Arsalan Doosti
Arsalan Doosti
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

جامعه‌ای فرو رفته در لجن


حالا مُد شده یک عده شارلاتان نام های رنگارنگ بر چهره های عبوس در خیابان ها گذاشه و قضیه را پیچیده میکنند.

این چرب زبانی ها اصل قضیه را توجیه نمی کنند آقا جان! اینکه دیگر کسی از بن جان نمی خندد و همان لبخند های مصنوعی هم برای دوربین ها نگه میدارد جز یک فاجعه نیست، لیکن چنان در عمق آن دست و پا میزنیم که از اهمیت آن غافل شده‌ایم. حقیقتا نمی دانم چه شد که ایموجی ها جای در آغوش کشیدن را گرفتند، ولی هرآنچه که بود بد ضربه‌ای به آدمی زد.

کاری به آنان که از لبه دیگر قضیه افتاده و تکنولوژی را به کل مخرب میدانند ندارم، ولی آیا به راستی زندگی هامان بایستی چنین باشد؟ آیا این روال درست زیستن است؟

اخبار هم که حاجت گاه خویش را در فکر ما یافته‌اند و هر دفعی دارند در مطالبشان انجام میدهند، ما هم هر روز صبح مشتاقانه با دهان باز به استقبالشان میرویم؛ در ادامه روز هم وای فلانی مرد و وای فلانی خورد و وای فلانی برد چنان دهانمان را مورد عنایت قرار میدهد که چیزی از زندگی نمیفهمیم.

فقط زندگی آنان که خویش را کانون توجه دنیا میدانند کمی هیجان دارد؛ از قضا تمام عالم و آدم، انرژی و سرمایه‌شان را گذاشته‌اند که اینها را بکشند و نیست و نابود کنند. اما از آنجا که اینها قهرمانان داستان هستند بر علیه شیاطین ثروتمند ایستادگی میکنند و به طرح تئوری های توطئه جدید تر و به روز تر میپردازند. چندش تر از این هم زمانی میشود که استیل فرهیخته می گیرند و چنان خویش را دغدغه مند میبینند انگاری هدایت بشر به عهده انهاست.

و در نهایت، با وجود این همه آدم که کلی حرف دارند و دهانشان را نمیشود بست، کتاب ها همچنان در طاقچه ها خاک می خورند.

حقیقتا به عمق قضیه که می نگرم، جامعه‌ای فرو رفته در لجن میبینم.

فلسفهجامعهافسردگیتکنولوژیتوطئه
محقق امنیت سایبری، کارشناس تست نفوذ، کاوشگر حوزه فلسفه سیاست و فلسفه محض، یونیورسالیست.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید