اول از همه سال جدید رو به شما تبریک میگویم. در ثانی به مناسبت سال نو، تصمیم گرفتم که چند کتاب خوب که در سال پیش خواندم را به شما معرفی کنم که اگر خواستید در نوروز از زمانتان استفاده مفید کنید، بهانهای برای کتاب خواندن نداشته باشید.
اگر که میخواهید کمی به فکر فرو روید...
1. صد سال تنهایی:
یک ناداستان خلاق. از گابریل گارسیا مارکز و به ترجمهی بهمن فرزانه. داستان زندگی شش نسل از خانواده بوئندیا که در دهکدهای به نام ماکوندو ساکن میشود. طی مدت یک قرن، تنهایی پنج نسل دیگر از خانواده بوئندیا را ترسیم میکند. این کتاب را به کسانی پیشنهاد میکنم که میخواهند بفهمند که زندگی دقیقا چگونه کار میکند.
2. زمانی که یک اثر هنری بودم:
« چه کسی هرگز تصور نکرده که به یک شئ تبدیل شود؟ یا حتی شیئی ستایشبرانگیز؟ این قراردادی است که هنرمندی غریب با مرد جوانی که بر لبه ناامیدی گام میزند، میبندد. هنرمند که هوسی جنجالی در سر دارد، پیشنهاد میکند که جوان را به یک اثر هنری تبدیل کند. در نهایت چیزی برای از دست دادن وجود ندارد... به جز آزادی یک نفر...»
این داستان که نوشته اریک امانوئل اشمیت و ترجمه فرامرز ویسی است، باعث میشود به این فکر فرو بروید که آیا زندگی واقعا چه ارزشی دارد؟ آیا کسانی هستند که بتوانند ما را همانگونه که هستیم دوست بدارند؟
اگر که میخواهید سرگرم شوید...
1.چشمهایش:
این رمان از بزرگ علوی را زمین نمیتوانید بگذارید. در ابتدا روند داستان آرام و کند به نظر میرسد، ولی وقتی که پردهبرداری از رازهای استاد ماکان آغاز میشود همه چیز در هم پیچیده میشود.
نکاتی درباره بزرگ علوی:
- گروهی از منتقدان معتقدند شخصیت استاد ماکان در رمان چشمهایش برگرفته از شخصیت کمالالمک نقاش معروف ایرانی است.
- ابتکار ویژه علوی در خلق داستانهای واقعگرا و نفوذ کلامش به اندازهای بود که پس از او سبک واقعگرایی انتقادی بر ادبیات معاصر ایران چیره گشت.
- نویسندگان مهم معاصر نظیر علی اشرف درویشیان، احمد محمود و نسیم خاکساری از سبک داستاننویسی بزرگ علوی در نوشتههایشان الهام گرفتهاند.
2. بادام:
داستانی با پس زمینه نوجوانانه برای کسانی که در کنار سرگرمی به آدمها اهمیت میدهند. این رمان از وون پیونگ سون و ترجمه آرمان بوربور ارزش یکبار خواندن را دارد. پیشنهاد میکنم که بدون وقفه مشغول خواندن این داستان شوید. زیرا ممکن است حس و حال کتاب را از دست بدهید.
اگر با غمگین شدن مشکلی ندارید...
1.مسخ:
این رمان کوتاه از کافکا و ترجمهی صادق هدایت، باعث میشود که به شدت به هم بریزید. داستان از بیدار شدن گرگور سامسا شروع میشود و از همان ابتدا شما را میخکوب میکند. داستان به قدری کوتاه هست که بتوانید در یک بعد از ظهر آن را تمام کنید ولی اینکه بعد تمام شدن آن همان انسان قبلی باقی بمانید را نمیتوان تضمین کرد.
2.ساعت شوم:
این رمان هم از گابریل گارسیا مارکز میباشد و داستانی سادهتر از صد سال تنهایی دارد. داستان شهری روایت میشود که کشیش و شهردار شهر هر یک تلاش میکنند مردم را به شیوهی خودشان رهبری کنند و در این حین، اتفاقات بسیاری رخ میدهد. نمیتوان زیاد توضیح داد که چه وضعیت عجیبی بر داستان حاکم است. این کتاب را با ترجمه احمد گلشیری خواندم و واقعا از آن لذت بردم. به شما از مارکز کتاب عشق سالهای وبا را هم پیشنهاد میکنم.
3. نغمهای برای الا گری:
این داستان که از افسانههای غربی برخواسته، داستان عاشقانهای دارد که میتوان جزو آثار برجسته نوجوان به شمار آورد. به قلم دیوید آلموند و ترجمه شیرین ملک فاضلی.
امیدوارم که از ایام نوروز بهترین بهره را ببرید و سال خوشی پیش رویتان باشد.
عطا بودم، کتاب بخونید و بخندید...