علی شیرودی
علی شیرودی
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

چین ، سفرسوم - قسمت دوازدهم

شيان ٤ آگوست

از صبح تا ظهر توی دفتر با دیوید مشغول رسیدگی به کارها بودم ... ظهر بهم گفت چه ناهاری دوست دارم گفتم چینی باشه ولی عجیب و غریب نباشه ... گفت میدونم که چی دوست داری ؟ گفتم آره ٬ بقیه هم میدونستن چی دوست دارم که کلاغ دادن خوردم ! گفت بیا بهت نشون میدم ... بیرون رستوران نشون میداد که آشغال پزی نیست ... توش هم فوق العاده زیبا و شیک بود .. خوراکی بی نظیر از گوشت شتر خوردم که به روشی شبیه ایرانی طبخ شده بود ... عجب چیزی هم بود ... موندم توي اون منطقه شتر ازكجا اومده بود !! توی رستوران یه سری درخت بن سای بود که واقعا زیبا درست شده بودن ... یکی از غذاهایی بود که طعمش همیشه زیر زبونم میمونه ... ارس شانگهای بود و جاش حسابی خالی بود ... بد جوری عاشق غذاست ... مطمئنا" اونم توی شانگهای غذاهای تپل زده بود به بدن ...

بعد از ناهار با یه شرکت نفتی جلسه داشتیم ... تاریخچه شرکت برام جالب بود و ناراحت کننده ! سال ٢٠٠١ تاسیس شده بود و فقط سرویس مهندسی میداد ... حدود ٧٠ نفر پرسنل داشت و برای مارکت ایران سر و دست میشکوند ... چرا این همه شرکت ایرانی باید باشه و اینا بیان کار مهندسی انجام بدن ؟ گردش مالی سال گذشتشون حدود ٢٠ میلیون دلار بود ... ولی موضوع مهم وجدان کاری پرسنل شرکت بود که مثل ساعت کار میکردن ... امیدوارم این روحیه کار به ایرانی ها هم برسه و دیگه برای کارهایی که میشه تو کشور انجام داد دست به دامن چینی ها نشد ... اگه آمریکایی ها و صاحبان دانش نفتی باشن آدم ناراحت نمیشه ولی کپی کاری که دیگه نباید خارجی باشه ... حیف ذخایر نفتی ایران که پولش توی شهرهای چین هم داره خرج میشه ... احمدی نژاد میگفت اقتصاد دنیا رو متحول میکنیم !! خدا برکت بده به ذخایر نفتی ایران که از چین وماچين تا بولیوی و ونزوئلا داره به همه خیر و برکت میرسونه ...

دانش آموخته مهندسی متالورژی ، بازرگان ، کارآفرین ، شیفته تاریخ و سفر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید