افراد متقاضی شغل در بازار کار امروزی گزینههای زیادی پیش رویشان دارند و به دلیل امکانات فراوان، مجبور نیستند به یک شغل، شرکت یا فرد محدود و متعهد شوند. نیروی کار امروزی همواره به دنبال فرصتهای بهتر شغلی است و این تنها به معنی تغییر شغل نیست بلکه گاها تغییرات کاملی در حرفه خود ایجاد میکنند مثلاً نقش مالی را به فناوری و یا بازاریابی را به تدریس تغییر میدهند.
برای درک بهتر اینکه چه تعداد از افراد تغییر کاملی در حرفه خود ایجاد کردهاند یا قصد انجام این کار را دارند و همچنین بررسی چرایی آن، ۱۰۲۳ نفر از کارمندان تمام وقت در کانادا به طور تصادفی از صنایع و سطوح متنوع شغلی و آموزشی انتخاب شدند.
بیش از یک سوم (۳۸٪) از پاسخدهندگان اذعان داشتند که در بعضی مواقع تغییر کاملی در حرفه ایجاد کردهاند. از بین پاسخگویانی که شغل خود را تغییر ندادهاند، ۳۵٪ از آنها میگویند که در مورد آن فکر میکنند یا قبلاً برای چنین کاری انگیزه داشتهاند. سؤالی که مطرح میشود این است که تغییر شغل کارمندان در آینده چه روندی را طی میکند؟ چه تأثیری بر کسبوکارها خواهد گذاشت؟ عامل محرک کارمندان برای ترک یک شرکت و شروع یک حرفه جدید چیست؟ برای پاسخ به این سؤالها، نگاهی به آمار و ارقام همین پژوهش میاندازیم.
در یک بازار کار سالم، افراد تقاضای مشخصی برای استانداردهای کاری خود دارند و اغلب هم حاضر نیستند با حقوق و مزایای اندک کار کنند. درحالیکه فاکتورهای زیادی انگیزهبخش افراد برای تغییر شغل هستند اما آمار و ارقام پژوهش حاضر نشان میدهد که انگیزه اصلی آنها کسب درآمد بیشتر است، به طوری که ۶۳ درصد از افراد اذعان دارند که نقشهای قدیمی خود را برای دستمزد بالاتر رها کردهاند. همچنین در میان کسانی که قصد تغییر شغل دارند، ۷۰٪ دلیل اصلی این کار را حقوق و دستمزد بالاتر ذکر میکنند.
بااینحال، همه چیز در پول خلاصه نمیشود. کارمندان همچنین دوست دارند که پیشرفت حرفهای داشته باشند. ۵۷% کسانیکه شغل خود را تغییر دادهاند، قصد داشتند تا فرصتهای بیشتری برای رشد و توسعه خود فراهم کنند و البته اگر درامدشان هم افزایش مییافت بیشتر خوشحال میشدند.
برای اینکه کارفرمایان بتوانند کارمندان خود را حفظ کنند و نیروهای مستعد خود را از دست ندهند، نهتنها باید دستمزدی معقول و رقابتی را ارائه دهند بلکه برنامهریزی برای رشد و توسعه افراد هم بسیار مهم است. شرکتها همچنین باید از چرخش شغلی در داخل سازمان حمایت کنند و به افراد این امکان را بدهند که در صورت توان و علاقهمندی دپارتمان فعالیت خود را جابجا کنند تا بتوانند در زمینههایی که دوست دارند تجربه کسب کنند و البته با دیدی چندجانبه به وظایف خود رسیدگی کنند.
حس خوشبختی و شادی عامل محرک دیگری برای تغییر شغل است. ۵۹٪ از افرادی که شغل خود را تغییر دادهاند و همچنین ۵۹٪ از افرادی که قصد تغییر شغل را دارند بر این باورند که احساس ناخوشایندی و شاد نبودن در محیط کار باعث شده تا به فکر تغییر شغل بیفتند.
البته شادی ممکن است برای افراد مختلف، معانی متفاوتی داشته باشد اما همه افراد به راحتی آن را حس میکنند. افراد هنگام تصمیمگیری در مورد ماندن یا ترک شغلشان، چندین عامل را قرار میدهند. یکی از مهمترین فاکتورهای ایجاد شادی در محیط کار، تطابق ارزشهای افراد با فرهنگ سازمانی است که بسیار مهم است.
کاهش استرس نیز در اولویت قرار دارد. ۵۵٪ کسانی که تجربه تغییر شغل را داشتهاند اذعان دارند که این کار را انجام دادهاند زیرا میخواستند در صنعت کمتر استرسزایی کار کنند و ۵۹٪ از پاسخدهندگان که قصد ایجاد تغییر شغلی را دارند، به دنبال شغل کم فشارتری هستند.
انعطافپذیری شغلی عامل مهم دیگر است. امروزه افراد نه تنها برای انعطافپذیری ارزش قائل هستند بلکه حتی ممکن است انتظار داشته باشند که گزینههای مختلفی را برای زمان و مکان انجام فعالیتهایشان داشته باشند. ۵۵ درصد افرادی که به تغییر شغل فکر میکنند به دنبال انعطافپذیری بیشتری هستند.
واقعیت این است که تغییر شغل فرایندی یکشبه نیست. ۶۲٪ از افرادی که تغییر شغل دادهاند اظهار داشتند که به طور متوسط ۱۱ ماه را صرف فکر کردن در مورد این کار کردهاند. علاوه بر این، ۵۶٪ انها اذعان دارند که در این مورد با دوستان و خانواده مشورت کردهاند.
زمان تصمیمگیری بسیار مهم است به ویژه با توجه به اینکه حدوداً دو سوم (۶۶٪) کارمندانی که تغییر شغل داشتهاند گزارش میدهند که از نظر مالی تحت تأثیر قرار گرفتهاند.
تقریباً نیمی از پاسخدهندگان (۴۶٪) ادعا میکنند که تغییر شغل در کوتاهمدت به معنای کاهش درامد و کاهش کیفیت زندگی آنهاست. این جالب است با توجه به اینکه، برای بسیاری از افراد، کسب درآمد بیشتر در وهله اول انگیزه اصلی تعویض مشاغل قرار میگرفت، بااینحال افراد حاضرند تا برای کسب درامد بیشتر، رشد بیشتر و خوشحالی بیشتر، مدتی را سختی بکشند.
تغییر شغل ریسک بزرگی است؛ بنابراین سؤالی که مطرح میشود این است که آیا این تصمیم ارزش عواقب احتمالیاش را دارد؟ خوشبختانه، تقریباً ۹ نفر از ۱۰ نفر (۸۷٪) پاسخدهندگان از این تصمیم خوشحال هستند.
هنگامیکه کارفرمایان انگیزههای تغییر شغل افراد را درک میکنند، میتوانند برای جلوگیری از چنین اتفاقی تلاش کنند. نکته اصلی این است که کارمندان را خوشحال و با انگیزه نگه دارید. برای انعطافپذیری شغلی بیشتر کارکنان برنامهای داشته باشید. در مورد آرزوهای شغلی کارکنان گفتگوهای صریح داشته و فرصتهای مربوط به آموزش را برای آنان ارائه دهید. اگر کارمندانتان را مشعوف کنید، یعنی فراتر از انتظاراتشان حاضر شوید میتوانید امید داشته باشید که نیروهای مستعد و گنجینههای سازمانیتان را از دست نمیدهید.