ویرگول
ورودثبت نام
امیرحسین روشن ضمیر
امیرحسین روشن ضمیرمخترع،کارآفرین،پژوهشگر نوآوری و تحول دیجیتال، بنیانگذار استارتاپ چمروش، استاد مدعو دانشگاه صنعتی امیرکبیر، دانش آموخته دکترای مدیریت دانشگاه برادفورد انگلستان
امیرحسین روشن ضمیر
امیرحسین روشن ضمیر
خواندن ۱ دقیقه·۴ ماه پیش

کاربرد نظریه نوآوری اختلال‌گر در صنعت خودرو

نوآوری اختلال‌گر در صنعت خودرو نمونه‌ای برجسته از چگونگی تحول بازارهای تثبیت‌شده توسط بازیگران جدید است. در دهه‌های 1950 و 1960، شرکت‌های آمریکایی مانند جنرال موتورز، کرایسلر و فورد با خودروهای لوکس و پرامکانات، بازار آمریکا را در سلطه داشتند. در این دوره، خودروهای ژاپنی مانند تویوتا و هوندا با کیفیت پایین‌تر و قیمت ارزان، به‌عنوان جایگزینی برای موتورسیکلت، نیاز قشر متوسط و کم‌درآمد را هدف قرار دادند. این خودروها با قیمتی کمی بالاتر از موتورسیکلت، به‌تدریج با بهبود کیفیت و قابلیت اطمینان، وارد بخش‌های بالاتر بازار شدند و با خودروهای آمریکایی رقابت کردند.

کاربرد نظریه نوآوری اختلالگر در صنعت خودرو
کاربرد نظریه نوآوری اختلالگر در صنعت خودرو

نقطه عطف این اختلال در دهه 1980 رخ داد. در سال 1986، تویوتا و هوندا با عرضه خودروهایی با کیفیت بالا، مصرف سوخت بهینه و قیمت رقابتی، فروششان در بازار آمریکا از برخی برندهای بومی پیشی گرفت. با تمرکز ژاپنی‌ها بر بازارهای گران‌قیمت‌تر، خودروسازان کره‌ای مانند هیوندای و کیا با استراتژی مشابه، خودروهای ارزان‌قیمت با کیفیت متوسط را معرفی کردند و به موفقیت دست یافتند. این الگو بارها تکرار شد. خودروسازان چینی، مانند جیلی، با عرضه خودروهای مقرون‌به‌صرفه و بهبود تدریجی کیفیت، بازار را مختل کردند و حتی برند لوکس ولوو را تحت تأثیر قرار دادند و بخش خودروهای سواری آن را خریداری کردند. به‌طور مشابه، شرکت هندی تاتا موتورز با استراتژی اختلال‌گر، برندهای لوکس بریتانیایی جگوار و لندروور را خریداری کرد. این روند نشان‌دهنده قدرت نوآوری اختلال‌گر در تغییر ساختار بازارهای جهانی خودرو است.

صنعت خودروبرند لوکستغییر ساختار
۱
۰
امیرحسین روشن ضمیر
امیرحسین روشن ضمیر
مخترع،کارآفرین،پژوهشگر نوآوری و تحول دیجیتال، بنیانگذار استارتاپ چمروش، استاد مدعو دانشگاه صنعتی امیرکبیر، دانش آموخته دکترای مدیریت دانشگاه برادفورد انگلستان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید