در اعتقاد به وجود خدا سه دسته ی کلی از باورها وجود دارد:
1- مکاتب دسته ی نخست که به آنها تئیسم (theism) گفته می شود، به وجودی به نام خدا باور دارند. تئیست ها در کیفیت این موجود با هم متفق القول نبوده و از این رو می توان آن ها را در سه زیرگروه کلی طبقه بندی کرد.
الف) ربانیت گرایی : در این گونه از خداباوری، خدا یا خدایان ضمن خلق هستی، آن را به حال خود رها نکرده و با اراده ی خود آن را تنظیم کرده و سامان می دهند. همچنین در مورد انسان، واسطه هایی وجود دارند که از طریق وحی، پیام او یا آنها را دریافت کرده و به انسان ابلاغ می کنند. از این رو آیین و دین خاصی برای انسان قابل تصور است.
ب) دئیسم (Deism): در نگاه یک دئیست، خداوند به عنوان یک آفریننده جهان را خلق کرده و به حال خود رها نموده است. بنابراین در عملکرد آن دخالت نمی کند و لذا تمامی اتفاقات عالم بدون اراده ی آنی خداوند و از طریق قوانین طبیعی در حال اتفاق افتادن است. در این دیدگاه، ادیان مختلف ساخته و پرداخته ی آدمی است و خداوند را بد جلوه می دهند. بنابراین یک فرد دئیست را می توان یک خداباور بی دین نامید.
ج) پنتئیسم (Pantheism): در این نگاه، خدا و طبیعت یکی هستند و جدایی و دوگانگی ای بین آن ها وجود ندارد. به عبارت دیگر واژه ی خدا یک واژه ی جعلی است که موجودی را از کل هستی جدا کرده و به آن تشخص داده است. به عبارت دیگر در نگاه یک پنتئیست موجودی جدا از این عالم و با نام خدا وجود ندارد بلکه کل نظام هستی خداست.
2- دسته ی دوم، مکاتب اگنوستیسیزم (agnosticism) هستند که اصولا در مورد خدا اظهار ندانم گرایی می کنند. یک انسان اگنوستیک معتقد است که مفاهیم متافیزیکی، قابل شناخت علمی نبوده و بنابراین در مورد مسئله ی خدا، چه در مقام وجود و چه در مقام کیفیت، نمی توان اظهار نظر کرد. این ندانم گرایی می تواند مقطعی یا کلی باشد. یعنی برخی از اگنوستیک ها معتقدند که در مورد امور متافیزیکی هیچ گاه نمی توان مشاهدات علمی انجام داد و برخی دیگر معتقدند که فعلا امکان آن وجود ندارد ولی ممکن است که در آینده چنین اتفاقی رخ دهد.
3- دسته ی سوم، مکاتب آتئیسم (atheism) یا خداناباور هستند که وجود هر گونه خدایی را منکر می شوند. این مکاتب که در واقع زاییده ی علوم تجربی و روش تجربی در فهم عالم اند، معتقدند که علوم تجربی عدم نیاز به فرض وجود خدا را به اثبات رسانیده و در نتیجه نیازی به چنین فرضی نیست. دو نظریه ی علمی ای که بیشترین سهم را در شکل گیری چنین دیدگاهی داشته اند، نظریه ی بیگ بنگ و فرگشت داروین بوده اند.