اشکان
اشکان
خواندن ۵ دقیقه·۱ سال پیش

اینترنت با مغز ما چه میکند؟

نیکولاس کار (به انگلیسی Nicholas G.carr متولد 1959) ، نویسنده ، جورنالیست آمریکایی در کتاب خود The shallows که درباره همین عنوان "اینترنت با مغز ما چه میکند؟" مینویسد : گشت و گذار مفرط و بدون هدف و نتیجه در وب مستلزم شکل بسیار مفرطی از چندوظیفگی ذهنی یا منتال مالتی تسکینگ است.



لازم به ذکره مالتی تسکینگ به صورت خیلی ساده به انجام هم‌زمان بیش از یک کار گفته می‌شه. نیکولاس کار در ادامه میگه :

این اتفاق نه تنها باعث میشود که حجم عظیمی از اطلاعات بسیار زیادی وارد حافظه میان مدت ما شود بلکه هزینه های تغییر مسیر دادن را هم به کارکردهای شناختی ما تحمیل میکند. یعنی هر بار که توجهمان را به چیز دیگری معطوف میکنیم مغزمان باید دوباره خودش را جهت دهی کند و این فرایند هزینه و انرژی اضافه ای روی منابع ذهنی ما میگذارد.
او نتیجه میگیرد که به تدریج مرور، جایگزین مطالعه، میشود و در دراز مدت قدرت تمرکز و پردازش آگاهانه اطلاعات در مغز کاهش میابد.
نیکولاس کار در بخش های انتهایی کتابش (به اسم The big switch یا تغییر بزرگ که در سال 2008 منتشر شده)، انتقاد هایی به گوگل کرد و اشاره کرد که گوگل با ایجاد موتور جست و جو قدرتمندش باعث شده زندگی بشر به سمت گوگلیزه شدن بره . یعنی اگه سوالی مطرح میشه یا چالشی به وجود میاد مردم اول ازینکه به راه حل فکر کنن و مغزشون رو وادار کنن که انرژی به خرج بده ، ترجیح میدن اول گوگل کنند و اون مطلب رو جست و جو کنند! پس مغز گوگلیزه شده تشنه سرچه و این در زمینه پرورش فرزندان در عصر جدید بسیار تاثیرگذار خواهد بود.

نکته بسیار جالبش برام از فصل دهم و فصل یازدهم(آخرین فصل) کتابش بود که به مسائل مهمی اشاره میکنه که بنده به صورت خلاصه در شش بخش برای شما قرار دادم :

  • اول : پیش بینی میکنه که تا سال 2040 هوش مصنوعی ، هوش بیولوژیکی را از بین میبرد و رابطه بسیار نزدیکی بین مغز و کامپیوتر خواهیم داشت، به طوری که با مثال زدن از موسسان گوگل، سرگئی برین و بری پیچ به این مسئله اشاره میکنه که گنده های گوگل در حال انجام تحقیقات روی جوش دادن تکنولوژی به مغز انسان هستند، مانند پروژه HALL 9000 و ظاهرا میخوان با پرداختن به موتور جست و جو، مغز رو بهبود ببخشند تا بیشتر دنیارو بفهمند و به هوش مصنوعی برسند.
  • دوم : به این اشاره میکنه که انسان اراده و اختیار داره، ولی ماشین ها نه . بنابراین ماشین نمیتونه به صورت خودجوش عمل کنه یا با ابهام مقابله کنه. با این حال مردم در حال تبدیل شدن به یک کامپیوتر جهانی هستند.
  • سوم : بسیاری از مصرف کنندگان در فهمیدن آگاهانه بودن انتخابشون کاملا منفعل هستند، بدین معنی که نمیتونن متوجه بشن که ایا با آگاهی خودشون انتخاب کردن یا تحت تاثیر مواردی که مشاهده کردن این اتفاق افتاده. برای من به شخصه این خیلی جالب و حائز اهمیت بود، چرا که در تئوری سیستم های پیچیده مسئله ای به اسم پدیدارگی یا Emergancy داریم که مستقیما به این اشاره میشه که تصمیم برای ما اتفاق میفته. در کتاب تفکر سریع و کند، دنیل کانمن از این داستان به عنوان تفکر شهودی و احساسی یاد میکنه . که این همپوشانی اطلاعات از دیسیپلین های مختلف هست پس خیلی اهمیت بالایی داره.
  • چهارم : حریم شخصی یا privacy تا موقعی برای افراد محدودیت داشته باشد حریم شخصی است ولی اگه محدودیتی وجود نداشته باشد و بین همه پخش باشد، آیا حریم شخصی معنایی دارد؟
  • پنجم : مغز اولین تجربه دنیای غیر فیزیکی رو دارد و کاملا با یک کلیک به آنچه میخواهیم میرسیم، برای رسیدن به صفحه 20 اصلا نیازی به گذر از صفه 19 یا 18 نیست یا برای فیلم هم همینطور و خوب همین محدودیت های فیزیکی بشر در طول قرن ها مغز آنرا شکل داده (آگاهی و ادراک ما به صورت سلسله مراتبی سریعتر اتفاق میفتد)،پس تنها برای نسل آنالوگ (analog) قابل درک است و نسل دیجیتالی یا Generation z نیاز به باز تعریف دارد.
  • ششم : در حدود 100 سال پیش یک جهش بزرگی در کل جهان با قدرت الکتریسیته اتفاق افتاد، در حدی که خود ما نیز به فکر تولید برق برای راه اندازی ماشین های خود بودیم، تا زمانی که شبکه (network) باعث شد اون قدرت بین بقیه پخش بشه مثل به وجود آمدن پروتکل اینترنت و شبکه اینترنت. در نتیجه این بخش به این میرسه که اینترنت یک Computing platform یا پلتفرم محاسباتی است تا Information platform یا پلتفرم اطلاعات.

در کل به صورت خلاصه مغز ما سخت افزاریه که ذهن ما نرم افزارشه، قبل از اینکه ما بتونیم خودمونو کنترل کنیم مغزمون مارو کنترل میکنه و این روند ادامه داره و پر از خطاهای شناختی و اتفاق هایی هست که ما رو گمراه میکنه. پس بهتره با اختیار و آگاهی بیشتر از مطالبی که در اختیارمون هست استفاده کنیم تا همزمان مغزمون هم ورزش بدیم. بسیار زیادی از خستگی های روزمره و خوابالودگی ها و خمیازه کشیدن ها حاصل خستگی مغز و ذهنمون هستند بدین معنی که مغز انرژی زیادی صرف چرخیدن و پریدن خرج کرده و این میتونه از تهدیدهایی باشه که توی قرن ما زیاد باهاش دست و پنجه نرم میکنیم و بهتره با آگاهی بیشتر بهش انتخاب کنیم.

این مقاله به صورت خلاصه
1. استفاده از اینترنت و فعالیت‌های مکرر در آن ممکن است به مفهوم "منتال مالتی تسکینگ" منجر شود. این به معنای انجام همزمان بیش از یک کار و تفریق توجه بین فعالیت‌ها در مغز است.
2. استفاده بیش از حد از اینترنت و گوگل به مشکلاتی مانند کاهش توانایی تمرکز و پردازش آگاهانه اطلاعات در مغز انسان ایجاد می‌کند. این ممکن است باعث افزایش هزینه‌ها و انرژی مصرفی مغز در تغییر مسیر دادن توجه شود.
3. نیکولاس کار تاکید می‌کند که با پیشرفت هوش مصنوعی تا سال 2040، ارتباطات نزدیکی بین مغز انسان و کامپیوتر برقرار خواهد شد. این امر ممکن است منجر به تغییرات عمده‌ای در تفکر و رفتار انسان‌ها شود.
4. حریم شخصی و افزایش دسترسی به اطلاعات ممکن است منجر به مسائلی مانند از دست دادن حریم شخصی و تصمیم‌گیری‌های ناخودآگاه توسط افراد شود.
5. نویسنده به این اشاره می‌کند که اینترنت از یک پلتفرم محاسباتی به پلتفرم اطلاعات تبدیل شده است و تغییرات مهمی در رویکرد انسان‌ها به اطلاعات و دنیای اطلاعاتی ایجاد کرده است.
حریم شخصیمغزهوش مصنوعیاینترنتتصمیم گیری
دانشجوی تکنولوژی معماری (طراح محسباتی)، ایده پرداز و محقق. علاقه مند به آینده پژوهی، علوم شناختی، سیستم های پیچیده و موسیقی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید