ارسلان رعیت
ارسلان رعیت
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

مغلطه‌ درمان شواهد محور

امروزه رواندرمانگران بیشتر مشکلات هیجانی را تلاش می‌کنندبا درمان شناختی رفتاری (CBT) حل کنند که متمرکز بر تغییر رفتار طبق یک دستورالعمل مشخص قدم به قدم است. این بر خلاف روش‌های روان‌تحلیلی یا روانکاوانه و روانپویشی است که بر حل علل هیجانی رفتار متمرکزند.

علت اینکه در بسیاری کشورها درمان CBT رواج بیشتری دارد این ادعاست که این درمان شواهد محور است یعنی شواهد پژوهشی بر موثر بودن آن تاکید دارند، بر خلاف درمان‌های روانکاوانه/روانپویشی که فرض می‌شوداینطور نیستند!

اما این ادعایی غلط است، وقتی به درمان اعتیاد، افسردگی و اضطراب توجه می‌کنیم به غلط بودن این ادعا می‌رسیم. پژوهش‌های بسیاری نشان داده‌اند که درمان‌های CBTو روانکاوانه/روانپویشی در چند ماه ابتدایی درمان به یک اندازه اثربخش هستند. همینجا اشتباه بودن ادعا مذکور مشخص می‌شودچون همین نتایج کوتاه مدت اساس ادعای شواهد محور بودن CBTاست!

مشکل اینجاست که اغلب، نتایج CBT ماندگار نیستند. پس از اتمام درمان مثلا افسردگی با CBTبیماران معمولا بلافاصله علائم بازگشت را نشان می‌دهند. زمان عود متوسط در این روش حدود ۳-۴ ماه است و میزان کلی عود در یک سال تا ۷۱٪ می‌تواند باشد.

حداقل دو کشور بر مبنای «شواهد» اثربخشی کوتاه مدت نظام سلامت روان خود را بر اساس CBT پایه‌ریزی کردند. نتایج اما رضایت‌بخش نبودند مثلا در اسکاتلند پس از پیگیری ۱ تا ۸ ساله بیماران مشاهده شد که نتایج مثبت اولیه از بین رفته و درمان فشرده CBT کمکی نکرده و بدتر اینکه هیچ پولی از بابت استفاده از این روش‌های کوتاه مدت صرفه‌جویی نشده است. در سوئد هم نتایج مشابهی به دست آمد، هیچ ارتباطی بین فایده کوتاه مدت و نتایج بلند مدت وجود ندارد.

در مقابل، پیگیری ۹ماهه تا ۵ ساله پس از پایان درمان روان‌پویشی نه تنها نشان از عود نداده بلکه پیشرفت‌هایی در فرد دیده شده، یعنی اثر اندازه بالا رفته است! به بیان دیگر سودمندی ابتدایی درمان نه تنها حفظ شده بلکه به مرور بهتر هم شده.

این موضوع با توجه به اینکه هدف درمان‌های روانکاوانه و روانپویشیعلل و نه نشانه‌هاست منطقی به نظر می‌رسد. با حل علل سازنده مشکل یا اختلال، افراد مقاومت بیشتری نسبت به عود از خود نشان داده و تاب‌آوریو قدرت بیشتری در برابر چالش‌هایآتی زندگی دارند.

به خصوص در برخی اختلالات مثل اعتیاد و یا اضطراب عود نشانه‌ها و شکست درمان حالت درماندگی و ناامیدی در فرد ایجاد می‌کند، شکست‌ در درمان به فرد حس ناتوانی تحمیل می‌کند و همین دورنمای حل و فصل مشکلات فرد را بصورت جدی تهدید می‌کند.

در نهایت به نظر می‌رسد گر چه ادعای کوتاه مدت و شواهد محور بودن بعضی درمان‌ها مثل CBTخوشایند و وسوسه کننده است اما عاقبتِ چنین درمان‌هایی، اغلب مثبت نیست و در آخر افراد مجبور خواهند بود هزینه بیشتری صرف این درمان‌های به اصطلاح کوتاه مدت کنند!

متن بالا گزیده‌ای از مقاله زیر به نام مغالطه درمان شواهدمحور چاپ شده در پایگاه psychology today به لینک زیر است:

https://www.psychologytoday.com/us/blog/the-heart-addiction/201907/the-fallacy-in-evidence-based-treatment

روانکاویروان‌پویشیدرمان شناختی رفتاریcbtشواهد محور
کاندیدای دکترای تخصصی روانشناسی، روانشناس بالینی، درمانگر تحلیلی. علاقه‌مند به روانکاوی لکانی. بازنشر محتوای اینستاگرام در ویرگول.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید