ادبیات روسیه مملو از آثار شگفت انگیزه. غولهایی مثل داستایفسکی، تولستوی، تورگنیف، چخوف، گورکی و چندین نویسنده بزرگِ دیگه باعث شدن که همیشه کتابهای داستانی روس جزو بهترینهای جهان باشن. کتابهای شاهکار و معروف رو زیاد ازشون نوشتن. معمولن هم به خاطر صفحاتِ زیاد و عادت بدِ ما به سریع خوانی و سریع تموم کردن که نمیدونم کجای دنیارو میخوایم فتح کنیم، به سمت این رمانهای فوقالعاده نمیریم. برای همین اثری رو معرفی میکنم که علیرغم قدیمی بودنش، تازه به فارسی ترجمه شده و به شدت جذابه.
'دوازده صندلی' نوشته ایلیا ایلف و یوگنی پتروف. بله، درست دیدید. یک رمان و دو نویسنده. حتمن حدس میزنین که کتاب از دو قسمت مجزا تشکیل شده و هر کدوم از این نویسندهها بخشی رو نوشتن. اما یکپارچگی این اثر و جذابیت و هیجان موجود در داستان، باعث میشه حتی فکر کنید که هردو نامِ نویسنده روی جلد در واقع یک نفره و کسی قصد شوخی کردن داشته.
داستان با ایپولیت ماتویویچ شروع میشه که در لحظات آخر زندگی مادرزنش، بالای سرش میره و اعتراف اون پیش یک کشیش رو میشنوه که سالها پیش جواهری قیمتی رو در یک صندلی از سِت دوازدهتایی مخفی کرده بوده. در ادامه، ایپولیت، کشیش و شخصیت بسیار جذاب دیگه به اسم آستاپ بِندِر به دنبال این جواهر همه جا را میگردند تا به ثروت بیاندازهای برسند.
اینم بگم که:
•از روی این کتاب فیلمهای زیادی هم ساخته شده. بعضی از این فیلمها عین داستان کتاب روایت میکردن و بعضی دیگه فقط اقتباسی آزاد بودن. معروفترین اونها فیلمی با نام عنوان کتابه. به کارگردانی، نویسندگی و بازیگری مل بروکس که البته موفقیت زیادی نصیب فیلم نشد.
•طبق توضیحات کتاب، در طول حدود صد سال انتشار این اثر، روسزبانهای سرتاسر دنیا چنان استقبال کردن که هنوز هم بعضی از جملات کتاب رو به صورت ضربالمثل استفاده میکنن.
•کتاب دنبالهای هم داره به اسم 'گوساله طلایی کوچک' که شخصیت محبوب کتاب یعنی بِندِر هم توش حضور داره. اما متاسفانه ترجمه نشده.
•این اثر بعد از حدود یه قرن بلاخره به فارسی ترجمه شد. توسط مترجم بینظیر زبان روسی، 'آبتین گلکار' که بدون شک بهترین ترجمه رو از این اثر ارائه دادن. امیدوارم که دنباله این کتاب هم در دست ترجمه باشه.
[کتاب رو انتشارات ماهی چاپ کرده و نسخه الکترونیکی رو هم میتونید از اپلیکشن طاقچه بگیرید.]
نمره کتاب در گودریدز: ۴.۴۱ از ۵