athenamirzaei777·۵ سال پیشچشمان مندر وضع عجیبی هستند ، چشمانم را میگویمطاقت دیدن ندارند ، دلش را ندارم در نگاه زیبایتغرق شوم زمانی که از دلتنگی هایت برایم میگوییدلم میخواهد…
athenamirzaei777·۵ سال پیشپرنده وجود منپرنده وجودم به آنی پر زد از همان لحظه که چشمانت میهمان دلم هستندهنوز ... هر ثانیه به دنبال او میگردماما پیدایش نیستاز حصار قلبم رهایی یافت…
athenamirzaei777·۵ سال پیشگوشش بدهکار نیستگوشش بدهکار نیستتنها سایه روشنی از عشق رنگ پریده اش را به یادگار دارداما هنوز هم در پی محبتی توأم با نفرت است سراغ سوالهای بی جوابی که خاط…
athenamirzaei777·۵ سال پیشدلنوشتهمرا به سکوت دعوت کرد واژه های دلنشین دیدگانشحرفهایی بود که تا به حال نشنیده بودمشاید هم نمیخواستم بشنومنگاهی کرد و رویش را برگرداند ولی د…