در کتاب The Big Book of Dashboards آمده است: "داشبورد، نمایش بصری داده هایی است که برای نظارت بر شرایط و یا تسهیل درک آنها استفاده می شود." این تعریف به ما یادآوری می کند که قرار دادن خود بجای کاربران چقدر مهم است.
ما از داشبورد برای نظارت بر شاخص های کلیدی مهم برای رشد تجارت یا محصول خود استفاده می کنیم.
وقتی روی محصولی کار می کنید که اطلاعات زیادی را در خود جای داده است - اعم از KPI تجاری ، داده های مالی یا هر نوع معیار دیگر - داشبورد شما مانند ستون فقرات است. این یکی از اولین چیزهایی است که کاربران شما می بینند.
طراحی ضعیف داشبورد ممکن است کاربر را گیج کرده و تمام اطلاعات ارائه شده را غیرقابل درک کند. ایجاد داشبوردی که اهداف و معیارهای اصلی شما را به وضوح بیان کند کار ساده ای نیست. این کار نیاز به ترکیب "طراحی مینیمال"، "فضای سفید"، "یکپارچگی در نمایش اطلاعات"، "ناوبری روان" با " UI جذاب"، برای سهولت در خواندن و "فهم شهودی" داده های تحلیلی زیاد و خسته کننده دارد.
اول از همه اینکه انواع مختلفی از داشبورد وجود دارد که برای موارد زیر استفاده می شوند:
داشبوردهای مختلف دارای طراحی های نسبتا مشابهی هستند که اغلب این موارد در انها رعایت میشود:
1) مشخص کردن اهداف و پاسخ دادن به این سوالات:
A successful dashboard design is a KPI (Key Performance Indicator) dashboard design.
یک طراحی داشبورد موفق، طراحی داشبورد سنجه ها(شاخصهای اصلی عملکرد) است.
2) مشخص کردن نوع داشبورد (تحلیلی، عملیاتی، استراتژیکی، تاکتیکی)، چراکه هرکدام ویژگی های خاص خود را می طلبد:
تحلیلی - داشبورد تحلیلی دارای ویژگی هایی است که امکان مطالعه عمیق تر داده های ارائه شده را فراهم می کند. آنها معمولاً شامل دوره های زمانی طولانی تر، و همچنین عملکردهای تحلیل های عمیق تر هستند. آنها همچنین به کاربران امکان می دهند داده های خام را برای تجزیه و تحلیل بیشتر دانلود کنند (مانند گوگل انالیتیکس)
عملیاتی - داشبوردهای عملیاتی بیشتر روی به روزرسانی های آنلاین تمرکز می کنند. به عنوان نمونه می توان به تیم پشتیبانی مشتری اشاره کرد که به اطلاعات مشتری و تغییرات در لحظه، مانند خریدهای اخیر یا به روزرسانی اطلاعات ثبت نیاز دارد( مانند جت).
استراتژیک - مدیران مشاغل سطح بالاتر ممکن است به یک داشبورد استراتژیک تر برای برجسته کردن معیارهایی که برای آنها مهمترین است نیاز داشته باشند. به عنوان مثال، ممکن است بخواهند روزانه یا هفتگی از شاخص های اصلی عملکرد شرکت (KPI) یا اهداف و نتایج کلیدی (OKR) شرکت دیدن کنند. این نوع داشبورد باید از حالت های نمایش در چندین دستگاه پشتیبانی کند تا بتوان اطلاعات را برای گروه های بزرگ پرزنت کرد، مانند یک بخش از لابی هتل یا بخشی از دفتر محل کار تیم فروش.
3) نمودارهای مناسب را انتخاب کنید. با در نظر گرفتن طراحی داشبورد کلی، در مرحله بعدی باید نحوه تجسم داده ها را تعیین کنید. کلیشه های طراحی به ما میگوید که داشبورد سازمانی با رنگ های جسورانه، نمودارهای خیره کننده، سایه های رنگارنگ و ریز تعاملات مختلف انجام شود. اما در واقعیت، از نظر یک تحلیلگر داده، برخی از نمودارها و رابط های بصری باعث تحریف داده های اساسی میشود، بنابراین مهم است که براساس منطق و اهداف،نوع نمودار را انتخاب کنید.
مثلا برای نشان دادن روابط بین پدیده/سنجه، نمودارهای پراکندگی می تواند مفید باشد، اما اگر شما نیاز به نمایش مجموعه ای با ابعاد داده بیشتر دارید، از حباب ها یا نمودارهای شبکه مانند تصویر زیر استفاده کنید.
برای مقایسه داده ها - میله ها و ستون های کلاسیکbars and columns این کار را به خوبی انجام می دهند. برای موارد خاص که می خواهید چندین پارامتر را به طور همزمان مقایسه کنید، رادارها یا مناطق قطبیradars or polar areas به خوبی کار می کنند.
برای برجسته سازی پیشرفت زمان - نمودارهای خطیLine charts مستقیماً مارا به اصل موضوع می رسانند. یک روش خوب علامت گذاری تکامل زمان در محور افقی است. همچنین می توانید روندها را با استفاده از آیکون ها، رنگ ها و نسخه های ساده شده خط نشان دهید.
برای به نمایش گذاشتن بخشهایی از یک کل - نمودارهای دونات و پای شکل Donuts and pie charts گزینه های خوبی است اگر نیاز دارید که نشان دهید چگونه گروه های کوچک، یک مجموعه بزرگتر را تشکیل می دهند. اما مواظب تعداد قطعات باشید. در یک مرحله خاص، تشخیص حجم زیادی از محتوای گروه بندی شده به این روش دشوار است.گزینه های جایگزین، نقشه های درختی یا ستون های انباشته شده treemaps or stacked columns هستند.
برای نمایش موارد خاص - گاهی اوقات منطقی است که از نمودارهایی که کمتر معمول هستند استفاده کنید. به عنوان مثال، بسیاری از تجسمی سازی های اخیر داده های کرونا، از نقشه های حرارتی برای نشان دادن داده های مکان جغرافیایی استفاده کرده اند. از آنجا که اکثر داشبوردها حاوی داده های جدول بندی شده هستند، می توانید با افزودن کارتهای دارای متن اضافی یا میانبرها به نقاط دیگر سیستم ، بستر اطلاعاتی بزرگتری را برای یک داشبورد فراهم کنید(شکل زیر).
4) گمراه نکنید. نمودارها باید حقیقتِ مجموعه ای از داده ها را بیان کنند. بنابراین، انتخاب روش صحیح برای نمایش اطلاعات برای درکِ درست بسیار مهم است. از اعوجاج های نوری و انیمیشن های بیش از حد که حتی با داشتن داده های صحیح، می توانند منجر به تفسیر غلط برای چشم های بی توجه باشند، پرهیز کنید. حتی انتخاب بین نحوه ارائه داده ها در محورهای افقی یا عمودی و حتی رنگ آنها می تواند بر نحوه خواندن کاربران شما تأثیر بگذارد.
5) عمل به قانون سلسله مراتب بصری(visual hierarchy) البته پس از مشخص کردن معماری اطلاعات (Information Architecture). به ایجاد یک طرح واضح و منطقی پایبند باشید. همه اطلاعات را به ترتیب اهمیت به صورت نزولی به سه قسمت تقسیم کنید. مهمترین شاخص ها را در بالا قرار دهید، سپس طوری ادامه دهید که قانون فوق رعایت شده و به سمت جزئیاتی حرکت کنید که به شما امکان می دهد موضوع را سریعتر بفهمید.
این کار را می توانید با تراز کردن بصری مجموعه های مشابه اطلاعات و گروه بندی و تقسیم اطلاعات ثانویه انجام دهید. تایپوگرافی، اندازه عناصر، طراحی بوردها، حاشیه ها و سایه ها برای کمک به کاربران در درک مطالب بسیار مهم هستند.
6) به قانون پنج ثانیه پایبند باشید. نباید بیش از پنج ثانیه طول بکشد تا کاربر بتواند مهمترین اطلاعات را بر روی داشبورد پیدا کند. اگر برای جستجوی نمایه مورد نیاز برای مدت طولانی تری به داده ها نگاه کند، به این معنی است که چیدمان بصری به اصلاحاتی نیاز دارد، و البته میتواند دلیل نرخ ماندگاری پایین کاربران تان باشد!
7) فقط معیارها و سنجه های اصلی (metrics) را نشان دهید. کاربر را غرق در جزئیات بیش از حد نکنید. حافظه انسان به ما این امکان را می دهد که همزمان حدود هفت تصویر را درک کنیم. یک داشبورد خوب باید از پنج تا نه مورد ارائه شود. این مقدار تجسم کاربر را از هدف خود منحرف نمی کند. داده ها را به روشی مناسب تجسم کنید. به عنوان مثال، پای چارت برای مقایسه چندین شاخص مناسب هستند، درحالی که گراف ها برای پیگیری تغییرات روند در یک بازه زمانی مناسب هستند.
چالش این است که تعادلی بین داده هایی را که می توانیم نمایش دهیم و داده هایی که باید در داشبورد نمایش دهیم، پیدا کنیم. به قول آلبرت انیشتین : "همه چیزهایی که قابل شمارش هستند به حساب نمی آیند و همه چیزهایی که به حساب می آیند قابل شمارش نیستند." ساخت هر کارت، نمودار و فیلتر ممکن وسوسه انگیز است، اما بهتر است مینیمال بمانید!
“Not everything that can be counted counts and not everything that counts can be counted.”
8) بستر ارائه اطلاعات را از طریق طراحی بصری مناسب ایجاد کنید:
منابع:
https://uxplanet.org/10-rules-for-better-dashboard-design-ef68189d734c
https://www.eleken.co/blog-posts/dashboard-design-examples-that-catch-the-eye
https://uxdesign.cc/9-best-practices-when-designing-a-dashboard-ae79fe182b68
https://xd.adobe.com/ideas/process/ui-design/dashboard-ui-ux-design/