مدتها قبل به پیشنهاد دوست عزیزی، نوشتن تجربیات روزانه خودم رو شروع کردم. برای این کار وبلاگ سادهای روی دامنهی شخصی خودم راهاندازی کردم و هر از چندگاهی مطالبی در حوزههای مختلف مینوشتم. نوشتن این تجربیات از چند نظر خوب و مفید بود.
اول برای خودم. وقتی تجربیات به شکل مستند و قابل ارجاع درمیاومدن، در آینده با نگاه به نوشتههای قدیمیتر میتونستم اونها رو مرور کنم و خط فکریم رو دنبال کنم.
دوم برای دیگران. مرور تجربیات دیگران همیشه برای من کاری لذتبخش و آموزنده بوده. خیلی وقتها از دل یه تجربه بیربط، راهحل یه مشکل شخصیم رو کشف میکنم و این خیلی دلچسبه. همون طور که من از تجربیات دیگران استفاده میکنم سعی میکنم در اشتراک تجربهها هم سهیم باشم.
تا این جای کار همه چیز خوب پیش میره تا این که بحث ایجاد زیرساخت این بستر اشتراکگذاری تجربهها مطرح میشه. اوایل کار، ما تیم طراحی سایت در شرکت داشتیم که طراحی و نگهداری وبسایتها از جمله وبسایت شخصی من رو انجام میدادن اما بعد از تغییر حوزه کاری، مسئولیت این کار رو خودم به عهده گرفتم. من برای اعمال هر تغییری در سایت، باید زمان زیادی رو صرف کنم در حالی که یه متخصص ممکنه همون کار رو در کسری از ثانیه انجام بده. این با ماهیت شغل من که همیشه از نظر زمان محدودیتهای زیادی دارم سازگار نیست. منطقی هم حساب کنم، من این زمان رو برای کارهای بهتری میتونم استفاده کنم.
در این بین با سایت ویرگول آشنا شدم. سایتی که جوابی به چرایی نوشتن منه و از طرف دیگه، من رو از درگیریهای فنی که الان گرفتارش هستم نجات میده. من به راحتی میتونم به این سایت بیام، مطلبی که قصد انتقالش رو دارم بنویسم و از این بستر استفاده کنم. بعد از مشکلی که برای قالب وبسایتم پیش اومده، قصد دارم چند مطلب روی این پلتفرم منتشر میکنم.