ویرگول
ورودثبت نام
محمد عربگری
محمد عربگری
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

چه زمانی کمپین برویم و چه زمانی نه؟!

احتمالا در قرن ۱۸ میلادی و در آمریکا اولین کمپین‌ها با مقاصد سیاسی طراحی و اجرا شدند. وظیفه‌ی یک کمپین در آن زمان هدایت افکار برای تصمیم‌گیری، رای به یک کاندیدا و در نهایت بالا بردن اعداد بود که البته این موضوع در زمان حال هم تفاوت چندانی نکرده. فقط حالا ما می‌خواهیم شاخص‌های یک کسب‌وکار یا برند را تکان دهیم و خب دنیای امروز بیشتر روی محور اعداد می‌چرخد. اعداد بیشتر برابر با بانک اطلاعاتی بیشتر و اطلاعات بیشتر برابر با قدرت تصمیم‌گیری بهتر است. امروزه این اعداد هستند که کسب‌وکارهای موفق را جلو می‌برند.
برگزاری کمپین (پویش) سیاسی کاندیداها یا احزاب بر اساس نیاز آنها تعریف شده بود. آنها می‌دانستند، پیشبینی و حساب و کتاب کرده بودند که با روال کنونی اعداد و نتایج به سمت آنها تمایل نخواهد داشت. پس دست به کار می‌شدند و شعار و پوستر طراحی می‌کردند. دیوار‌های شهر، روزنامه‌ و مجله‌ها رسانه‌های در اختیار آنها بود. تصور کنید روز اول تبلیغات کاندیدا‌ها برای ریاست جمهوری است. مردم ناآگاه هستند جای خالی پاسخ برای یک پرسش در ذهن آنها وجود دارد. حتی نمی‌دانند نام کاندیداها چیست. در این حالت زمان برای کاندیدا طلاست هر چه زودتر به چشم مخاطبش بیاید در ذهن او ماندگارتر است و بعد فقط نیاز دارد تا مخاطبش را تبدیل به یک طرفدار و بعدتر یک متعصب کند.

دنیای کمپین‌ها و تبلیغات همانند دنیای ماتریکس است. شما حق انتخاب میانه ندارید. یا قرمز هستید یا آبی. کمپین‌ها طراحی می‌شوند تا مخاطب جذب کنند و معمولا این مخاطب خواسته یا نخواسته وارد مسیری می‌شود که دیگر بازگشت ندارد. شما نمی‌توانید رای خود را به فلان کاندیدا پس بگیرید. حتی اگر از خبرنامه‌ای که در آن عضو شده‌اید لغو عضویت کنید یا خرید خود را از دیجی‌کالا کنسل کنید. شما در مسیری هستید که از قبل برای شما طراحی شده، در این فرآیند بازگشتی نیست و شما تحت کنترل هستید.

این فاکتور حساسیت اجرای دقیق کمپین‌ها را بالا می‌برد. بگذارید با یک مثال جلو برویم: شما فروشنده‌ای هستید که کنار خیابان تی‌شرت دست‌فروشی می‌کنید. جمعیت زیادی از مقابل شما عبور می‌کنند اما همه آنها مشتری شما نیستند. شرط فروش موفق تی‌شرت‌هایتان دانستن این است که مشتری شما کدام از این افراد حاضر در جمع هستند، بعد باید منتظر بمانید و در زمان درست پیشنهاد خود را مثلا به خانمی که احتمال می‌دهید یک پسر جوان دارد ارا‌‌ئه دهید. در غیر این حالت شما محکوم به شکست در فروش خود خواهید بود. پاسخ ساده‌ترین سوالات، کلیدی و مهم هستند. شما مشخص می‌کنید برای چه کسانی، چطور و در کجا‌ها پیامتان را منتشر کنید اما شاید مهم‌ترین سوال این باشد که چه زمانی پیشنهاد بدهیم و چه زمانی نه!

در واقع بهترین زمان برای شروع یک کمپین اولین زمانیست که در اختیار دارید. ممکن است همین امروز یا فردا باشد ولی اگر مخاطب خود را می شناسید و می‌دانید چطور با او کنار بیایید، دست روی دست گذاشتن اشتباه است. اولین شنبه ماه، شروع فصل جدید، یک رویداد خاص در تقویم، ارایه یک خدمت یا محصول جدید این‌ها فرصت‌های شماست. اگر کسب و کار دارید یا مدیر بازاریابی یک برند هستید. کمپین‌های سالانه، فصلی و مینی کمپین‌ها به شما تحمیل خواهند شد و کار خودشان را خواهند کرد. پس بهتر است برای زمانی که فروشتان پایین میاید به فکر چاره باشید و کمپین‌هایی پایدار طراحی کنید. اگر مخاطب و مشتری شما از دسته بندی (Segmentation) متفاوت هستند. همزمان برای آنها کمپین‌های مختلف امّا موازی بالا ببرید و اجازه بدهید داده به شما کمک کند در آینده چطور رفتار بازاریابی بهتری با مخاطب خود داشته باشید. حال وقت پاسخ به این سوال است که چه زمانی برای بالا بردن یک کمپین (پویش) مناسب نیست و شما باید شکیبا باشید تا فرصت و فضای مناسب شکل بگیرد. بیایید به مثال دستفروش تی‌شرت و خانم میان‌سال برگردیم. تصور کنید که شما این خانم را برای ارائه پیشنهاد فروش خود نشان کرده‌اید و همین که او نزدیک‌تر می‌شود. متوجه‌ می‌شوید او در حال مکالمه تلفنی است. توجه او سمت شما نیست و احتمالا پیشنهاد شما به گوشش نمی‌رسد و حتی اگر برسد اولویت او تی‌شرت دست شما نیست. اینجاست که باید عقب بایستید، همه چیز سر جایش است اما زمان مناسب نیست و بهتر است اجازه دهید فرصت دیگری نصیب شما شود.

برای اینکه بفهمید که کمپین شما در زمان درست بالا می‌رود یا خیر می‌توانید به این سوال‌ها جواب بدهید: مخاطب پیام شما کیست؟ چه قشری هستند که شما از آنها انتظار تبدیل (Conversion) دارید. در زمانی که برای پویش انتخاب کردید این دسته مخاطب در حال چه فعالیتی هستند. آیا به شما توجه می‌کنند؟ با شما تعامل دارند یا حواس آنها به مسائل دیگر پرت شده. اگر مخاطب شما آماده دریافت پیامتان است، زمان را از دست ندهید و در اولین فرصت برای گرفتن تبدیل از آنها اقدام کنید. کانال‌های پویش‌ نیز در انتخاب زمان مناسب آن بسیار تاثیرگذار هستند. مثلا اگر می‌خواهید ایمیلی حاوی یک پیشنهاد فروش جذاب ارسال کنید احتمالا باید برای اوایل ماه برنامه‌ریزی کنید. این زمان را پیدا کنید و برای ارایه پیام درست در آن هنگام آماده باشید.

وضعیت حال بازاریابی شما نتیجه داده‌ها و تصمیمات گذشته شما بر اساس آنهاست. هر چه بیشتر داده جمع کنید و جزییات بیشتری را در نظر بگیرید وضعیت مطلوب‌تری در پیشبینی‌ آینده و موقعیت‌های فروش موجود در آن خواهید داشت. اگر می‌خواهید زمان‌بندی‌های شما دقیق‌تر باشند باید داده‌های دقیق‌تری را جمع‌آوری کنید. موفقیت یا شکست‌های گذشته شما بهترین منبع برای تصمیم‌گیری هستند. آنها را موشکافانه بررسی کنید.

به دنبال علت موفقیت باشید و سعی در تکرار بهتر آن کنید. قبل از ارایه پیشنهاد و جذب مخاطب مطمئن شوید که محصول شما آماده پذیرش حجم بیش از روال و فوق‌العاده مخاطب است و در طول فعالیت کمپین فشار مضاعفی به سیستم و یا مثلا تیم پشتیبانی شما شما وارد نخواهد شد یا کاربر بعد از ورود به سایت شما با خطا‌های متعدد برخورد نمی‌کند. در نهایت نتیجه می‌گیریم پاسخ درستی برای این سوال وجود ندارد و زمان درست شروع فروش شما درست زمانی است که مخاطب شما نیازمند پیشنهاد و یا کالای شماست و البته توان خرید آن را هم دارد.

کمپینکمپین تبلیغاتیتبلیغاتمدیریتبازاریابی
علاقه‌مند به اعداد، محیط زیست و ماشین‌ها!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید