محمد عربگری
محمد عربگری
خواندن ۶ دقیقه·۲ سال پیش

درس‌هایی از مرگ دریاچه ارومیه برای مدیریت محصول!

خشک شدن دریاچه ارومیه و عواقب آن این روزها در مرکز توجه قرار گرفته و تقریبا همه می‌دانند دلیل اصلی این اتفاق چیست و حتی از سال‌ها قبل این فاجعه پیش‌بینی شده بود. اما سوال اینجاست که با وجود همه این خبررسانی‌ها و شکایات فعالان محیط زیست چرا از این پیش‌آمد محیط زیستی جلوگیری نشد و مرگ تدریجی سرنوشت دریاچه‌ای بود که حداقل تخمین زده می‌شود ۱۳ هزار سال پر آب بوده.


به گزارش سازمان ملل متحد دریاچه ارومیه از سال ۱۳۷۲ در نتیجه ترکیبی از خشکسالی طولانی و استخراج آب برای کشاورزی و سدسازی شروع به کوچک شدن کرده تا در نهایت امروز و در نیمه سال ۱۴۰۱ خشک شود. تغییرات اقلیمی گریز ناپذیر بود و دانشمندان از قرن نوزدهم آن را به همراه خشکسالی و کمبود آب شیرین پیشبینی کرده بودند. اما بررسی‌های دقیق نشان می‌دهد با وجود بالا رفتن دمای کره‌ زمین و کم شدن بارش در سطح جهانی، میزان بارش در منطقه دریاچه ارومیه نه تنها کاهش نداشته بلکه از میانگین ۵۰ سال اخیر خود نیز بیشتر بوده است. پس این امر احتمالا کمترین تاثیر را در میان دیگر دلایل خشک شدن دریاچه دارد.

اما دلیل اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه چیست؟ چرا دیگر دریاچه‌های نزدیک این اقلیم مانند سوان ارمنستان و وان ترکیه دچار این بحران نشده‌اند و کماکان اکوسیستم آنها زنده و میزبان گردشگر است.

مقایسه فاصله سه دریاچه ارومیه، سوان و وان
مقایسه فاصله سه دریاچه ارومیه، سوان و وان

۱. عدم مدیریت عرضه و تقاضا

با رشد جمعیت ایران بعد از انقلاب اسلامی در دهه ۷۰ تقاضا برای محصولات غذایی و همچنین انرژی افزایش پیدا کرد. در این زمان راهکار اصلی وزارت آب و نیرو برای تولید بیشتر انرژی احداث بیش از ۲۰۰ سد در مسیر رودهای جاری کشور بود. در این میان سهم آذربایجان و رودهای در مسیر آبریز دریاچه ارومیه حدود ۴۰ سد است که بررسی وضعیت مخازن آن‌ها در سال‌های اخیر نشان از ذخیره بیش از نیاز و برنامه آنها می‌دهد و اجرای این سیاست بصورت بلند مدت سطح آب دریاچه را به حداقل رسانده و منجر به آسیب جدی به اکوسیستم منطقه شده است. این در حالی است که در سال ۱۴۰۱ تولید برق کشور بیش از نیاز و تقاضای بازار بوده و به دلیل اینکه برق تولیدی نیروگاه‌ها قابلیت ذخیره شدن ندارد، بخشی از این تولید توسط دولت به مزایده گذاشته شد و یا به روال سال‌های گذشته به کشورهای همسایه صادر گردید.

وضعیت مخازن سدهای حوزه آبریز دریاچه ارومیه در سال ۹۷
وضعیت مخازن سدهای حوزه آبریز دریاچه ارومیه در سال ۹۷


۲. مدیریت اشتباه منابع


ایران کشوری ‌است که بیش از نیمی از آن کویری و غیرقابل کشت است و این امر اهمیت مناطق دیگر مثل شمال غرب، شمال و غرب کشور که بازوهای اصلی صنعت کشاورزی کشور هستند را بیشتر می‌کند. با افزایش تقاضای محصولات کشاورزی تعداد چاه‌های حفر شده بیشتر و بیشتر شد و تخمین زده می‌شود که طی سه دهه گذشته بیش از ۵۰ هزار حلقه چاه مجاز و غیر مجاز فقط در منطقه آبریز دریاچه به منظور کشت محصولات کشاورزی حفر شده است. که این موضوع در نهایت باعث کاهش سطح آب های زیرزمینی منطقه و دریاچه شده. در واقع حفر چاه در چنین مناطقی تفاوتی با کشتار یک گونه در خطر انقراض ندارد اما عواقب ارتکاب این جرم برای شخص خاطی بسیار کمتر از تاثیرات غیرقابل بازگشت آن است. راهکار دولت برای مدیریت این موضوع مشخص نیست و نتیجه‌ می‌گیریم کشت محصولات کشاورزی اشتباه به جای واردات آنها که در سال‌های اخیر سخت‌تر از پیش شده، یکی دیگر از دلایل سقوط سطح آب دریاچه است. با بررسی گزارش‌ها متوجه می‌شویم شتاب افزایش تولید محصول بسیار بیشتر از توسعه صنعت کشاورزی در ایران است و همین موضوع باعث ناپایداری و در نهایت کمبود منابع آبی برای خود کشاورزان نیز گردیده و آنها از سال ۱۳۹۵ خشک شدن چاه‌های خود را گزارش داده‌اند.

نقشه کاربرد مناطق مختلف ایران از نظر کشاورزی
نقشه کاربرد مناطق مختلف ایران از نظر کشاورزی


همینطور در سال های اخیر احداث جاده‌ای غیر اصولی از میان دریاچه ارومیه باعث دو نیم شدن دریاچه ارومیه شده که بعضی از کارشناسان اذهان داشتند این موضوع می‌تواند از عوامل خشک شدن دریاچه ارومیه باشد. کارشناسان گفته‌اند که  این جاده حتی با وجود احداث آب‌گذر ۵۰۰ متری در سال ۹۹، در روند طبیعی دریاچه اختلال ایجاد کرده و در کنار عوامل دیگر باعث خشک شدن دریاچه ارومیه شده است.

پل میان‌گذر دریاچه ارومیه
پل میان‌گذر دریاچه ارومیه


۳. همگام نشدن با توسعه کشاورزی

راه گریز از چالش کمبود منابع آبی این است که کشاورزان به سمت کشت پایدار و نوین هدایت شوند. از حفر چاه‌های جدید، برداشت بی‌رویه و یا عمیق کردن چاه‌های قبلی جلوگیری شود. چاه‌های قبلی پر شده و کشت محصول با توجه به اقلیم منطقه انجام شود. در این مورد متاسفانه وزارت جهاد کشاورزی تقریبا هیچ نظارتی بر مدیریت تولید کشاورزان ندارد و آنها را به حال خود رها کرده است.

۴. عدم ارتباط گیری درست در نهاد‌های اجرایی (Miscommunication)

با بررسی مصاحبات افراد در راس امور حفظ دریاچه متوجه این موضوع می‌شویم که مسیر حل مسئله در نقاطی متوقف می‌شود و با وجود شناسایی مشکل، راهِ چاره‌ی ساده آن پیشی نمی‌رود.

در سال ۱۳۹۶ عیسی کلانتری دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه خبر از این داد که اقدامات دستگاه‌ها بیشتر در همان مرحله تصمیم‌گیری و پوشش رسانه‌ای باقی می‌مانند و موضوع «رهاسازی مازاد آب سدها» که در دولت یازدهم تصویب شده بود عملا صورت نمی‌پذیرد. کلانتری در همین مصاحبه می‌گوید: «تاکنون سه بار با وزیر نیرو مکاتبه کردم، علی‌رغم اینکه هر ماه هم جلسه داریم اما زیر مجموعه وزیر نیرو به ما جواب نمی‌دهند!»

حال اگر می‌پرسید ارتباط خشکی دریاچه ارومیه و مدیریت محصول چیست؟
در مدیریت بازاریابی محصول (Product Marketing Management) کلید موفقیت و پایداری آن در درک درست از تقاضاست، اگر شما بدانید نیاز هر کدام از اضلاع کلیدی محصول شما چیست می‌توانید به بهترین شکل واکنش نشان داده و عرضه را با اندازه و در زمان درست انجام دهید. شاید تولید برق به صورت پایدار و با استفاده از انرژی باد یا خورشید در کوتاه مدت بسیار پر هزینه یا حتی زیان‌ده به نظر می‌آمد اما این چاره در بلند مدت هیچ ضرری به اکوسیستم منطقه وارد نمی‌کرد و یک فاجعه محیط زیستی چند صد میلیارد دلاری به وجود نمی‌آورد. این طبیعی است که نیازهای جدید کاربر مسیر پیش‌فرض توسعه شما را به چالش بکشد و انتخاب صحیح در این زمان قبول کردن اشتباهات و تغییرپذیری است. انعطاف‌پذیری (Flexibility) شما محصول را به تن کاربرتان می‌نشاند و این چیزی است که موفقیت محصول در آینده را تضمین می‌کند.

در آخر علم محاسبات می‌گوید بر خلاف باور عوام این انتخاب‌های ما هستند که سرنوشت ما را مشخص می‌کنند و بلایی که اکنون بر سر دریاچه ارومیه افتاده است حاصل انتخاب‌های دهه‌های اخیر ما و مسئولان است. پس همین امروز و همیشه مسیر حل مشکلات (Problem-solving Flow) محصولتان را بررسی و به روز کنید و به راحتی از کنار هیچ چیز گذر نکنید.

دریاچه ارومیهمدیریت محصولمدیریت بازاریابی محصولمدیریت منابعکشاورزی پایدار
علاقه‌مند به اعداد، محیط زیست و ماشین‌ها!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید