احمد طحانی
احمد طحانی
خواندن ۴ دقیقه·۷ سال پیش

چرا باید به عنوان یک توسعه دهنده در وب فعال باشیم؟

اول از همه بگم که از آخرین پست بلاگ اینجانب حدود ۲۶ ماه می‌گذره! از آخرین دوره‌ی آموزشی هم حدود نه ماهی می‌گذره. پس یه جورایی این پست بلاگ واسه خودم هستش.?

بگذارید اول داستان شغلی خودم رو تعریف کنم، بعد از خدمت اجباری در فکر و خیال پیاده سازی ایده‌ی خودم بودم، تب استارتاپ بدجوری داغ بود. در طی این سه سال اشتباهات زیادی کردم. از کمال‌گرایی در محصول بگیر تا نسنجیدن نیاز کاربران. از این بحث که بگذریم در طی این سال‌ها با زبان‌های برنامه‌نویسی مختلف و تکنیک‌های جدیدی آشنا شدم. کار کردن روی ایده‌های استارتاپی از این لحاظ خوب نیست که اگر موفق نشد (به احتمال خیلی زیاد) شما نمونه‌ کاری که داشتید رو از دست خواهید داد. مثلاً شما در رزومه بنویسید من در فلان استارتاپ بودم الان هم دیگه هیچ اثری ازش نیست، اگه شخص مصاحبه کننده خوشبین باشه با توجه به توضیحات شما می‌توانه از تجربیات شما آگاهی پیدا کنه. منم شرایطی شبیه به این رو داشتم به همین دلیل مرداد پارسال تصمیم گرفتم یک نمونه پروژه با Reactjs بنویسم، پروژه‌ای که هر آن چیزی که یادگرفته بودم در آن لحاظ شده باشه، بعد از نوشتن آن یک دوره‌ی آموزشی از نحوه‌ی توسعه آن تهیه کردم که خوب اولین دوره غیر رایگانم بود. خیلی جالب هست که بدانید از طریق همان دوره/نمونه کد چندین پیشنهاد شغلی خوب دریافت کردم.




تصویر صرفاً تزئینی هستش، اولین چیزی که پیدا کردم این بود?
تصویر صرفاً تزئینی هستش، اولین چیزی که پیدا کردم این بود?


خوب حالا بریم سر عنوان این پست، چرا باید در وب فعال باشیم؟ منظور از این فعالیت چی هستش؟

تصور کنید شما وظیفه دارید با یک نفر مصاحبه فنی انجام بدهید به عنوان مصاحبه کننده از فرد متقاضی فقط یک رزومه دارید که در آن فقط یک لینک وجود دارد و آن هم ایمیل هستش ? در این شرایط شما هیچ گونه ایده‌ای نخواهید داشت، منتظر می‌مانید که به صورت تلفنی و یا حضوری سوالاتی را مطرح کنید، در این شرایط شما باید با کلی سوال شخص متقاضی رو قضاوت کنید که آیا توانایی/تجربه‌ی لازم را دارد یا نه؟ بعضی از شرکت‌های بزرگ یک سری Task کوچک برای شخص متقاضی تعریف می‌کنند مثلاً به شخص می‌گویند یک REST API با هر زبان و فریمورکی که دوست داری بنویس! در این شرایط خیلی راحت می‌توان تشخصی داد که آیا کارجو موارد بدیهی رو رعایت می‌کند یا نه! این شرایط ایده آل هستش و برای تیم‌های کوچک و یا ریموت خیلی امکان پذیر نیست.

در این شرایط شما به عنوان یک توسعه‌دهنده می‌توانید تجربیات خودتان را در قالب پست بلاگ، نمونه پروژه و یا ویدیو آموزشی به اشتراک بگذارید، چنین کاری نه تنها مراحل مصاحبه شما را راحت‌تر می‌کند بلکه می‌تواند در صورت تداوم برای شما یک برند شخصی در قالب یک سری روابط انسانی ایجاد کند. در این شرایط این شما نیستید که به دنبال موقعیت جدید می‌گردید، موقعیت شغلی خوب و جدید به شما پیشنهاد خواهد شد! فقط کافی هستش که در توییتر بگین من دنبال کار می‌گردم.?

بیشتر شرکت‌های نرم‌افزاری ایران روی پروژه‌های متن باز کار نمی‌کنند و شما نمی‌توانید کدهای خودتان را به صورت متن‌باز در گیت‌هاب منتشر نمایید، ولی این شما را محدود نمی‌کند که روی پروژه‌های متن‌باز دیگر و یا شخصی کار نکنید. اگر من با زبان Go کار کرده باشم و حتی تجربه توسعه یک Microservice بر پایه GRPC داشته باشم شخص مصاحبه کننده خیلی سخت می‌تواند متقاعد بشود که من چنین تجربه‌ای را داشتم چرا که گفته‌ام در استارتاپ شخصی خودم چنین سرویسی را توسعه داده‌ام. ولی اگر یک پست بلاگ یا نمونه پروژه از این سرویس منتشر کنم، در مصاحبه فنی خیلی راحت می‌توانم شخص مورد نظر را به آن پروژه/پست‌بلاگ ارجاع بدهم در این شرایط مصاحبه‌کننده می‌تواند بفهمد که آیا درست مفاهیم و چالش‌ها را شناخته‌ام یا نه!

اگه بخواهیم رو راست باشیم تولید محتوا به هر نحوی سختی‌های خودش رو دارد، اغلب ما افراد کمال‌گرایی هستیم که خیلی سخت یک پست بلاگ می‌نویسیم چرا که از انتقاد دیگران می‌ترسیم و یا فکر می‌کنیم این‌قدر مطلب و یا کدمان خوب نیست که منتشرش بکنیم!

در ادامه یک سری توصیه آورده‌ام.

صبور باشید، انتظار نداشته باشید سریع از تولید محتوا جواب بگیرید.

خیلی به فیدبک‌های مفنی توجه نکنید، همیشه افرادی هستند که با نظرات شخصی شما موافق نیستند مخصوصاً در فضای فارسی.

آموزش دادن یک قسمت از فرآیند یادگیری هست، مطمناً زمانی که شما مطلبی را آموزش می‌دهید به صورت عمیق‌تری یاد میگیرید و همچنین بعداً سوالاتی از شما پرسیده خواهد شد که می‌تواند تجربه‌ی شما را بالا ببرد. پیشنهاد می‌کنم این ویدیو را ببینید.

صفر صدی نباشید،‌تصور کنید شما یک وضعیت ایده‌آل در نظر می‌گیرید که هر هفته یک پست بلاگ بنویسید در این شرایط سختی این کار بر انجام دادن آن در ذهن شما بزرگتر می‌شود. خیلی معقول یک تصمیمی بگیرید. خیلی آرام ولی متداوم پست بلاگ بنویسید این طوری عذاب وجدان نمی‌گیرید که ای وای الان دو ماهه که یک مطلب هم ننوشتم! مثلاً اگه من ماهی یک پست بلاگ می‌نوشتم الان ۲۶ تا پست بلاگ نوشته شده بود.?

اگر ایده‌ای برای پروژه‌ای متن‌باز ندارید، پروژه‌های زیادی در گیت‌هاب وجود دارند که شما می‌توانید روی آن مشارکت داشته باشید.

این چیزهایی بود که الان به ذهنم رسید، کمال‌گرایی رو گذاشتم کنار و پست رو منتشر کردم، مطمئن‌ هستم که این متن مشکلات زیاد داره. ?


برنامه‌نویسینوشتن
میشه گفت توسعه‌دهنده!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید