ویرگول
ورودثبت نام
آرتا مکبری
آرتا مکبریصاحب محصول و اجایل کوچ
آرتا مکبری
آرتا مکبری
خواندن ۳ دقیقه·۳ ماه پیش

تسهیل‌گری در کانبان: روایتی از طعنه، تنش و تحول

مقدمه: جایی که کلمات رنگ می‌گیرند

در فضای باز یک دفتر کار مدرن، دو برنامه‌نویس در حالی که به مانیتورها خیره شده‌اند، ناگهان گفت‌وگویی شروع می‌شود؛ با لحنی تند، طعنه‌آمیز و کمی تحقیرآمیز:

— «واقعا بعد دو سال هنوز نمی‌دونی اگه Setting رو این‌جوری تغییر بدی تنظیمات کل کاربرا عوض می‌شن؟»

در نگاه اول شاید این فقط یک جمله باشد. اما برای مخاطب آن، این جمله می‌تواند سرآغاز یک حس شکست، فاصله‌گیری یا حتی ترک تیم باشد. حال پرسش این است:

در چنین موقعیتی، کانبان چه کمکی می‌کند؟

بیایید ماجرای این تیم را روایت کنیم...

فصل اول: تیمی با دو صدا، یک جریان

تیمی توسعه‌ای با دو نقش مشخص: یکی متخصص بک‌اند، دیگری در فرانت‌اند. تسک‌ها زیادند، فشار زمانی بالاست و گاهی بعضی از اعضا احساس می‌کنند دیگران «نمی‌فهمند چقدر کارشان سخت است.»

در این میان، تسهیل‌گر تیم – که در کانبان مانند رهبر جریان است – متوجه تغییری در لحن گفت‌وگو می‌شود. اما به جای مداخله مستقیم، تصمیم می‌گیرد از ابزارهای خود کانبان استفاده کند.

فصل دوم: آینه‌ای به نام Kanban Board

اولین اقدام، شفاف‌سازی جریان کار (Visualize Workflow) است.

تسهیل‌گر در بُرد تیم، مراحل دقیق پردازش تغییرات حساس (مثل تنظیمات گلوبال کاربران) را پیگیری و جستجو می‌کند. تسک‌های قبلی را مرور کرده و نشان می‌دهد که کجاها خطاهای مشابه رخ داده‌اند.

با این کار، موضوع از یک بحث شخصی و متهم‌گرانه، به یک گفت‌وگوی سیستمی تبدیل می‌شود.
دیگر صحبت از «تو نمی‌فهمی» نیست، بلکه گفت‌وگو این است:

«چطور می‌تونیم مطمئن شیم تغییرات حساس «بدون بررسی» اعمال نمی‌شن؟»

فصل سوم: شوخی‌هایی که فرهنگ می‌سازند

در یکی از جلسات روزانه، برنامه‌نویس فرانت‌اند با لبخند تصویری از یک جغد عصبانی در اینستاگرام نشان می‌دهد با کپشن:

"وقتی یکی بدون Review تنظیمات Production رو تغییر می‌ده!" 😤🦉

تیم می‌خندد. حتی آن همکار بک‌اند که جمله‌ی تند را گفته بود. شوخی، تبدیل به زبان مشترکی برای انتقال پیام می‌شود. تسهیل‌گر با لبخند اضافه می‌کند:

«چه خوب گفتی! اتفاقاً اینو بزنیم روی دیوار Policies!»


و به همین سادگی، یکی از اصول مهم کانبان—Make Policies Explicit—به زبان طنز، اما ماندگار، در ذهن تیم می‌نشیند.

فصل چهارم: تنش، اما ثبت‌شده

با تکرار رفتارهای مشابه، تسهیل‌گر تصمیمی جسورانه می‌گیرد:
اضافه کردن یک ستون جدید به برد با نام "Team Dynamics" و برچسب‌هایی مثل “Frustration” یا “Breakdown”.

در یکی از کارت‌ها نوشته می‌شود:

"در جلسه دیروز احساس کردم صحبت با طعنه باعث کاهش اعتماد شد. دوست دارم درباره شیوه تعامل‌مون صحبت کنیم."

نه اسم کسی هست، نه قضاوتی. فقط احساس و پیشنهاد.

در جلسه بازنگری (Retrospective)، تیم درباره این کارت گفت‌وگو می‌کند. برای اولین بار، بدون دفاع، بدون حمله. فقط گفت‌وگو.

فصل پنجم: پالیسی‌هایی که باهم ساخته‌ایم

از دل همان جلسه، تیم به یک توافق می‌رسد:

  • هیچ تنظیم مهمی بدون بررسی دوم انجام نشود.

  • تغییرات روی تنظیمات کل کاربران با پرچم “Impact Flag” در برد مشخص شود.

  • و از همه مهم‌تر: "شوخی‌ خوبه، ولی احترام خط قرمز ماست."

فصل پایانی: تسهیل‌گر، اما نه قاضی

نقش تسهیل‌گر در این مسیر چیست؟

نه داوری کرده، نه کسی را ساکت یا تنبیه کرده. فقط فضا را باز کرده، سیستم را شفاف کرده و ابزارها را مهیا کرده است. همان‌طور که در فلسفه کانبان آمده:

"آنچه را ببینی، می‌توانی مدیریت کنی؛ و برای آنکه ببینی، باید آن را کوچک، شفاف و قابل پیگیری کنی."

نتیجه‌گیری: کانبان، زبان غیرمستقیم رشد انسانی

در نهایت، کانبان فقط روشی برای مدیریت کار نیست؛ زبان دوم یک تیم برای مدیریت روابط انسانی‌ست.
از شوخی‌های اینستاگرامی تا کارت‌های “Frustration”، هر عنصر در کانبان، به ما کمک می‌کند بدون قضاوت، اما با آگاهی با همدیگر کار کنیم.

«رفتار تیم مثل جریان آب است؛ اگر مسیر را نبینی، نمی‌فهمی کجا گل‌آلود شده.»
— Kanban Master


روابط انسانیکانباناسکرام مستر
۱
۰
آرتا مکبری
آرتا مکبری
صاحب محصول و اجایل کوچ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید