رویارویی با حوادث و احتمالات عنصر جدانشدنی سرمایهگذاری میباشد. سرمایهگذاری خصوصا سرمایهگذاری خطرپذیر نیاز به دقت و آیندهنگری ویژهای دارد تا صاحب سرمایه بتواند هر چه بهتر و با ریسک کمتری سرمایه خود را بازگرداند. همانطور که زمان بازگشت اصل سرمایه و سود حاصل از سرمایهگذاری خطرپذیر نسبتا طولانی مدت و متفاوت با سایر بازارهای مالی است شکل خروج از سرمایهگذاری یا اصطلاحا نقد کردن پول نیز تفاوت دارد. استراتژی خروج ، برنامه احتمالی سرمایهگذاران برای نقد کردن سرمایه به منظور کاهش ضرر و یا پایان موقعیت سرمایه خود در یک شرکت است.
سه روش زیر از رایجترین روشهای خروج سرمایهگذاران خطرپذیر است.
1.عرضه اولیه
2.ادغام و تملک
3.خرید توسط مدیران
عرضه اولیه عمومی(IPO) فرآیندی است که یک شرکت خصوصی برای اولین بار سهام خود را برای عموم آزاد میکند، در واقع اولین باری که یک شرکت خصوصی وارد بازار سرمایه می شود عرضه اولیه عمومی نام دارد. IPO مرحله مهمی در رشد یک شرکت خصوصا یک استارتاپ است چرا که علاوه بر دسترسی عموم به سهام این شرکت، اعتبار کسب و کار بالا خواهد رفت گرچه که فرآیند IPO گران و نیازمند وقت بسیاری است برای مثال مراحلی که یک شرکت برای ورود به بازار سرمایه آمریکا باید بگذراند به لحاظ زمانی حدود 6ماه تا یکسان و به لحاظ مالی بین چند صد دلار تا چندین هزار دلار هزینه برای شرکت دارد اما جذابیت عرضه اولیه عمومی سهام برای سرمایهگذاران خطرپذیر خصوصا در سال گذشته،2019، باعث ورود 138 میلیارد دلار نقدینگی توسط استارتاپها به بازار سرمایه شده است. یک شرکت برای عرضه عمومی سهام خود در بازار سرمایه آمریکا ابتدا باید مراحل زیر را طی کند.
1.شروع همکاری با یک بانک سرمایهگذاری(Investment bank)
2.مذاکره با بانک سرمایهگذاری در مورد مسائل مهمی مثل تعداد سهام منتشر شده، قیمت عرضه، ارزش داراییهای شرکت
3.ثبت توافقنامه در سازمان بورس و اوراق بهادارآمریکا، شامل صورتهای مالی، مسائل حقوقی و مدیریتی
4.انتشار دفترچه اطلاعات شرکت، این اتفاق زمانی میفتد که مسئولان سازمان بورس و اوراق بهادار در حال راستیآزمایی اطلاعات شرکت هست. در همین زمان ذینفعان شرکت، سرمایهگذاران بزرگ را با اطلاعات منتشرشده شرکت تحریک میکنند ولی در مورد زمان و قیمت سهم صحبتی به میان نمیآید.
5.شرکت و ذینفعان براساس میزان موفقیت آمیزبودن فرآیند تحریک سرمایهگذاران و شرایط بازار برای انتخاب زمان و قیمت عرضه مذاکره میکنند.
6.بانک سرمایهگذاری سهام را برای فروش به بازار سهام عرضه میکند و سرمایهگذار اولیه میتواند پول خود را نقد کند و یا به سهام خود اضافه کند.
یکی از شرکتهای آمریکایی که در سال 2019 عرضه اولیه خود را انجام داده، شرکت نرمافزاری Pinterest است. در آوریل سال 2019 Pinterest برای اولین بار با مشخصات زیر و برآورد هزینه 7.5 میلیون دلار وارد بازار سرمایه شد.
همانطور که میدانید Pinterest شبکه اجتماعی و پلتفرمی جهت به اشتراکگذاری تصاویر در موضوعات مختلف است، این شرکت از سال 2009 رسما فعالیت خود را در کالیفرنیا به عنوان یک استارتاپ نوپا آغاز کرد و پس از جذب مجموعا 1.5 میلیارد دلار سرمایه از سرمایهگذاران خطرپذیر 11 مرحله بلوغ خود را طی کرد. تغییرات صورتهای مالی سهگانه به عنوان ابزار کلیدی تاثیر IPO را بر ساختار مالی شرکت قابل درک میکند، همپنین به عنوان سهامدار و یا سرمایهگذار بررسی سلامت مالی شرکت از اهمیت بالای برخوردار است. بنابراین در جداول زیر خلاصهای از صورتهای مالی تنظیم شده توسط این شرکت را در سال 2018 و 2019 بررسی میکنیم.
ترازنامه
بررسی اجمالی ترازنامه Pinterest در سالهای 2018 و 2019 به خوبی قدرت مالی این شرکت را پس از عرضه اولیه در بازار سهام نشان میدهد گرچه دارایی و بدهی و حتی سرمایه در گردش به تنهایی نمیتواند قدرت مالی شرکت را تعیین کند اما همانطور که در جدول قابل مشاهده است سرمایه در گردش شرکت طی یکسال 142% افزایش داشته، برای این موضوع دو سناریو محتمل است; یا شرکت به قدر کافی میتواند از پس بدهی و داراییهای جاری خود بر بیاید یا اینکه به خوبی از سرمایه شرکت استفاده نمیشود. از آنجا که Pinterest زیرمجموعه صنایع نرمافزاری و خدمات اینترنتی محسوب می شود بهتر است در این مورد سرمایه در گردش شرکت با متوسط همگروههای خود در این صنعت مثل فیسبوک و گوگل مقایسه شود. متوسط شاخص Current Ratio که با سرمایه در گردش همبستگی دارد، این نرخ برای شرکتهای این صنعت در آمریکا عدد 1.34 را نمایش میدهد. این شاخص برای سال قبل از IPO، 11.7 و بعد از عرضه در بازار سهام 8.2 می باشد. معمولا این شاخص هر چه کمتر باشد خطرناک و نمایانگر ضعف توانایی مالی شرکت در قبال تعهدات کوتاه مدت(سالانه) و کاهش این نرخ به سمت نرخ متوسط صنعت مربوطه نمایانگر بهبود مدیریت سرمایه در گردش جهت راهبرد اهداف کسب و کار خواد بود.
جریانات نقدی
روند رو به مثبت جریانات نقدی آزاد و عملیاتی به وضوح افزایش قدرت شرکت در برابر تعهدات فعالیتهای عملیاتی کسب و کار را نشان میدهد هر چه اختلاف بین جریان نقدی عملیاتی شرکت و هزینه سرمایه بیشتر(مثبتتر) ، انتظار داریم سرمایه به شکل بهینهتری در اختیار عملیات مربوط به شرکت قرار گرفته باشد. گرچه که نسبت جریان نقدی آزاد به جریان نقدی عملیاتی بعد از عرضه اولیه سهام تضعیف شده و شرکت نسبت به سال قبل از عرضه قدرت کمتری در برابر بازپرداخت سود سهامداران شرکت دارد.
·درآمد
رشد فروش Pinterest به عنوان شبکه اجتماعی که مدل درآمدی آن بر اساس تبلیغات کلیکی و تعاملی با کاربران است تابعی از نرخ کاربران فعال ماهانه خواهد بود تعداد کاربران فعال ماهانه اواخر سال 2019، 339 میلیون، 26% و نرخ رشد فروش 46% نسبت به سال گذشته ثبت شد، یکی از دلایل محتمل رشد شگفتانگیز کاربران و بالتبع فروش، اخباری که در زمان IPO منتشر شد در کنار عملکرد مثبت شرکت بوده هر چند که موضوع جنبهی رسانهای عرضه اولیه عمومی سهام را برای یک استارتاپ نباید دست کم گرفت. در مورد نرخ فروش و درآمد پس از کسر مالیات و استهلاک در ظاهر تناسبی وجود ندارد اما قطع به یقین تعداد کاربران و مشتریان بیشتر هزینه ارائه خدمات و عملیات فروش را بالا می برد.
یک فعال بازار سرمایه چه به عنوان خریدار یا فروشنده و یا حتی صاحب سهام در کنار اطلاعاتی که صوررتهای مالی در مورد نقدینگی، بدهیها و سوددهی یک سهام باید بداند، در مورد جذابیت یا عدم جذابیت یک سرمایهگذاری نیز باید تصمیمگیری کند. نسبتهای ارزشیابی در کنار بررسی صورتهای مالی در تعیین ارزش یک سهم به عنوان یک راهنما عمل خواهند کرد. نسبتهای ارزشیابی قیمت سهم را به صورت یکپارچه در بازار بورس ارائه میدهند تا تعیین شود یک سهم نسبت به قیمتی که دارد ارزانتر و یا گرانتر است.
نسبتهای ارزشیابی
هر یک از شاخصهای بالا نسبت قیمت سهام را به ترتیب به ازای 1 دلار درآمد، قیمت دفتری(اسمی)، یک دلار فروش و یک دلار جریان نقدی نشان میدهند. همانظور که در جدول مشهود است نرخهای P/E و P/CF غیرقابل مقایسه با نرخ متوسط صنایع نرمافزاری هستند اما در مورد P/S ، این نرخ در قیاس با صنعت اختلاف فاحشی ندارد و بالاتر از میانگین خود در صنعت است گرچه این نسبتها به صورت کلی بررسی میشوند اما بیشتر بودن P/S در قیاس با صنعت نشان میدهد سایر رقبا هزینههای کمتری نسبت به این شرکت برای فروش محصول خود دارند.P/B که نسبت قیمت به ارزش اسمی(دفتری) سهم را نمایش میدهد نسبت به سایر همگروههای صنعت مربوطه کمتر است بنابراین افرادی که برای خرید سهام به دنبال سهام شرکتهای اینترنتی هستند فرصت خرید به حساب میآید. P/E منفی تمامی تصورهای غلط افراد نسبت به سودآور بودن شرکت استارتاپی در زمان IPO را از بین میبرد، در واقع IPO تنها مرحلهای از مراحل جذب سرمایه است نه مرحلهای برای تخمین زمان نقطه سر به سر و سود آوری.
عرضه اولیه علاوه بر اعتباربخشی به یک شرکت استارتاپی که تا قبل از آن به صورت خصوصی اداره میشد اثرات مثبتی بر سلامت مالی کسب و کار، دارد. شرکتی که تا پیش از این اتفاق، صورتهای مالی آن تنها توسط بنیانگذاران و سهامداران قابل مشاهده بوده همچنین مهر تایید توسط سازمان بورس و اوراق بهادار را دارد و در حال حاضر برای عموم نیز قابل رویت و تحلیل است. هر چند که طبق بررسی تعداد محدودی نسبت مالی، هزینههای عملیاتی و سرمایهگذاری به اندازهای بالاست که از مثبت شدن جریانات نقدی جلوگیری میکند اما این شرکت طی یکسالی که از عرضه عمومی آن در بازار سرمایه میگذرد فروش و درآمد خود را حدود 40 درصد افزیش داده. برای کسب و کاری مانند Pinterest افزایش تعداد کاربران فعال ماهانه شاخصهی کلیدی رشد کسب و کار و بالطبع هزینههای بیشتر است. اما نرخی که در هیچ یک از جداول و صورتهای مالی پیشین به آن اشاره نشد PEG است این نرخ نسبت بین قیمت و رشد یک شرکت را کمی میکند. به وضوح هر چه نرخ کوچکتر باشد، رشد بیشتر انتظار میرود. نرخ PEG برای Pinterest عدد -2.16 گزارش شده است، منفی بودن و پایین بودن این نرخ نسبت به سایر رقبا برای سرمایهگذار نشاندهنده فرصت سرمایهگذاری در قیمتهای پایین درقبال رشد بالا میباشد. به نظر میرسد سرمایهگذاران بازار سهام که روی این شرکتهای نوپا سرمایهگذاری میکنند، استراتژیهای بلند مدتتری را برای سرمایهگذاری خود را طراحی کردهاند. این شرکت در بازار سرمایه از ابتدای عرضه تا به امروز نوسانهای زیادی داشته است اما به طور کلی قیمت حال حاضر نسبت به قیمت اولیهی ذکر شده در فایلهای سازمان بورس و اوراق بهادار آمریکا یک دلار اختلاف دارد. در واقع رشد سهام این شرکت روند کاهشی را طی یکسال اخیر نشان میدهد. علت این مساله فارغ از اتفاقاتی است که در بازار سرمایه آمریکا به دلیل رکود اقتصادی رخ داده است و ریشه در ارزشگذاری و قیمت هر سهم هنگام عرضه دارد، البته طبق فایلهایی که توسط بانک سرمایهگذاری گلدمن ساکس منتشر شده قیمت هر سهم 16 دلار با خطای مثبت و منفی 1 دلار حساب شده است اما کارشناسان زیادی مدعی هستند قیمت و ارزشگذاری برای کشف قیمت این سهم رقمی بالاتر از آنچه که هست اعلام شده. بنابراین مساله کشف قیمت و ارزشگذاری یک شرکت هم برای سرمایهگذارانی که از ساختار سهامداری شرکت خارج می شوند و هم برای خریداران سهام در بازار سرمایه اهمیت دارد، گرچه این ارزشگذاری بالا به نفع افرادی که از این شرکت خروج می کنند است اما آثار مخرب آن برای کسب و کار و سهامداران جدید نمود میکند. به صورت کلی باید توجه داشت که IPO ، یک معامله دو سرسود در صورت اجرای درست برای سرمایهگذاران خطرپذیر و صاحبان استارتاپ است از طرفی سرمایهگذارانی که سالیان سال توانایی نقد شدن پول خود را نداشتند به سرمایه و سود خواهند رسید و از طرفی استارتاپها با پذیرش در بورس موظف به شفافسازی مالی در کنار تامین مالی خواهند بود.