امیرپارسا بغدادی
امیرپارسا بغدادی
خواندن ۱ دقیقه·۶ روز پیش

یلدای دوست داشتنی و خاطره هاش

یلدا، یه شب طولانی و پر از خاطرات قشنگ! شبی که از بچگی برامون یه جورایی خاص بوده. از همون لحظه‌ای که خورشید غروب می‌کنه و خانواده جمع می‌شن دور کرسی یا میز، حس و حال خونه عوض می‌شه. صدای خنده‌ها، بوی چای داغ، و اون قاچ‌های خوش‌رنگ هندونه که روی بشقاب‌های طرح‌دار قدیمی جا خوش کردن، یه جورایی یلدا رو بیشتر از یه شب معمولی می‌کنه.

همیشه تو یلدا، یه نفر هست که فال حافظ می‌گیره، انگار حافظ قرارِ رازهای همه رو فاش کنه. یکی با خنده می‌گه "فال من عاشقانه‌ست"، یکی دیگه با شوخی می‌گه "فال من انگار مال کسی دیگه‌ست!" اما تهش همه می‌دونن حافظ فقط بهونه‌ست که یه دل سیر بخندیم و شاد باشیم.

آجیل یلدا هم که خودش یه دنیاس! اون کاسه‌های پر از تخمه، پسته، و بادام، وسط حرف زدن‌های بی‌وقفه، هی دور می‌چرخه. هندونه و انار، ستاره‌های اصلی این شب بلندن. اون قرمزی خوش‌رنگشون که با دونه‌های بلورین انار ترکیب می‌شه، انگار می‌خواد یلدا رو از هر شب دیگه‌ای قشنگ‌تر کنه.

یلدا یعنی دور هم بودن، یعنی کنار گذاشتن غصه‌ها، حتی برای یه شب. یعنی یادمون بیاد که با همه سختی‌ها و تاریکی‌ها، می‌تونیم به طلوع فردا دل‌خوش باشیم. شاید به همین خاطره که یلدا برامون یه حس نوستالژی داره؛ شبی که نه فقط طولانی، که پر از عشق و گرمای آدمای دور و برمونه.

شبیلدای دوست داشتنی
من امیرپارسا هستم، یک کارآفرین جوان و علاقه‌مند به تکنولوژی و طراحی وب‌اپلیکیشن‌ها. همیشه به دنبال ایده‌های نوآورانه‌ای هستم که بتوانند تأثیر مثبتی در زندگی مردم، به‌ویژه در ایران، بگذارند.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید