
من زیاد بلد نیستم متن بنویسم.ولی الان ساعت ۳:۱۸ بامداد یهویی دلم خواست این رو بنویسم و اینجا آپلود کنم.
داداش قشنگم!پونزده سالگیت مبارک باشه.❤️
میدونید چیه؟من وقتی معنی «کسی رو با تمام بدیهاش دوست داشتن» رو درک کردم که خدا با اختلاف سنی تقریباً ۴ سال بهم یه برادر داد.یهو به خودت میای میبینی یک انسان بیریختِ رومخِ مسخره رو انقدر دوستش داری که اگه فقط یه روز نباشه انگاری که دنیا کدر و بی رنگه.وقتی معنی «تلپاتی» رو درک کردم که متوجه شدم لازم نیست با کلمات با هم حرف بزنیم؛کافیه فقط به هم نگاه کنیم و یکم لبخند چاشنیش کنیم تا جفتمون از خنده منفجر بشیم.وقتی معنی «خواهر بزرگه بودن» رو درک کردم که دیدم یه پسربچه دوساله مثل جوجهها هر جایی که میرم دنبالم میاد، هر کاری که میکنم تکرار میکنه و تنها کلمهای که یاد گرفته، اسم منه:)و در نهایت وقتی «میم دیکاپریو» رو درک کردم که دیدم هر موقع از یه صحنه ای یاد چیزی میوفتم، آرتان هم همون لحظه یاد همون چیز افتاده و همزمان با هم داریم بهش اشاره میکنیم:)
