یکی از چیزهایی که زیاد درباره ی اکبر هاشمی رفسنجانی گفته می شود، خواب هایی است که او دیده. با توجه به توصیف های جزئی او از برخی از خواب هایش، اشاره به زمان خواب و اشاره ی صریح به تعبیر خواب و «رویای صادق» بودن، به نظر می رسد او اعتقاد زیادی به مهم بودن این خواب ها داشته است. در این مطلب ابتدا از خوابهایی که از او در خاطرات یا سخنانش به جا مانده حرف می زنیم. سپس سراغ اختلالات خواب او می رویم. مشکلاتی که او در خواب داشته و در خاطراتش از آنها حرف زده است. در بخش سوم به سراغ خاطرات هاشمی از خواب هایی که دیگران دیده اند می گوییم و در نهایت از زمان و مکان خوابیدن او (در جاهایی که در خاطراتش نقل کرده است) حرف می زنیم.
3 مهر 1363: شب، چند بار با درد قفسه سینه، از خواب بیدار شدم؛ احتمال دادم کهناراحتی قلب باشد، ولی در طول روز ادامه نیافت.
در این بخش به خواب هایی می پردازیم که دیگران دیده اند و برای هاشمی تعریف کرده اند.
در این بخش اشاراتی را نقل می کنم که هاشمی درباره ی زمان و مکان خواب خود داشته است. این بخش شاید به تنهایی ارزش زیادی نداشته باشد اما ممکن است در بررسی علت خواب های هاشمی موثر باشد.