عسل راد
عسل راد
خواندن ۲ دقیقه·۵ ماه پیش

تعصب‌های ناآگاهانه، دشمن ایجاد روابط سازنده

یکی از مواردی که ما در روابط انسانی شاید خیلی آگاه نباشیم، تعصب گفتار و رفتار ماست که باعث میشه به نقطه مشترکی نرسیم. این تعصبات در بیشتر موارد ناخواسته است و اگر دقت نکنیم، اشکال کار رو در جای دیگه‌ای جستجو می‌کنیم. برای این که موضوع شفاف‌تر بشه اجازه بدید مثال می‌زنم.

در جستجوی روابط انسانی
در جستجوی روابط انسانی

فرض کنید در مورد موضوعی در حال بحث و گفتگو هستیم، گفتگو به این‌جا می‌رسه که باید موارد خاصی رو تحلیل و بررسی کنیم. در این جا دو حالت وجود داره یا ما قبلا موارد رو به صورت جدی بررسی نکردیم و حسی و یا به تجربه غیرقابل استناد، نظرمون اینه که اشتباهه و شدنی نیست. اگر در این حالت بلافاصله نظر شخصیمون رو بدون هیچ ملاحظه‌ای بیان کنیم، این موضوع برای نفرات دیگه به شکل تعصب به نظر می‌رسه در حالی که می‌تونیم یک زمانی رو درخواست کنیم و بعد با ارائه یافته‌های جدیدمون، در زمان دیگه‌ای بحث رو ادامه بدیم و مستدل پیش بریم.

حالا فرض کنیم که این مورد رو بررسی کردیم و شواهد و استدلال‌هایی در مخالفت داریم. این جاست که ظرافت رفتاری مهم خواهد بود که چطور بتونیم این موضوع رو بیان کنیم. در این موقعیت مهمه که ارائه خودمون را به چه شکل شروع کنیم و در ادامه با چه ادبیاتی دنبال کنیم.

اگر در مورد موضوعی مخالفت منطقی داریم باید اجازه بدیم مخاطب این منطق رو بی‌طرفانه با ما دنبال کنه. به این معنی که در شروع صحبت اشاره کنیم که موضوع با این روش‌ها بررسی شده، مزایایی وجود داره و معایب و استدلال‌های مخالفمون رو هم در ادامه اشاره کنیم. در نهایت با توجه به ماهیت جلسه و افراد حاضر، این جایی هست که باید یا اجازه بدیم نفرات از داده‌های ما به نتیجه مذکور برسند و یا نتیجه‌ای که شخصا از این داده‌ها به دست آوردیم رو اعلام کنیم.

همیشه جزئیات مهم بودند و در این جا هم در بیان استدلال و ذکر دلایل مخالفت، از صفت‌ها و قیدهایی که شبهه‌ی تعصب رو ایجاد می‌کنند باید دوری کنیم. مثلا بین دو جمله این ویژگی با نیازمندی ما همخوانی نداره با این که این ویژگی افتضاح است و به درد نمی‌خوره، قطعا مسیر ادامه بحث رو به دو جای مختلف می‌کشه.

همچنین قواعد عمومی مذاکره و گفتگو این جا هم به کار میاد، این که سعی کنیم شنونده باشیم، پیش‌داوری نکنیم، با پرسیدن سوالات باز بتونیم دیدگاه تمام نفرات رو بشنویم و از به حاشیه کشیدن و عوض شدن تمرکز از حل مسئله به موضوعات شخصی و حاشیه‌ای دوری کنیم.

به شخصه معتقدم، هم در زندگی شخصی هم در زندگی حرفه‌ای خودمون باید دست آدم‌ها رو بگیریم و با خودمون همراه کنیم. این طوری مذاکرات به نتیجه می‌رسه و در گفتگو همیشه بازه. افرادی که بلافاصله واکنش نشون میدن و احساس خود رو در مورد موضوعات مطرح می‌کنند این همراهی رو از دست میدند.

سعی کردم خلاصه توضیح بدم اما خوشحال میشم اگه شما هم نکته‌ای داشتید در کامنت بهش اشاره کنید.

روابط انسانیتعصبروابط اجتماعیمهارت ارتباطیمدیریت ارتباطات
کاتالیزور تحول دیجیتال و راهبر کسب‌وکارها. با نگاهی نو به چالش‌ها، تیم‌ها را به سوی موفقیت هدایت می‌کنم. همراه شوید تا آینده را بسازیم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید