ویرگول
ورودثبت نام
antisafi_2006
antisafi_2006
خواندن ۱ دقیقه·۶ سال پیش

صد سال تنهایی

گابریل گارسیا مارکز
گابریل گارسیا مارکز

آئورلیانو اکنون نه تنها همه چیز را می فهمید، بلکه تجربیات برادرش را قدم به قدم برای خود مزمزه میکرد. یکبار که برادرش جزئیات عشق بازی را برای او شرح میداد، صحبتش را قطع کرد و پرسید: چه حسی به آدم دست میدهد؟ خوزه آرکادیو بلافاصله جواب داد: مثل زلزله است.


کتابرمانصدسال تنهاییگابریل گارسیا مارکز
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید