ویرگول
ورودثبت نام
Archie
Archie
خواندن ۳ دقیقه·۶ سال پیش

باعث ترشح آکسی‌توسین شوید

اگر می‌خواهید بازاریاب محتوایی خوبی باشید

تاریکی همه جا را فرا گرفته است و چشم‌هایش هیچ نمی‌بیند. فقط صدای نفس‌هایش را می‌شنود و مغزش نیز او را یاری نمی‌کند، چون مشغول هضم افکاری مغشوش است. سعی می‌کند به یاد آورد که چه دیده و چه خوانده‌ است اما هرچه فکر می‌کند ذهنش به جایی قد نمی‌دهد. انگار نه انگار آی‌کیو داشته است، گویی خنگ شده و هیچ چیزی را نمی‌تواند در ذهنش ثبت و تحلیل کند.

اگر مشغول نوشتن یک متن پیچیده، سنگین و با کلمات به اصطلاح قلمبه و سلنبه هستید، همین حالا این کار را کنار بگذارید. پاراگراف بالا وصف حال شخصی است که محتوایی سنگین و غیرقابل درک را می‌خواند.

ذهن افراد را دستکاری کنید

قبل از اینکه به نوشتن روی بیاورید، به داستان‌سرایی فکر کنید و پیش از داستان‌سرایی باید موضوع مهمی را بدانید؛ فعالیت‌های مغزی و ترشح هورمون‌ها. یک خواننده به خاطر کلمات از یک داستان خوشش نمی‌آید (عجیب است نه؟)، او از داستان لذت می‌برد چون یک نوشته خوب منجر به ترشح هورمون آکسی‌توسین در بدن می‌شود. طبق تحقیقات دانشمندان این موضوع سبب افزایش حس همذات پنداری و کمک به سایرین در افراد می‌شود.

اگر داستان‌سرایی بلدید و می‌توانید باعث ترشح آکسی‌توسین در مغز خواننده‌های‌تان شوید که به شما تبریک می‌گویم، با دقت، تمرین و صد البته پشتکار می‌توانید تبدیل به بهترین بازاریاب محتوایی ایران شوید.

عناصر چهارگانه برای کنترل ذهن

اگر با داستان‌سرایی آشنایی دارید ولی نیاز است که مهارت‌های خود را در این حوزه تقویت کنید، پیشنهاد می‌کنم چهار عنصر را در نوشته‌های‌تان رعایت کنید.

قابل اعتماد بودن

داستان‌تان باید قابل اعتماد باشد، اما قابل اعتماد بودن یا به قولی اعتبار داشتن چیست؟

چرا فیلم آواتار برایتان جالب است، با آن ارتباط برقرار می‌کنید و خودتان را جای شخصیت‌های اصلی داستان می‌گذارید؟ اتفاق‌های فیلم در آینده‌ای می‌افتند که شاید هیچ‌گاه به واقعیت بدل نمی‌شود اما شما آن را می‌پذیرید چون این موضوع در ذهن شما ریشه دارد. سری فیلم‌های جنگ‌ ستارگان یا ای‌تی این ذهنیت را در شما پدید آورده‌اند. به همین دلیل هنگام دیدن آواتار جذب آن می‌شوید. می‌توانید با شخصیت‌های عجیب و غریب فیلم ارتباط برقرار کنید و حتی بخواهید مانند جیک سالی، شخصیت نقش اول مرد فیلم، عضوی از قبلیه اُماتی‌کایا در آواتار شوید.

تازگی و ایده جدید داشتن

داستان‌سرایی‌تان باید شامل ایده‌های نو و جذاب باشد. اکثر (اگر نگوییم همه) افراد عاشق ایده‌های نو و جذاب هستند که در واقع بخشی از حسی است که آن را حس بقا می‌نامیم. اگر داستان‌تان قابل اعتماد باشد ولی یک ایده تکراری را با لحن تکراری بیان کند، ذهن خواننده آن را پس می‌زند. مغز انسان تشنه ایده‌های ناب و نو است. هر ایده نو جرقه‌ای در ذهن خواننده ایجاد می‌کند. البته حواستان باشد که بیش از حد به ایده‌های ناب و نو در داستان‌‌سرایی‌تان نپردازید چون از آن طرف بام می‌افتید.

تنش و کشمکش

مهم‌ترین مهارت یک داستان‌سرا ایجاد فضایی داستانی بین «آنچه هست» و «آنچه باید باشد» است.

هرچه فرد در بستن این فضا و باز کردن مجدد آن بهتر عمل کند در کارش موفق‌تر بوده است. شخص باید درطول داستان بارها این کار را انجام دهد تا جایی که داستان به پایان برسد. به عنوان مثال کتاب رمز داوینچی از دَن براون را بخوانید و ببینید که چطور هربار فضایی به وجود می‌آورد که با خواندن آن سر ذوق می‌آیید و این اتفاق همواره تا پایان داستان ادامه پیدا می‌کند.

روان بودن

به بهترین نویسنده‌ها و داستان‌ها دقت کنید. همه داستان‌هایی نوشته‌اند که هرکسی می‌تواند آن‌ها را بخواند و کلمات و پیچیدگی‌های عجیب و غریب در طول متن‌شان دیده نمی‌شود. کتاب‌های ارنست همینگوی نظیر پیرمرد و دریا، هری پاتر اثر جی‌.کی رولینگ یا کتاب‌های استفن کینگ از این قبیل کتاب‌ها هستند. ساده بنویسید و از استفاده از کلمات پیچیده پرهیز کنید.

یادتان باشد شما باید برای ذهن خواننده بنویسید نه برای خوشامد خودتان. پس سعی کنید در نوشته‌هایتان داستان‌ را به خوبی پرورش دهید و از چهار عنصر بالا در آن استفا کنید.

اگر این نوشته به شما کمک کرده است و از آن نکته‌ای را یاده‌ گرفته‌اید، لطفا آن را با دیگران به اشتراک بگذارید. در صورت داشتن سوال می‌توانید از طریق آدرس arash.soleimaani@gmail.com با من ارتباط برقرار کنید.

محتوابازاریابی محتواقصه گوییبازاریابیکسب و کار
یکی که از اول زندگی‌اش دوییده، واسه هدفش جنگیده و الان یه گوشه کارو گرفته.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید