عطا حشمتی
عطا حشمتی
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

شعری از محمد مختاری به یادبود سالمرگش

طرح از «ناشناس» چاپ‌شده در اندیشه‌آزاد، فروردین ۱۳۵۹ ص ۳۷
طرح از «ناشناس» چاپ‌شده در اندیشه‌آزاد، فروردین ۱۳۵۹ ص ۳۷


#محمد_مختاری این شعر را با عنوان #قارنا در رثای کشتگان حادثهٔ قارنا سرود و اولین بار آن را در بهار ۵۹ در نشریهٔ اندیشهٔ آزاد، دوهفته‌نامهٔ کانون نویسندگان ایران، شماره ۵ چاپ کرد. کشتار قارنا از مرموزترین و فجیع‌ترین حوادث اول انقلاب است که طی آن، در تابستان سال ۱۳۵۸ نزدیک به ۶۸ نفر از اهالی یک روستای کردنشین در آذربایجان غربی جان باختند. نه حکومت و نه گروه‌های فدرالیست کرد مسئولیت این جنایت را به عهده نگرفتند.

به برق شمشیر از دوزخ می‌جهند

و خانه‌های گلی را شقه می‌کنند.

ردای آدمخواران «دیر یاسین» را

اشباحی پوشیده‌اند

که خون قارنا

چشم‌های خالی‌شان را

پر نمی‌کند.


تمام دهکده را می‌بلعند

و تانک‌ها را بر دام‌ها و خرمن‌ها

می‌رانند

درخت‌های سدر را

به رگبار می‌بندند

و صمغ خونین از شاخه‌های سدر

می‌جوشد.


جنایت از چنگالشان

می‌گریزد

و آفتابِ بعد از ظهر

زیر دندان‌هایشان

تکه تکه می‌شود.


کنار مزرعهٔ سوخته

جنازه‌ها را سر می‌برند

و شخم‌زار فتح و قساوت را

بارور می‌کنند.

مدار وحش و جنون شعله می‌کشد

و فوج آدمخواران قیه می‌کشند

و پای می‌کوبند

به روی واژهٔ «...مختاری»*

که با حروف سرهای بریده

نوشته‌اند.


* در اصل شعر ترکیب دیگری آمده است که اینجا با حذف واژهٔ خود می‌توان معنای تراژیک قوی‌تری به این شعر بخشید.

محمد مختاریقارناشعر سپیدکانون نویسندگان ایران
پژوهشگرِ خرده‌پا - اینجا از کتاب‌هایی که خوانده‌ام و پادکست‌هایی که شنیده‌ام می‌نویسم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید