سلام دوباره اومدم این مطلب بدرد مدیر ها میخوره کارمند ها اگه بخونندش عصبانی میشن همین اول حرف آخرو میزنم و بعد توضیح میدم .
کار یک مدیر فکر کردن و هدایت سازمانش هست شاید حالا بعضیا بگن فقط فکر کنه کافیه ؟ خب مسلما کافی نیست اول باید ببینیم که تفاوت یک مدیر خوب با یک مدیر بد چیه خب مسلما نوع تفکر اونهاست و حالا باید بریم سراغ این مسئله که نوع تفکر از کجا درست میشه و چرا افکار یک مدیر با مدیر دیگر متفاوت هست نوع تفکر به خیلی چیزا برمیگرده مثل گذشته تجربه مطالعه خانواده و ... از اونجایی که من به کسب و کار علاقه دارم اون چیزایی که مربوط به بیزنس میشه را توضیح میدم نوع تفکر یک مدیر خصوصا در بیزینس به دو چیز خیلی وابسته است اول تجربه و دوم مطالعه هر چه که مدیر با تجربه تری باشه و هر چه که مطالعه بیشتری داشته باشه میتونه استراتژی های بهتری بچینه و تیم را بهتر مدیریت کنه خب الان میخوایم ریز تر بشیم و بریم توی مغز یک مدیر حرفه ای ببینیم چه خبره و چه مسائلی وجود داره و چطور بایستی حل بشه البته اینو دارم میگم که مغز مدیر های حرفه ای اینجوریه مغز مدیر های کوچیک مسائل جزئی مسخره ای داخلش هست که باعث میشه همیشه کوچیک بمونند ما هم که نمیخوایم کوچیک بمونیم پس میریم مغز مدیر های بزرگ را مو شکافی میکنیم
یکی از مسائل مهم اونها بودجه بندی و استراتژی هست مثلا چقدر بودجه روی کدوم کار بزاریم - چقدر سرمایه گذاری کنیم - چقدر حقوق بدیم - چقدر برای استهلاک کنار بزاریم - چقدر برای توسعه - چقدر برای خرید تجهیزات باور کنید دوتا شرکت اگه همه مواردشون مثل هم باشه و فقط از نظر بودجه بندی تفاوت داشته باشن بعد از 5 سال اگه باز بررسیشون کنیم میبینیم اونی که استراتژی بودجه بندی درستی داشته شاید صد برابر اون یکی شرکت پیشرفت کرده پی به نظر حقیر بودجه بندی حرف اولو میزنه
بحث دوم بحث سرمایه گذاری هست که یکی از سخت ترین انتخاب هاست چون هزارن هزار انتخاب برای یک مدیر در سرمایه گذاری وجود داره من یک چندتایی از اون انتخاب هایی که ریسک کمتری داره را بهتون میگم
1- روی کسب و کار خودتون سرمایه گذاری کنید
2- روی خرید تجهیزات کسب و کار خودتون سرمایه گذاری کنید
3- روی آموزش تیمتون و خودتون سرمایه گذاری کنید
بعد از این سه تا حالا ما بقی سرمایه را در چند جای مختلف تقسیم کنید اگر هم چیزی نموند نگران نباشید سه تای بالا بازدهیش از هر سرمایه گذاری بیشتر هست
یک مدیر واقعی یک از چیزهایی که واقعا ذهنشو مشغول میکنه اینکه زمان و انرژی تیممو روی کدوم پروژه بزارم کدوم پروژه نون و آب دار تره و در این مورد هم راه های را بهتون نشون میدم
1- بیش از 20 درصد برای پروژه های پر ریسک وقت نذارید
2- آمار فروش محصولات خدمات و پروژه هاتون را به صورت دقیق داشته باشید و از حسابدار بخواید که بصورت گزارش تفکیکی بهتون بده و یک گزارش کلی هم بده تا بتونید بیشترین فروش ها نسبت ها و درصد هارو ببینید اونوقت راحت تر میتونید تصمیم بگیرید
یکی دیگه از مهم ترین مسائل هم مسئله نیروی انسانی هست که پدر هر مدیری را در میاره نیروی خوب با استعداد متخصص پیدا کردن و متعهد اما اگه پیدا بشه حالا تازه مسئله نگه داشتنش میشه ولی اگه مدیر خوبی باشید اون خودش میمونه
برای مسئله نیرو انسانی فکر کنم قبلا راه حل هارو داخل این مقاله گفتم دیگه اینکه بحث تجهیزات هستش واقعا بعضی وقتها بودجه محدوده و باز هم مدیر ها باید تجهیزاتی که باید بخرن را اولویت بندی کنند واقعا این هم کار سختی هست و کلا یک مدیر مسئول تصمیم گیری و جهت دهی یک کسب و کار هست فقط یک تصمیم درست یا اشتباه میتونه مسیر یک کسب و کار را کلا عوض کنه پس برای اینکه بتونید تصمیمات درستی بگیرید از این موارد که میارم غافل نشید
مطالعه
داشتن مشاوره های متخصص
مطالعه و بررسی بازار
مشخص کردن استراتژی برای کسب و کارتون و بهبود استراتژی در طول زمان
سرمایه گذاری مناسب
قبل از هر تصمیمی هزینه فایده کردن
اعتماد به اعداد و بی اعتمادی به احساسات
