آغاز دی ، زندگی برگی دیگر از تقدیر را ، رونمایی کرد و یلدایمان را به زیبایی هرچه تمامتر ، به صبح پیوند زد ، شروع سرما را، به گرمای وجود عزیزی ، گرم نمود و فصل سپیدی را، به روشنی چشمانمان، روشن نمود.
یکی از غنچه هایم شکفته شد ، امید که این شکفتن به خیر و خوشی باشد....
دخترک نازنیم ،
عزیز دلم، خوشحالم که همسفر زندگیت را یافتی....
زین پس زندگی ، برایت معنایی زیباتر خواهد داشت...
خوشحالم، عشق را تجربه میکنی ...
راهت را و همراهت را یافته ای ....
اغار سفرت به دوره ای دیگر از زندگی ، مبارکت باد...
عزیزم برای شروع این سفر، بهترینها را برایتان ارزو میکنم
خوشحالم که بعداز این، وجودت به وجودی بسته شده و بودنت را دلیلی زیباتر خواهد بود
برای تو و همسفرت ، عشقی پاک و صادقانه ارزو میکنم ، صداقت را و صمیمیت را
صمیمیتی عمیق و پایدار...
ارزو میکنم، زیستن بدون هم را هرگز تجربه نکنید و دراین مسافرت زیبا همراهانی وفادار و
لایق برای هم باشین ....
پیوندتان مبارک ...
سیمین. ح
پ.ن:الان تقریبا چندروزه که من رسما "مادر زن" شدم ، راستش اونقدر یهویی و غافلگیرانه بود که هنوز نمی دونم با این سمت جدید چکار باید بکنم و چطور کنار بیام و چه حسی داشته باشم ، اما از انجاییکه حس شادی عزیزانم شادم میکنه ، خوشحالم
توضیح عکس: هرچی بهش گفتم نذار گربه چنگ بزنه قبول نکرد و اون شیطونم که جشن حالیش نمیشه این شد که جای زخمهای بچه گربه ملوس و شیطون خونه ، زینت بخش دستان عروس خانم شده
امیدوارم قسمت همه عزیزان مجرد بشه ...