ویرگول
ورودثبت نام
آرتا مکبری
آرتا مکبریصاحب محصول و اجایل کوچ
آرتا مکبری
آرتا مکبری
خواندن ۲ دقیقه·۱ روز پیش

خط تولید تا خلق تجربه: سفری در زنجیره ارزش EBM

در فضای پویای کسب‌وکار امروزی، درک صحیح از «ارزش» نه تنها یک مزیت رقابتی، بلکه ضرورتی حیاتی برای بقا و رشد سازمان‌هاست. چارچوب Evidence-Based Management (EBM) (مدیریت مبتنی بر شواهد) با ارائه ساختاری شفاف، به سازمان‌ها کمک می‌کند تا به‌جای اتکا بر داده‌های سطحی، بر پیامدهای واقعی متمرکز شوند — یعنی بر آنچه واقعاً برای مشتری و در نهایت برای کسب‌وکار اهمیت دارد.

درک آنچه ارزشمند است: نگاهی سیستمی به اجزای ارزش‌ساز در EBM

تفکر سیستمی بر پیوستگی و وابستگی اجزای مختلف در زمینه‌های سازمانی و اجتماعی تأکید دارد و می‌پذیرد که اقدام در یک بخش می‌تواند پیامدهایی زنجیره‌ای ایجاد کند که لزوماً قابل‌پیش‌بینی یا خطی نیستند. آزمایش‌های مبتنی بر نظریه، چرخه‌های بازخورد و تحلیل داده‌های پس از اقدام، به آشکار شدن بینش‌های ارزشمند و قابل‌عمل کمک می‌کنند. تفکر سیستمی ابزارها و ایده‌های مؤثری برای کسب بینش فراهم می‌سازد.

در این چارچوب، ارزش نه به‌صورت ایستا، بلکه به‌عنوان نتیجه‌ای از یک سیستم پویا و متصل از پنج دسته اصلی تعریف می‌شود:

1. Inputs (ورودی‌ها)

عناصر اولیه‌ای هستند که سازمان برای دستیابی به اهداف خود مصرف می‌کند — مانند زمان، سرمایه، تخصص یا تجهیزات.
✔️ نکته سیستمی: ورودی‌ها محدودیت‌های سیستم را تعریف می‌کنند، اما خود به‌تنهایی ارزشی برای مشتری خلق نمی‌کنند. آن‌ها حکم سوخت درون موتور سیستم را دارند.

2. Activities (فعالیت‌ها)

کنش‌هایی هستند که توسط تیم‌ها یا افراد انجام می‌شود: از برنامه‌نویسی و طراحی گرفته تا تحلیل بازار و شرکت در جلسات.
✔️ نکته سیستمی: فعالیت‌ها فرایند تبدیل ورودی به خروجی را می‌سازند. اما زیاد بودن فعالیت لزوماً به معنی ارزش‌آفرینی بیشتر نیست — کیفیت و جهت آن‌ها اهمیت دارد.

3. Outputs (خروجی‌ها)

محصولات یا تحویل‌دادنی‌هایی که از دل فعالیت‌ها بیرون می‌آیند؛ مانند ویژگی‌های جدید نرم‌افزار یا مستندات فنی.
✔️ نکته سیستمی: خروجی‌ها قابل لمس‌اند، اما فقط زمانی ارزشمند می‌شوند که به بهبود تجربهٔ کاربر منجر شوند. آن‌ها پل میان تلاش داخلی و تجربه بیرونی‌اند.

4. Outcomes (نتایج)

تغییرات مثبتی در رفتار یا توانایی‌های مشتری که در نتیجه استفاده از محصول یا خدمت رخ می‌دهد — مانند کاهش زمان انجام کار یا افزایش درآمد.
✔️ نکته سیستمی: اینجاست که ارزش واقعی متولد می‌شود. بدون outcome مثبت، خروجی‌ها بی‌معنا خواهند بود.

5. Impacts (تأثیرات)

منافعی که سازمان یا ذی‌نفعان از نتایج موفق مشتری کسب می‌کنند — مانند سودآوری، رضایت ذی‌نفعان، رشد پایدار یا ارتقاء برند.
✔️ نکته سیستمی: تأثیرات تنها زمانی پایدار و مثبت‌اند که زنجیره به‌درستی کار کند — از ورودی تا نتیجه. هرگونه شکست در این زنجیره، تأثیر را تهدید می‌کند.

نگاهی سیستمی: از ورودی تا تأثیر

این پنج دسته نه به‌صورت جداگانه، بلکه در قالب یک سیستم به‌هم‌پیوسته عمل می‌کنند. عملکرد ضعیف در هر بخش، می‌تواند کل زنجیره ارزش را مختل کند. سازمان‌هایی که تنها بر ورودی یا خروجی تمرکز می‌کنند، معمولاً نمی‌توانند تأثیرات مثبتی خلق کنند. اما آن‌هایی که پیوستگی میان فعالیت‌ها، نتایج و تأثیرات را می‌فهمند و اندازه‌گیری می‌کنند، توانایی بیشتری در تصمیم‌گیری و بهبود مستمر دارند.

نتیجه‌گیری:
برای سازمان‌های ارزش‌محور، تمرکز باید از "چه کاری انجام داده‌ایم؟" به سمت "چه تغییری برای مشتری ایجاد کرده‌ایم؟" حرکت کند. این همان جایی‌ست که EBM می‌درخشد.

افزایش درآمدارزشتفکر سیستمینتیجه
۳
۰
آرتا مکبری
آرتا مکبری
صاحب محصول و اجایل کوچ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید