در جستجوهای اینترنتی به متنی درباره جستارنویسی برخورد کردم که حس کردم خیلی برای وبلاگ نویسها مفید است و به نظرم رسید شاید بتوان وبلاگنویسی را هم نوعی جستارنویسی محسوب کرد: مطالعه این مطالب خوب را به شما تقدیم میکنم.
جستار یا مقالات شخصی نوشتهای است که هرکسی میتواند در قالب آن، تجربیات و طرز فکر خود را در مورد موضوعات مختلف بنویسد. جستارنویس موضوعات را با اتکا به دانش شخصی و از دریچۀ ذهن خود، خلق میکند.
جستارنویس به دنبال این است که احساسات شخصی خود را در مورد موضوعی خاص بیان کند و یا حرفی ناگفته را به خواننده منتقل نماید. موضوع جستار میتواند هر چیزی باشد که نویسنده میخواهد دربارۀ آن خبر بدهد، او را به وجد میآورد، نقطه عطفی در زندگیاش ایجاد میکند و یا دغدغهای است که برای مدتها همراه او بوده.
جستارنویس میتواند در رابطه با نوشتههای خود آزادی عمل داشته باشد، اما باید به این نکته دقت کنیم که هر متنی، فارغ از نوع نگارش یا موضوعیتی که دارد، باید جذاب باشد.
۸ گام برای تبدیل شدن به جستارنویس حرفهای
سادهترین ساختاری که میتوان برای جستار برشمرد، ساختاری سه مرحلهای است که شامل معرفی، بدنۀ اصلی و نتیجهگیری است. رعایت چنین ساختاری باعث میشود متن جستار، متنی منسجم، خواندنی و مفید باشد و تا حد امکان از سردرگمی خواننده جلوگیری کند. ساختار باعث میشود منظور نویسنده، به بهترین شکل بیان شود.
مرحلۀ اول: معرفی
بهترین راه برای شروع متن جستار این است که با جملاتی نوشتۀ خود را آغاز کنید که برای خواننده جذابیت داشته باشد و احساس او را با متن درگیر کند. در این مرحله به صورت غیرمستقیم از خواننده میخواهید که تا انتهای متن با شما همراه بماند. برای رسیدن به این منظور، بهتر است ایدههای اصلی و بهترین کلماتتان را در قسمت معرفی بگنجانید و یک شروع انفجاری داشته باشید.
به این ترتیب، ضمن اینکه از ایدۀ اصلی متن دور نمیشوید، خواننده را مطمئن میکنید که از ادامۀ نوشتۀ شما لذت خواهد برد.
مرحلۀ دوم: بدنۀ اصلی
بدنۀ متن جستار میتواند پاراگرافهای مختلفی داشته باشد که داستان اصلی نوشتۀ شما را به خواننده معرفی میکند. درواقع بدنۀ اصلی، در راستای توضیحاتی است که در قسمت معرفی به خواننده عنوان کردهاید.
برای اینکه جذابیت بدنۀ اصلیِ نوشته بیشتر شود، بهتر است یک ساختار کلی در رابطه با آنچه میخواهید بنویسید در ذهن داشته باشید و تلاش کنید آن را به بهترین نحو ممکن در قالب چند پاراگراف، وارد کنید.
نکتهای که بهتر است در نوشتن پاراگرافها رعایت کنید این است که در هر قسمت، سه بخش عنوانشده در ساختار اصلی را رعایت کنید. به این ترتیب که در هر پاراگراف شروع، بدنه و نتیجهگیری داشته باشید.
با هر پاراگرافی که مینویسید، سیگنالی را به خواننده ارسال میکنید که در بهترین حالت، باید پیامهای ارسالی تا حد زیادی همراستا باشند. ازاینرو، بهتر است هر پاراگراف، در ادامۀ توضیحات پاراگراف قبلی بوده و بهنوعی، آغازی برای پاراگراف بعدی را در دل خود داشته باشد.
مرحلۀ سوم: نتیجهگیری
متن جستار را با یک پاراگراف تأثیرگذار و کاربردی، ببندید. بهترین حالت برای نتیجهگیری این است که خلاصهای باشد از آنچه در قسمت معرفی و بدنۀ اصلی عنوان کردید و بیانکنندۀ نتیجهگیری خاصی باشد که در ذهن دارید. دیدگاه اصلی شما در قسمت نتیجهگیری خود را نشان میدهد.
بعضی روزها هستند که ایدههای جدید در ذهن ما فوران میکنند و در برخی روزها هم، توانایی لازم برای ایدهپردازی را نداریم و حتی نمیتوانیم به یک موضوع جذاب و موردتوجه، فکر کنیم.
با مراجعه به کتابهای مختلف در رابطه با نویسندگی و یا حضور در کلاسهای نویسندگی، تلاش کنید گرامر و اصول نوشتار درست را یاد بگیرید. این کار شما را به حرفهای بودن نزدیکتر میکند و متن جستار را جذاب و خواندنیتر خواهد کرد.
هرچقدر هم که ایدههای شما جذابیت داشته باشند و متن خوبی را آماده کرده باشید، در صورتی که اصول و قواعد نوشتن را به درستی رعایت نکنید، نمیتوانید انتظار متنی خواندنی و درخورِ توجه داشته باشید.
درستنویسی به شما کمک میکند منظور اصلیتان را در قالب کلمات و جملات زیباتر به کار ببرید و متن جستار گیراتر و خواندنیتری داشته باشید و به خوانندۀ شما کمک میکند تا از نوشتهای کسلکننده به دور باشد و روانی متن، او را به همراهی بیشتر با شما سوق دهد.
متن جستار شما، تنها تعدادی کلمه و عبارت به هم وصل شده نیست. بیشترین چیزی که باید در یک جستار دیده شود، صدای منحصربهفرد شماست.
آزادی نوشتن، در جستارنویسی بسیار زیاد است. جستار، نوشتاری است که صدای درونی شما را به خواننده منتقل میکند. پس بهترین حالت برای نوشتن متن جستار این است که با لحن خاص خودتان نوشته شود. لحنی که در نوع بیان آن و طرز استفادۀ کلمات در آن، آزادی عمل دارید.
متن جستار، سرشار از احساسی است که شما نسبت به موضوعی خاص دارید. باید تلاش کنید این موضوع را از دریچۀ قلبتان بنویسید تا راحتتر به ذهن خواننده راه پیدا کند.
وقتی متنی را با صدای منحصربهفرد خود مینویسید، امکان برقراری ارتباط با خواننده را چندین برابر افزایش میدهید. به این ترتیب، خواننده با عقاید و دیدگاه شما همگام و همراه میشود و احساس بهتری از خواندن متن جستار خواهد داشت.
بسیار مناسب است که از موضوعاتی در متن جستار سخن بگویید که شخصیت شما را بهتر نشان بدهد. میتوانید علاوه بر اینکه از طرز فکر خود مینویسید، از سبک زندگی، باورها، ارزشها و حتی کارهای روزمره و دغدغههای روزانۀ خود هم بنویسید. این نوع متون، به دلیل اینکه از دل زندگی واقعی شما نشاءت میگیرند، میتوانند صدای خاص شما را بهتر نشان بدهند.
سعی کنید با لحن توصیفی بنویسید. برای این کار از تمامی حواس خود استفاده کنید. اجازه بدهید مخاطب، با کفشهای شما راه برود، هر آنچه را شما میبینید از دریچۀ دیدگاه شما ببیند و مانند شما احساس کند.
اجازه دهید مخاطب بداند چه چیزی شما را برآشفته میکند؟ چه چیزی احساسات ناب شما را برمیانگیزاند؟ بگذارید خواننده با خودِ واقعیتان آشنا شود و با خواندن متنی که نوشتهاید، احساس کند به قدر کافی با جنبههای پررنگ وجودیتان، آشنایی پیداکرده است.
ازآنجاکه جستار، نوشتهای شخصی و راهی برای بیان علایق و دیدگاههای خودتان است، باید دقت کنید با هر ضمیری که برای نوشتن استفاده میکنید، در حال انتقال دیدگاهی کاملاً شخصی هستید.
همیشه لازم نیست از دید اول شخص و با ضمیر من»، بنویسید؛ اما نکتهای که باید همواره مدنظر قرار دهید این است که جستار درنهایت از دیدگاه شخصی شما قرار است به مسائل نگاه کند و بهتر است که لحن و صدای خودتان در سراسر متن وجود داشته باشد.
مهم نیست که چطور مینویسید، کدام مفاهیم را در کدام پاراگرافها میگذارید و یا چه ترتیبی برای ابراز عقاید خود به کار میبرید. قسمت بسیار مهمی از نوشتن، ویرایش کردن است.
بعد ازاینکه متن را مینویسید، به خودتان اجازه دهید چند ساعت و یا چند روزی از آن بگذرد، سپس به سراغش بروید و شروع به ویرایش کنید.
به خاطر داشته باشید که اگر بخواهید کل متن را هم تغییر بدهید، اصلاً مهم نیست و مانعی ندارد. خودتان را برای ویرایش کردن، کاملاً آزاد بگذارید. تلاش کنید متنی را که نوشتهاید، در ذهن خودتان و از دیدگاه خوانندههایتان، بخوانید.
ببینید آیا گرامر و دستور زبان درستی را به کار بردهاید؟ ایدههایتان را شفاف و روشن بیان کردهاید؟ جملهبندیها درست هستند؟ صدای نوشتارتان به قدر کافی شفافیت دارد؟ میتوانید برای خواناتر شدن متن، جملاتی را حذف کنید؟
اگر ویرایش کردن متنی که نوشتهاید برایتان سخت است، میتوانید از اشخاص دیگری کمک بگیرید. خوبی این کار، دخیل کردن ذهنی بیرونی بر روی نوشتههایتان است. به دلیل آشنا نبودن آن ذهن با نوشتۀ شما، ممکن است نکاتی را شفاف کند که از دید خودتان پنهان مانده باشد.
خواندن انواع کتابها، خصوصاً جستارهایی که دیگران نوشتهاند، به افزایش مهارت شما کمک زیادی میکند. هرکجا که جستاری یافتید، آن را بخوانید. خود را مقید به نویسنده و یا سبک خاصی نکنید.
در رومه، مجله، فضای دیجیتال و هر جا توانستید متنی گیرا و جذاب بیابید، آن را با دقت مطالعه کنید. به ساختاری که در آنها استفادهشده است، دقت کنید، به نحوۀ شروع کردن و پایان دادن به متن دقت کنید.
اگر قسمتهایی را میپسندید، آنها را یادداشت کنید و عمیقتر در مورد آنها بیندیشید. بهترین نویسندگان، خوانندگانی مشتاق هستند که برای خواندن متون مختلف، زمان و انرژی کافی صرف میکنند.