تجربه و مهارتهای فنی، دو اصل مهم برای تبدیلشدن شما به یک مدیر موفق هستند اما این دو عامل با وجود اهمیتشان تنها نیمی از داستان مدیرشدن را شامل میشوند. نیم دیگرموفقیت شما به عنوان یک مدیر به کسب «مهارتهای مدیریت افراد» بستگی دارد. بخش اعظم کار شما به عنوان یک مدیر در ارتباط با کارکنان شماست. بدون اینکه بدانید در ارتباط با آنها چطور برخورد کنید، هرگز نمیتوانید با آنها کار کنید و با هم به نتایج مهم برسید.
در ادامه ۱۶ مهارت حیاتی مدیریت افراد را خواهید خواند که اگر شما آنها را کسب کنید کارمندانتان تا پای جان برایتان میجنگند:
۱. صبر
صبر یکی از آن مهارتهایی است که همه فکر میکنند دارند تا زمانی که کار واقعاً سخت میشود. با استفاده از تکنیکهایی میتوان در شرایط سخت نیز، تا حد زیادی صبور بود.
۲. ارتباط خوب
ارتباط خوب طیف وسیعی از مهارتها را در بر می گیرد، از جمله:
۳. توانایی برقراری ارتباط
برای رسیدن به این مهارت باید تلاش کنید تا خود را جای دیگران بگذارید. چه چیزی باعث شده که آنها این احساس را داشته باشند؟ چه چیزی باعث میشود احساس بهتری داشته باشند و...
۴. انعطافپذیری
انعطافپذیری یعنی درک کنیم برای انجام یک کار راههای متعددی وجود دارد. پس اگر یکی از اعضای تیم مشکل را به شیوهای متفاوت از شما حل میکند، نباید به او خرده بگیرید. انعطافپذیری همچنین به معنای توانایی تطبیق سریع با شرایط متغیر است.
۵. اعتماد
مدیربودن به معنای اعتمادداشتن است. شما باید اعتماد کنید که اعضای تیم شما بهترین تصمیمها را میگیرند و بهترین اجرا را دارند و همهٔ اینها بدون نظارت مداوم شما اتفاق میافتد.
۶. علاقه به دیگران
در اینجا یک فرمول ساده برای انتقال علاقه واقعی وجود دارد:
از طرفی همیشه نامها، تاریخها و رویدادهای مهم زندگی هر فرد را به خاطر بسپارید و در صورت امکان با تهیهٔ هدیه تبلیغاتی آنها را خوشحال کنید. از طرفی همیشه نامها، تاریخها و رویدادهای مهم زندگی هر فرد را به خاطر بسپارید و در صورت امکان با تهیة هدایای سازمانی آنها را خوشحال کنید.
مقاله مفید: راهنمای خرید هدیه
۷. توانایی گوشدادن
وقت بگذارید و بدون وقفه به صحبتهای کارمندان خود گوش دهید. سپس قبل از پاسخدادن به آنچه میخواهید بگویید فکر کنید.
۸. همدلی
همدلی یعنی درک کنید که یکی از اعضای تیم ممکن است به دلیل چالشهای خارج از محل کار پریشان شود.
وظیفهٔ شما در وضعیت به عنوان یک مدیر این است که فعلاً زندگی کاری آنها را آسانتر کنید یا به آنها کمک کنید تا زمانی که مشکلشان حل میشود، متمرکز بمانند.
۹. ذهن باز
اگر ذهنی باز داشته باشید و مطمئن شوید که اعضای تیم شما میدانند که ذهن باز دارید، کارمندان شما میفهمند که دیدگاه، بازخورد و پیشنهادات آنها ارزشمند است و در صورت امکان مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
۱۰. مهارتهای رهبری
رهبران موثر تیم خود را برای انجام کارهای بزرگ ترغیب می کنند. رهبران ناکارآمد اغلب دارای تیمهای کمانگیزه، کمکار و غیرفعال هستند.
۱۱. صداقت
اگر میخواهید تیمی قوی بسازید که به شما اعتماد داشته باشد و به یکدیگر اعتماد داشته باشد، صداقت ضروری است. پس تا حد ممکن در همهچیز صداقت نشان دهید.
۱۲. مهارت حل مسئله
مدیربودن یعنی حل مشکلات. این اساساً اساس کار شماست. شما در مواجهه با هر مشکل باید روشی برای حل آن داشته باشید.
۱۳. توانایی سازگاری
یک رهبر موثر با مهارتهای مدیریتی قوی باید بتواند سبک رهبری خود را با شخصیتهای تیمش تطبیق دهد. او همچنین باید بتواند با فرصتهای جدید و چالشهای جدید سازگار شود.
۱۴. حمایت
یک کارمند ممکن است یک اشتباه ناخواسته، هرچند جدی مرتکب شود. شما بهعنوان مدیر باید تکیهگاهی باشید کارمندان نیاز دارند تا پس از چنین مشکلاتی دوباره در تواناییهای خود احساس امنیت کنند. این فقط در زندگی کاری آنها صدق نمی کند. در زندگی شخصی آنها نیز صدق میکند.
نوع حمایتی که برای این نگرانیهای شخصی ارائه میکنید ممکن است با حمایتی که برای مسائل کاری انجام میدهید متفاوت باشد، اما نتیجه یکسان است: الهام گرفتن برای ادامه انجام کارشان به بهترین شکل ممکن.
۱۵. مدیریت کلان
در مدیریت کلان برعکس مدیریت خرد که مدیران در ریز کارهای کارکنان دقیق میشوند، مدیران عقبنشینی میکنند و به کارکنان این آزادی را میدهند که کارهایشان را آنطور که صلاح میدانند انجام دهند.
۱۶. مسئولیتپذیری
مسئولیتپذیری به معنای مسئولیتپذیری در قبال کار خود و کار کارکنان است.
مدیران کارآمد مسئولیت شکستها و همچنین موفقیتها را بر عهده میگیرند. اگر تعداد شکستها از موفقیتها بیشتر شود، مدیر اقداماتی را برای رفع علت اصلی مشکل انجام میدهد و به کارمندان خود الهام میدهد تا پیشرفت کنند.
مدیران با کسب این مهارتها میتوانند رهبر قابل احترامی برای کارکنان خود باشند و کاری کنند که کارکنانشان از آنها بیاموزند و در عین حال برای آنها تا پای جان بجنگند!