Choco
Choco
خواندن ۱ دقیقه·۸ ماه پیش

قهوه ای؟!

امروزه قهوه‌ای را فقط به رنگ یک چیز مسخره تشبیه می‌کنند اما آنها غافل هستند از اینکه قهوه‌ای رنگی است که در دو گوی درخشان الهه ی خورشید خودنمایی میکند... همان رنگی است که در تار و پود دختری خندان در لابلای برف رقصان است... همان رنگی است که در سوز و سرمای زمستان با تلق تلوقی آرامش بخش به آنها گرمی می‌بخشد... همان است که در فنجانی سفید در روزی بارانی و مرطوب استرس آنان را تسکین می‌بخشد... این قهوه‌ای همان است که در پایان بازی کودکان با ظرفی پر از رنگ و خمیر به جای می‌ماند... رنگی همانند ظرف عسل روی میز که اشتهای همگان را صدچندان میکند... به رنگ خز‌های سنجابی که بلوط‌های لذیذ خود را در کنده‌ای پوسیده دفن می‌کند... همرنگ چهارچوب ساعت همیشه خواب کلاسمان که مژده از خواب آلود بودن بچه‌های کلاس می‌دهد... به رنگ پالتوی پشمی و بزرگ و سنگینی که در روزهای سوزناک مادرم آن را با زور بر تن من می‌پوشاند و با شادی من را راهی مدرسه می‌کند... به رنگ چادر تا شده کنار کمد که همیشه مادربزرگ موقع رفتن به مسجد آن را سر می‌کرد و با لبخندی گرم دستانم را می‌گرفت... به رنگ بشقاب پر از عدسی گرم و تازه‌ای که کنار بخاری در روز برفی همراه من است... به رنگ گردی‌های خوش طعمی که در اواخر تابستان غلطانند و صدای قل خوردنشان گوش کودکان را تیز می‌کند... به رنگ میله‌هایی که با تمام سختی‌شان به نرمی موهایم را نوازش می‌کنند... و رنگی برگرفته از جنس همان خاکی که از آن آمدیم و به آن برمی‌گردیم...

"Choco"

رنگ
✞ i'm tired ↻
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید