arghavan
arghavan
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

این روزا کسی دیگه نقد فیلمای هیچکاک رو نمیخونه!

spellbound1945


امروز برای اولین بار بعد از هفته ها فیلم دیدم . تاثیرگذار نبود ؟ میدونم .

ولی نکته جالبش اینجاست .یه فیلم هیچکاک دیدم . خلاصه‌اش اینه ! که من بعد 19 سال و یازده ماهی که از خدا عمر با عزت گرفتم یه فیلم هیچکاک رو تا تهش دیدم .

طلسم شده (spellbound) فیلم میستری/روانشناختی اثر آقام الفرد هیچکاکه که با بازی گریگوری پک و اینگرید برگمن ( دو نفر از عزیزانم چون خیلی هم جذاب و سکسین، مخصوصا مرده !) با امتیاز 7.5 از imdb که به نظرم کمه ( حداقل لایق 8.5ه این فیلم.)

نکته خیلی مهمی که بنده در این فیلم دیدم ( البته به جز پلاتش ! که خب کار هیچکاکه و نمیشه ازش ایراد گرفت ) سطح بسیار بالای دیالوگ ها بود .

بنده به عنوان کسی که هر دو ماه یه بار عاشق یه پسر جدید میشم و شرمنده فحش میدم ولی ...ش دیگه این قضیه رو! خیلی این فیلم رو پسندیدم. ارتباط برقرار کردم به عبارت دیگر.

این که یه زن ، هرچند عاقل هرچند دکتر و دانشمند و روانشناس و هر کوفت و زهرماری ممکنه عاشق یه fraud یه بدجنس یه مشکوک به قتل یا یه کلاه بردار بشه برام خوب بود. خوشحالم میکرد.فکر میکردم بیشعور نیستم که هر خری رو سر راه میبینم عاشقش میشم.

جدیدا متوجه شدم که پسر خوشگل مال دیگرونه. اینو اولش مامانم میگفت. ولی بعدش متوجه شدم مامانبزرگش بهش میگفته. بهرحال هردوشونم با خوشگلا ازدواج کردن و درس نگرفتن از اشتباهات پیشینیانشون.همونطوری که من هم از خوشگلا دست برنمیدارم.


خب اقا صحبت رو کوتاه کنم بریم سر فیلم .

اول از همه بگم که از ایده های سالوادور دالی توی این فیلم استفاده شده.

این فیلم توی یک دیوونه خونه ( اسم مودبانشو یادم نیست) شروع میشه. با محوریت خانم دکتر کنستانس پیترسن که یه سایکوآنالیست تقریبا حرفه‌ایه ( روانکاو بهش میگن ؟)

ازینجا به بعد یک کمی اسپویلر الرت : در همین اثنا که کنستانس یه خانوم دکتر بی عاطفه است که به هیچکدوم از مردای حاضر در دیوونه خونه ( اعم از دکتر و بیمار) حسی نشون نمیده یهو اجی مجی میشه و اقای دکتر گریگوری پک تشریف فرما میشه. دکتر کسی نیست جززززز !!! احسنت معشوقه‌ی اینده‎‌ی خانوم.

حالا ازین بگذریم که دکتر یه ایمپاستره و یه قاتل احتمالی و غیره و ذلک.کنستانس تلاش میکنه روانکاویش کنه و درمانش کنه و خلاصه الهی تب کنم شاید پرستارم تو باشی شروع میشه.

همینجاست که نقد ها به اسپلبوند شروع میشه. منتقدا میگن که این چه داستانیه. این که افسانه است . چمیدونم بورینگه . هزار بار شنیدیم و این حرفها . ولی هیچکاک فکرهای دیگری در سر داره.

نحوه‌ی به تصویر کشیدن این داستان توسط هیچکاک به قدری هوشمندانه است که تماشاگر فعلی ، بعد از 77 سال !( تو پرانتز بگم که 77 سال پیش واقعااا خیلی وقت پیشه برای اینکه همچین فیلمی ساخته شده باشه) هنوز با دیدن فیلم به هیجان میاد .

نازش میکنه
نازش میکنه


یه دیالوگی بین کنستانس و استاد روانشناسش هست استاده میگه که :

زنها تا وقتی عاشق نشدن بهترین روانشناسای دنیاان .

و بعد اینکه عاشق میشن بهترین بیمارای دنیا :))

و بنده از این دیالوگ خوشم اومد.

در نهایت به نظرم یکی از بهترین صحنه های فیلم همین تلاش دو نفره‌ی کنستانس و استادش برای رمزگشایی از خوابیه که گریگوری پک دیده . نمادشناسی و غیره که نمیدونم بهش باور دارید یا نه ؟

به نظر من خواب ها خیلی چیز ها رو راجب مغزمون واضح میکنن ( از کرامات شیخ ما این است!)

ولی احتمالا به این زودیا نمیتونیم به حقیقت خواب دست پیدا کنیم . هرچند فروید پراببلی نوز بتر.

...

در نهایت یه ایراد کوچولو هم بگیرم : چرا یکمی طول نمیکشه که این دو نفر عاشق هم شن ؟ بالاخره یه دلیلی ؟ یه اتفاقی ؟ 0 دقیقه میگذره و یهو میبینیم عاشق همن .




ضمنا مطمئنم بعد از خوندن این نوشته حتی یه نفرتون هم اقدام به دیدن فیلم نمیکنید.

من رو هم مجبور به دیدن فیلم کردن . وگرنه دیگه کی هیچکاک میبینه خب اخه !





آلفرد هیچکاک
I'm hopeless but maybe romantic
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید