فلیبگ یه مجموعهایه از چیزایی که ما در اصل میخوایم ولی رومون نمیشه بخوایم!
سریال کلا دو فصل داره و هر فصلش شش قسمت داره و تقریبا مینی سریال به حساب میاد؛با وجود کوتاه بودنش اما از سریالای خوب این دوره زمونه است!
خلاصهی داستان: داستان در مورد زن جوانی که صاحب کافه ای در لندن است و می خواهد با زندگی در لندن کنار بیاید در حالی که با اتفاق غم انگیزی که اخیرا برایش رخ داده، دست و پنجه نرم می کند. این سریال که دیوار چهارم را شکسته دارای صحبت های مستقیم شخصیت اول، فلیبگ با دوربین و صحبت مستقیمش با بیننده است…
شخصیت اصلیش فیبی والر بریج که فیلمنامه رو هم نوشته پارسال بفتا رو به خاطر بهترین پرفورمنس برد!
خواهرش هم کامپوزر سریاله!چقدرم شبیه هم هستن
البته نمیشه به همهی گروه های سنی یا همهی ادم ها توصیه کرد دیدنشو به خاطر اینکه به یه موضوعی پرداخته که اسمش هم زشته واسه بحث چه برسه بقیش ! فیلمای فوقالعادهای مثل :
shame, Dun Jon , addicted ,nymphomaniac ,...
توی این ژانر تولید شدن که مطمئنا دیدین ، مخصوصا shame که به نظرم پیشتاز این ژانر باشه ... با وجود اینکه نیمفومانیاک محبوبیت که نه اما شهرت بیشتری کسب کرد اما shame با بازی خارقالعادهی مایکل فسبندر جذاب و کری مولیگان بانمک همیشه توی یادها و خاطره ها باقی میمونه!
دیگه فهمیدین موضوع چیه !
ضمنا این سریال از rotten tomatoes صد/صد گرفته! البته راتن توماتوز به هر خری نمره بالا میده ... ولی این خوبه
دو تا دلیل داره ؛اولا طنز جذاب و تاریک سریال
دوما لهجه بریتیش و داستان رئال اما عجیب غریب
داستان نه اونقدر تلخه که غیرقابل باور باشه و نه اونقدر شیرین که رمانتیک باشه دائما از عشق حرف زده میشه
اما رمانتیک ،خب نه!
خیلی از سریالا هستن که یه شخصیت رو انتخاب میکنم تا اخرش میگم این شخصیت مورد علاقه منه!
اما توی این سریال , خودfleabag که جای خود دارد ، از خواهرش و کشیش و دوست دختر باباش(اولیویا کلمن، که امسال اکادمی اوارد بهترین شخصیت لیدینگ زن رو برد! تبریک میگیم بهش ... واسه (the favorite )
تا شوهر خواهرش و دوست صمیمی مردهاش و خوکچه هندیش... همه و همه شخصیت دارن و جالب توجهن!البته حال بهم زن هم هستن و اصلا دوست داشتنی نیستن، شخصیتای منفی شدیدا مورد تنفرن و هیچ شخصیتی توی این سریال سیاه کامل یا سفید کامل نیست! فقط خاکستری پررنگ ...
حالا کار نداریم.
البته چرا باید کار میداشتیم راستی
سریال تقریبا جدیده ولی از اتفاقات روز دنیا حرفی نمیزنه که خودش جای شکر داره... این یعنی حرفهای
البته من کی باشم که حرفهای بودن یا نبودنشو تعیین کنم!
میگفتم ... حرف دیگری ندارم ... حرف زدن بدون اسپویل کردن کار جالبی نیست ولی من اسپویل نمیکنم
این سریال به نظر خیلیا سریال سبکیه!
سریال سبک؟ خداییش عرض میکنید یعنی؟ دیگه نگم! الان چند تا سریال پشت سر هم تو مغزمه برای مسخره کردن اما قول دادم مثبت نگر باشم!
پ.ن: حرف از مثبت نگر شد !از همین فیبی والر بریج ... یه سریال دیگه هست : killing eve !
یعنی مزخرفه، واقعا چطور ممکنه انقدر تفاوت اصلا؟ البته امکانش هست که بعد از دیدن اکشن های فوقالعاده و فیلمهای مربوط به قاتلای زنجیرهای سایکوپث کلا از این ژانر زده شده باشم! همه چیز قابل پیش بینیه، هیچ خشونت خاص یا هیچ معما و خلاصه هیچی درکار نیست! به بحث بایسکشوالیتی پرداخته فقط یکم! که باز تکراریه...
یعنی به معنای واقعی کلمه قیمه ها رو ریخته تو ماستا!!!!!!
همهی ژانرا رو با هم قاطی کرده اما بازم حرفی برای گفتن نداره... خسته شدم از بس فیلم اینتلیجنت سرویس از جاسوسای روس دیدم، خداییش یکم خلاقیت به کجای ادمیزاد برمیخوره؟ باز خوبه لااقل این یکی اونطرفش انگلیسه ! لول جدیدی از تنوع!