amirrezamolodi
amirrezamolodi
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

چگونه یک تیم موفق برنامه نویسی داشته باشیم

سلام امروز اومدم در مورد یک تیم موفق برنامه نویسی صحبت کنم چیزی که بعد از 5 سال تلاش و اشتباه و تجربه تونستم بسازم و امروز ازش راضی ام من زیاد نمینویسم و حوصله کش دادن موضوع را ندارم پس یک راست میرم سراغ اصل مطلب اونایی که اینکاره هستن میدونن چی میگم من روزای اول کارم مهارت نداشتم یعنی هیچ مهارتی نداشتم نه مدیریت بلد بودم ( البته معتقدم مدیرا آدم های احمقی هستن (دارن هاردی ) )نه رهبری میدونستم و نه حتی علم کافی داشتم فقط یک شرکت ثبت کرده بودم و یک برنامه نویس استخدام کردم اونم فقط چون دوستم بود یعنی نه تستی نه نمونه کاری البته کارش خوب بود و شانس آوردم و یک نمونه کار خوبی داشت اون موقع کارو شروع کردیم یکی دو پروژه زدیم با هزینه گزاف که یک بیستم هزینه ای که انجام دادیم هم نفروختیم و امروز که دارم بهش فکر میکنم میبینم اگه همون پول امروز تو دست من باشه میتونم باهاش 3 تا پروژه خیلی بهتر و بفروش تر بسازم حالا بریم سراغ دلایل که چرا اینطوری شد و نفروختیم و رفتیم تو چاه دلیل اول استخدام بد بود نه اینکه اون برنامه نویس مشکل داشت تیم ما هدف نداشت و اصلا نمیدونست به کجا میخواد بره بازارسنجی درستی نکرده بود و مشکل یک جورایی رهبری بود که من بودم و یک مشکل اساسی دیگه نداشتن آمار و نداشتن فروش و درست نبودن حسابداری بود شاید باورتون نشه ولی تجربه من میگه که باید باورتون بشه داشتن فروش داشتن هدف داشتن حسابداری مشخص و مهم تر از همه داشتن استراتژی بازاریابی از استخدام چندتا برنامه نویس خیلی خفن و بی حساب و کتاب پول خرج کردن مهم تره حالا برای اینا هم دلیل دارم چون وقتی که استراتژی ها مشخص باشه تازه میفهمی باید چکار کنی و چه کسی را استخدام کنی تازه میفهمی چه چیزایی را باید یاد بگیری و چه چیزایی را باید اعضای تیمت بلد باشن چه کاری را به چه کسی بسپاری و چند نفر نیرو داشته باشی .

مثلا اگر شما تمام استراتژی ها حسابداری ها راهبرد ها آمار هارو ریز به ریز برای خودت مشخص کنی اینجاست که میتونی تیم تشکیل بدی و ازشون در جای درست استفاده کنی و بهشون بهترین حقوق را بدی و خودت هم بهترین سود را ببری پس برنامه نویس بودن به معنی توانایی جمع کردن و رهبری کردن یک تیم برنامه نویسی نیست هیچ وقت در این تله گیر نکنید ضمنا بعضی ها فکر میکنن مفهموم تیم یعنی مفت کار کردن نه مفهوم تیم این نیست شما میبایست ریال به ریال و ساعت به ساعت کارهای بچه های تیمتو حساب کنی و بهشون بدی و حتی بیشتر بدی به موقع بدی و بعضی وقت ها زودتر از موعد پرداخت کنی تا روحیه و انرژی و انگیزه بگیرند اگر نمیتونی به موقع پرداخت کنی یعنی کسب و کارت یک جاییش باگ داره باگ کسب و کارت را رفع کن پس در زیر من یک به صورت لیست یک سری باگ کسب و کار تون را مینویسم یک سری باگ برنامه نویس ها و یک سری کارهایی که باید انجام بدین تا بتونید یک تیم عالی داشته باشید

باگ های کسب و کارتون

1- فروش کم

2- عدم تبلیغات و بازاریابی مناسب

3- بازار کوچک

4- تجربه کم و محصولات بی کیفیت و عدم توانایی شما برای تولید محصول خوب

5- عدم مدیریت دخل و خرج

6- عدم بودجه بندی مناسب

7- عدم سرمایه گذاری

8- عدم پس انداز کردن به جهت سرمایه گذاری

9- عدم مدیریت هزینه ها

10 - رفتار نامناسب با کارمندان

استراتژی هایی که باید داشته باشید

1-برای بودجه بندی تیم استراتژی داشته باشید

2- برای فروش برنامه داشته باشید

3- اصل تحقق در آمد در حسابداری را مطالعه کنید و حتما اجرا کنید

برنامه نویس هایی که نباید استخدام کنید

1- برنامه نویس بی نظم

2- برنامه نویس فردا انجام میدم

3- برنامه نویس این نمیشه اون نمیشه

4- برنامه نویسی که من نمیدونم اینو چطور باید انجام بدم

5- اونی که وسط پروژه اگه تغییری انجام بشه به جونت هزار تا قر میزنه


کارهایی که باید انجام دهید

1- به تمام تیمتون احترام بزارید

2- هرگز عصبانی نشید

3- پرداخت به موقع حقوق و مزایا و در نظر گرفتن پاداش

4- درک کنید که آنها هم خانواده دارند دوست هایی دارند نیاز به تفریح و مرخصی دارند و گاهی حالشون خوب نیست

5- علم خودتون را در زمینه تخصصی و در زیمنه رهبری هر روز زیاد کنید تا بتونید درکشون کنید

6- و به آموزششون اهمیت بدین و اونایی که دنبال آموزشن را بیشتر بهشون بها بدین تا بقیه تشویق بشن

7- از هر فرصتی برای تعریف و تمجید ازشون استفاده کنید البته چاپلوسی نکنیدا چون میفهمن


خب حالا میرسیم به این موضوع که همه اینکارهارو کردین حالا میخواین استخدام کنید یا یار بگرید به این موارد توجه کنید و دیگه بعدشم هم خداحافظ شما

1- صداقت

2- تعهد

3- ضریب هوشی

4- به آموزش چقدر اهمیت میدهد

5- شخصیتش با تیم شما سازگار هست یا نه مثلا اگر شما 5 نفر فوق مذهبی هستید یک نفر غیر مذهبی نمیتونه کنار شما تاب بیاره یا برعکس

6- نمونه کارهای مناسب که ثابت کنه اینکاره هست

7- قرار داد ها را به مدت زمان کم ببندین و بعد از هر ماه تمدید کنید زمانی که به اطمینان بیشتری رسیدین هر بار مدت قرار داد را بیشتر کنید

8- دندون گرد نباشه اینو بعضیا میگن از کجا بفهمیم مثلا اگه بین شرکت های مختلف زیاد جا به جا شده بود میتونه یکی از نشونه هاش باشه

9- کلا به کسی که زیاد جا به جا شده خیلی فکر نکنید مگر اینکه به تک تک جاهای قبلی تماس بگیرید و مطمئن بشی مسئله از سمت اون شرکت بوده

امیدوارم که بتونید استفاده کنید راستی یک چیز دیگه جو گیر نشید عاشق ایده خودتون هم نشید این دوتا منو زمین زد شما رو نزنه



موفقیتتیم ورکینگبرنامه نویسیتیم برنامه نویسیرهبری
محیطی با حس خوب. تجربیات دیگران را بخوانید، نظر دهید و به اشتراک بگذارید.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید