردیبهشت 1334
تصویر ویدا قهرمانی بر جلد مجله ی ستاره ی سینما، شماره ی 30، چهارشنبه 6 اردیبهشت 1334


دلیل چاپ عکس ویدا قهرمانی بر جلد مجله ی ستاره ی سینما، شماره ی 30، اردیبهشت 1334، صفحه ی 2
دلیل چاپ عکس ویدا قهرمانی بر جلد مجله ی ستاره ی سینما، شماره ی 30، اردیبهشت 1334، صفحه ی 2


در گزارش مجله ی ستاره ی سینما یک نکته ی جالب وجود دارد. این که قهرمانی از دبیرستان «شاهدخت» به علت بازی در فیلم اخراج شده است اما بعد از آن در دبیرستان «پرتو» مشغول به تحصیل شده است. اما روایت خود قهرمانی متفاوت است:

این [اخراج از مدرسه ی شاهدخت] اولین ضربه بازیگری بود. زندگی‌ام از این رو به آن رو شد. در آن زمان حتی وزیر فرهنگ هم که از دوستان خانواده ما بود نتوانست اجازه‌ نام‌نویسی در هیچ مدرسه‌ای را برایم بگیرد. می‌گفتند اعتراض والدین و شاگردان بوده که گفته اند رفتن شاگرد مدرسه جلوی دوربین ناپسند است. من هم از تهران به خاش رفتم. یک جایی وسط کویر و بعد هم با پسری که دوست داشتم ازدواج کردم.
گزارش درباره ی ویدا قهرمانی و بازی او در فیلم چهارراه حوادث، مجله ی ستاره ی سینما، شماره ی 30، صفحه ی 5
گزارش درباره ی ویدا قهرمانی و بازی او در فیلم چهارراه حوادث، مجله ی ستاره ی سینما، شماره ی 30، صفحه ی 5


این تنها تناقض حرف های ویدا قهرمانی نیست. او در همان صحبت مربوط به بوسه قهرمانی می گوید صحنه‌ی بوسه همزمان با نوشته ی پایان روی تصویر فریز شده بود اما نوشته ی پایان در نسخه ی موجود فیلم روی پس زمینه ی سیاه نمایش داده می شود.

به دلیل همین تناقضات است که من مطمئن نیستم صحنه ای با توصیفی که قهرمانی کرده، در فیلم وجود داشته باشد (شاید خاطرات او در ذهنش با هم ترکیب شده باشند). گرچه با توجه به نقد مجله ی ستاره ی سینما، احتمالن چنین بوسه ای در نسخه‌ی اصلیِ اکران‌شده بوده است.

فیلم را استودیوی «دیانا فیلم» تهیه کرده بود که پیش از این فیلم «گلنسا» را هم ارائه داده بود. فیلمی که علی قلی‌پور می گوید پیش از چهارراه حوادث صحنه ی بوسه ی دو بازیگر را به تصویر کشیده بود. چیزی که در بخش بعدی این نوشته بررسی می کنیم (توئیت علی قلی پور درباره ی این مطلب).

آگهی اکران چهارراه حوادث، روزنامه ی اطلاعات، 29 اسفند 1333
آگهی اکران چهارراه حوادث، روزنامه ی اطلاعات، 29 اسفند 1333


بوسه در فیلم «گلنسا» (1332)

علی قلی پور نوشته است:

بی بی سی فارسی گزارشی از سکانس پایانی فیلم چهارراه حوادث به همراه مصاحبه‌ای با ویدا قهرمانی درباره اولین بوسه سینمای ایران پخش کرد. ویدا قهرمانی در آن مصاحبه خاطراتی از جنجال‌های پس از نمایش فیلم نقل می‌کند. اگر بوسه‌ای در سایر فیلم‌های از میان رفته دهه بیست و سی موجود نباشد، قریب به یقین این – به اصطلاح – تابوشکنی، که با توجه به اکران فیلم‌های اروپائی و آمریکائی در ایران اهمیت چندانی هم ندارد، پیش از چهارراه حوادث، بی‌هیچ هیاهوئی در فیلم گلنسا (سرژ آزاریان، ۱۳۳۲) و توسط معصومه خاکیار و هوشنگ سارنگ رخ داده است.

صحنه ای که قلی پور به آن اشاره می کند احتمالن صحنه ی زیر است که در اوایل فیلم گلنسا (حدود دقیقه ی 15 در نسخه ی موجود) است. در این صحنه گلنسا (معصومه خاکیار) به سمت قایقی که در ساحل است می‌دود و روی آن دراز می کشد. پرویز (هوشنگ سارنگ) بعد از او دوان دوان وارد صحنه می شود. نگاهی به بدن گلنسا می اندازد و بعد خم می شود، او را در آغوش می کشد و همدیگر را می بوسند. صحنه ای که حدود 2 ثانیه طول می کشد.

بوسه ی هوشنگ سارنگ و معصومه خاکیار، فیلم گلنسا (1332)
بوسه ی هوشنگ سارنگ و معصومه خاکیار، فیلم گلنسا (1332)


معصومه خاکیار در اسفند همان سال خودکشی می کند و می میرد. ماجرایی که در نوشته ی «سه بازیگر ایرانی که [شاید] خودکشی کردند» به آن پرداخته ام. برخی بین این بوسه و آن خودکشی رابطه ای می دانند. اما من در این باره مطمئن نیستم.

اولین بوسه‌ی سینمای جهان

یکی از نکاتی که قلی پور می گوید نمایش بوسه در فیلم های غیرایرانی بر پرده ی سینماست. این حرف درست است. مثلن این پوستر فیلم «دزد دمشق» را ببینید که در نوروز 1333 اکران شده است.

بوسه در پوستر فیلم دزد دمشق، اکران نوروز 1333
بوسه در پوستر فیلم دزد دمشق، اکران نوروز 1333


اما قدیمی ترین بوسه ی سینمای جهان به سال ها قبل از آن برمی گردد. در نوشته ی نیویورک تایمز گفته شده که اولین بوسه ی سینمای جهان مربوط به فیلم 25 ثانیه ای و بدون گفتار توماس ادیسون به نام «بوسه» (The Kiss) است که در سال 1896 ساخته شده است. زن و مردی در حال صحبت و خنده با یکدیگر هستند و از گوشه ی لب ها همدیگر را می بوسند. بعد مرد کمی صورتش را دور می کند، سبیل هایش را به دو طرف تاب می دهد و بعد صورت زن را می گیرد و لب های هم را می بوسند.

اولین بوسه ی سینمای جهان، 1896
اولین بوسه ی سینمای جهان، 1896


ادیسون در فیلم «بوسیدن» که چهار سال بعد (1900) ساخت هم بوسه های کوتاه و مداوم مرد و زنی را به تصویر کشید.

فیلم بوسیدن، توماس ادیسون، 1900
فیلم بوسیدن، توماس ادیسون، 1900


با این حال گویا تا همان سال 1333 هم حتی در آمریکا (آن طور که مجله ی ستاره ی سینما در صفحه ی 8 شماره‌ی 4 خود نوشته است) «طول هیچ بوسه ی سینمایی نباید از 9 ثانیه تجاوز» می کرد. احتمالن اشاره ی این مجله به «نظامنامه ی تولید تصاویر متحرک» است که بین سال های 1930 تا 1968 در آمریکا اجرا می شده است. یکی از بندهای این نظامنامه نمایش «بوسیدن بیش از حد و شهوت آمیز» در فیلم ها را ممنوع کرده بود.


تحقیق بیشتر

چیزهایی که جای تحقیق بیشتر دارند:

  1. بررسی فیلم های ایرانی پیش از این دو فیلم (چهارراه حوادث و گلنسا) برای یافتن ردی از بوسه
  2. بررسی فیلم های خارجی اکران شده پیش از این دو فیلم برای یافتن رد بوسیدن
  3. بررسی خبرها و متن های منتشرشده درباره ی فیلم گلنسا برای یافتن اثری از نگرانی یا حساسیت جامعه نسبت به نمایش بوسه در فیلم

همچنین دقیق تر شدن این نوشته نیاز به این بررسی ها دارد:

  1. یافتن نسخه ی اصلی فیلم چهارراه حوادث و بررسی صحنه ی پایانی آن
  2. یافتن منبع عکسی که از بوسه ی ناصر ملک مطیعی و ویدا قهرمانی وجود دارد
  3. بررسی مطالب بیان شده توسط متخصصان سینما


جمع‌بندی

ویدا قهرمانی بازیگر قدیمی سینمای ایران ادعا کرده است که اولین بوسه ی سینمای ایران بین او و ناصر ملک‌مطیعی در فیلم چهارراه حوادث (1334) رد و بدل شده است. ادعایی که با مرگ ویدا قهرمانی نیز گسترده‌تر شد و خبرگزاری‌های زیادی تیتر زدند: «صاحب اولین بوسه ی سینمای ایران درگذشت». در این نوشته این موضوع را بررسی کردم و گفتم که صحنه ی بوسه ی این دو بازیگر در نسخه ی موجود فیلم چهارراه حوادث وجود ندارد اما شواهدی مبنی بر وجود آن در نسخه ی اکران شده هست. از سوی دیگر پیش از این فیلم، در فیلم «گلنسا» (1332) معصومه خاکیار و هوشنگ سارنگ همدیگر را بوسیده اند. بنابراین اولین بوسه ی سینمای ایران بین قهرمانی و ملک مطیعی در چهارراه حوادث نبوده است بلکه به احتمال زیاد در فیلم «گلنسا» و بین خاکیار و سارنگ بوده است. در این نوشته همچنین کمی هم از اولین بوسه‌ها و قوانین آن در فیلم‌های آمریکا گفتم.

بوسهسینمای ایراناولین ها
بذارید بهش فکر کنم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید