دیگه داره نزدیک به یه سال میشه که سفر نرفتیم یعنی از بهمن ماه پارسال. این‌روزا البته بیشتر درکنار هم هستم و برای فراز از ملال یه برنامه باحال تدارک دیدیم. شروع کردیم با دوچرخه به گشتن محله. هر بار برای یک ساعت تو یکی از خیابون‌های محل می‌گردیم و کوچه پس کوچه را می بینیم. من بیشتر سر به هوا دارم در دیوار رو نگاه می‌کنم و هانا اغلب چشمش دنبال حیوانات و جانورانه و هی کشفیاتمون رو به هم نشون می‌دیم.
امروز یه پارک نسبتا نزدیک پیدا کردیم که مسیر خیلی خوبی برای دوچرخه سواری داشت. ساختمون با مزه‌ای اطرافش نبود اما کلی کلاغ و کبوتر و گربه برای هانا داشت.
هانا به حیوانات خیلی علاقه داره و اصلا این دوچرخه رو هم به شکل اسب می‌بینه. البته شک داره که اسب سواری باعث آزار اسب میشه یا نه و ترجیح میده با همین دوچرخه بگرده. اسم دوچرخه‌ش رو هم برای همین گذاشته مادیان
هانا به من میگه تو هم باید برای دوچرخه‌ات یه اسمی بذاری. من ایده‌ای ندارم که دوچرخه‌م رو چی صدا بزنم. مادیان برای دوچرخه هانا اسم قشنگیه اما برای دوچرخه من چه اسمی می تونه خوب باشه ؟
اسم مدلش اسکیپه به معنی فرار و در واقع هدفم از خریدنش هم فرار از روزمرگی بوده اما خوب نیست در انتخاب اسم اینقدر مستقیم به ماجرا اشاره کنم.
شاید برای اینکه اینقدر سرراست موضع رو لو ندم یه چیزی شبیه به همون اسکیپ رو به کار ببرم. فراری که خیلی خنده‌داره. اسکیپی البته برام جالبه. منو یاد سریالی که تو کودکی می‌دیدیم میندازه. اسکیپی کانگروی بوته‌زار. همون سالا بود که به‌جای توجه به کانگورویی که با رشادت به جنگلبانان کمک می‌کرد به پسرکی حسودی می‌‌کردم که به مدرسه نمی‌رفت و همونجا میون جنگل‌ها با فرستنده رادیوی با معلمش در ارتباط بود.
البته این حسادت زیاد دووم نیاورد و مدارس ما هم به دلیل موشک باران تعطیل شد و قرار شد ادامه‌ی درس‌ها رو از تلویزیون یاد بگیریم. اتفاقی که الان و در این روزهای فراگیری کرونا برای هانا هم تکرار شده و تقریبا در همون سن و سال به جای رفتن به مدرسه فرصت داره توی محله سوار بر مادیان در میان بوته‌زار ها گربه ها رو تماشا کنه.
درسته نمی تونیم سفر بریم یا خیلی وقته که خونواده‌‌هامون رو ندیدیم اما در مجموع هر سه از این روزا که میتونیم بیشتر در کنار هم باشیم استقبال می‌کنیم و امیدواریم بعد از پشت سرگذاشتن این روزا باز هم این برنامه‌ها و چیزایی که از این روزا یادگرفتیم رو ادامه بدیم
فعلا که هانا بهم یک هفته فرصت داده تا اسم مورد نظرم رو برای دوچرخه‌ام بهش بگم
