Mojtaba Asadi
Mojtaba Asadi
خواندن ۴ دقیقه·۴ ماه پیش

غیرقابل جایگزین؟

متن زیر برداشت من از یکی از قسمت های پادکست Lightcone است. در این قسمت Garry Tan و برخی شرکای Yc در مورد این ادعا که آیا هوش مصنوعی باعث بی‌نیازی از یادگیری علوم کامپیوتر خواهد شد، صحبت میکنند. توصیه میکنم قبل از خواندن این قسمت رو تماشا کنید.

رد کردن کَره

چندین بار در صحبت با همکارم به این موضوع می رسیدیم که سرعت پیشرفت هوش مصنوعی واقعاً زیاد است و آینده‌ای را که در آن کارهایی که ما انجام میدهیم را هوش مصنوعی انجام دهد را بسیار نزدیک میدیدم . بیشتر صحبتهایی که در مورد آینده مشاغل با هوش مصنوعی وجود دارد با نگرانی همراه‌ست. اینکه چطور همه علم و تخصصی که فرا گرفته ایم در دسترس همه قرار دارد و می‌توانند به آن دست بیابند . در این حالت چرا باید کسی ما را استخدام کند؟

من با دیدن محصولات شرکت های داخلی در حوزه هوش مصنوعی و یا رباتیک تلاش آنها را بیهوده می دیدم چرا که فکر میکردم سپردن کارها به هوش مصنوعی در ایران کار هوشمندانه‌ای نیست . از این بابت که نیروی کار ارزان و فراوان است.

یا اینکه بیشتر از یکسال پیش، وقتی در شرکت مان ایده‌ی توسعه‌ی ابزاری با هوش مصنوعی برای تیم پشتیبانی یا تیم نظارت محتوا مطرح میشد. ما ردش میکردیم. بیشتر به دو دلیل. یکی اینکه این کار را تا حالا نکرده بودیم و از آن میترسیدیم، یکی دیگر اینکه فکر میکردیم بابت ارزشی که قرار است تولید شود انجام آن کار صرفه ندارد.

اینجا Garry Tan با آوردن مثالی دیدگاه جدیدی در مورد آینده مشاغل با هوش مصنوعی ارائه می‌دهد. این دیدگاه نه تنها نگران کننده نیست بلکه خوشبینی بیشتری به همراه دارد.

این دیدگاه ما را دعوت میکند که وقتمان برای چیزهایی که بیشتر انسانی هستن و کمتر توسط کامپیوتر انجام میشوند سرمایه‌گذاری کنیم.

و آینده ای را بشارت می‌دهد که در آن کمتر به خاطر علم و مهارت فراگیر و بیشتر به خاطر مهارت های انسانی منحصر به فرد مثل خلاقیت، کنجکاوی و… کار می‌کنیم.

در سال‌های اخیر در موارد زیادی از این شاکی بودم که با وجود تغییر شغل و شرکت چرا همان کار تکراری را انجام می‌دهم، حالا از این بابت که آن کارها به کل یا بیشترشان توسط هوش مصنوعی انجام شود، خوشحال میشوم.

واینکه به خاطر حفظ شغل ها از تکنولوژی اجتناب کنیم، نگرشی بسیار محدود کننده‌ست، در این دیدگاه آدم های اطرافمان را صرفا موجودیتی اقتصادی میبینیم که محدود و ناتوان هستند که برای حفظ ارزشهای اقتصادی آنها باید از پیشرفت اجتناب کرد. در صورتی که واقعا اینطور نیست، همانطور که ما زندگی پدرانمان را پر از دشواریهای بیهوده می بینیم که بابت کارهایی بسیار ساده باید ملامتهای فراوان می کشیدند.

رشد تکنولوژی و در دسترس بودن آن به نوعیست که ما نباید از انجام کارهای جدید بترسیم ، و باید به اینکه همه چیز در این دنیا توسط کسانی تولید و اختراع شدند که باهوش‌تر از ما نیستند. و هر تولیدی در این مسیر این امکان را ایجاد می‌کند که شاید کسی از “رد کردن کَره (ارجاع به پادکست)” معاف شود.

کمتر بیشتر است

جای دیگر از این قسمت از پادکست از یک الگوی جدید در کمپانی‌های که صدها میلیون دلار ارزش دارند صحبت می شود که چطور با گذشت زمان شرکتهای نرم‌افزاری جدید رسیدن به آن ارزش را با تعداد افراد کمتری تجربه می‌کنند.

این به این معناست که حالا با ابزار و تکنولوژی های جدید این امکان وجود دارد که ارزش بیشتری را با تعداد افراد کمتری ایجاد کرد .

که این برای من جذابیت بیشتری دارد و فکر میکنم ادامه‌ی این الگو باعث میشود که مسائل انسانی در محیط کار بیشتر اهمیت پیدا کنند. چون مثلا بهره‌وری پایین ۲۰۰ نفر در یک شرکت ۲۰۰۰ نفری شاید تاثیر چندانی بر کار انجام شده نداشته باشد اما نبود دو نفر در یک شرکت ۱۱ نفر حتما تاثیر گذار خواهد بود. در شرکت‌های کوچکتر تعاملات انسانی تاثیر خیلی بیشتری دارند تا چارت سازمانی. این باعث می‌شود کارهای همه بخش ها و سمت ها به شکل ناب تری مورد ارزیابی قرار گیرند.

یعنی به طور مثال کار بخش نیروی انسانی شرکت‌ها دیگر کمتر، بلند و کوتاه کردن لیست پرسنل خواهد بود. و یا کار مدیریت کمتر به معنی محاسبه نفر ساعت و شمارش خط های کد و غیره‌ست و بیشتر به معنای ایجاد انگیزه و الهام بخشی برای انجام کارهاییست که در گذشته ترسناک و غیرممکن می نمودند.

هوش مصنوعینوآوریمنابع انسانی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید