آقا من عاشق این بازی ایرانی ها هستم که حال و هوای ایران رو وارد بازی کردن! همین که مثلا خانومه چادر گل گلی سرشه یا یکی لُنگ انداخته دور گردنش انگاری که راننده کامیونه، حس وطنپرستیم گل میکنه! حاضرم هستم تا ابد پای باگهای بازی وایستم! ناسلامتی مِید این ایران! هشتگ متولد ایران! هشتگ حمایت از تولید داخلی! هشتگ وطنم حتی! با دیدن بازیهای این سبکی همه این هشتگهایی که یه زمانی ترند شده بودن رژه میرن تو مغزم و سریع دستم میره روی دکمه دانلود بازی !
الحق هم حسی که این بازیها بهت میدن و غنجی که دلت با دیالوگهای بومی میره حداقل قابل مقایسه با بازیهای خارجی با همون سبک نیست. یکیش همین بازی آنلاین باباپز!
نوجوون خجستهای که بودم و گوشی موبایل نداشتم، یه بازی آشپزی توی گوشی داداشم بود که داداشم از دستم رهایی نداشت انقدر که میوفتادم روش و ول کن نبودم. بازیه چی بود؟ خانومه گارسون بود و تند و تند باید میرفت به مشتریا غذا میداد. چشمت همینجور به نوار کوتاه صبر مشتریا بود که از سبز، نارنجی و از نارنجی، قرمز میشد و بعدم اگه هنوز غذا تو حلقشون نبود قاطی میکردن، پا میشدن، میرفتن و تو هی میگفتی: نرووو، بهم فرصت بده، جبران میکنم لعنتی!
تو کافه بازار که دست بر قضا بازی باباپز رو برای اولین بار دیدم، یهو گفتم ای دل غافل... اعتیاد کودکیام داره با یه بازی مشابه ایرانی بهم چشمک میزنه. میخواستم فرار کنم ولی هشتگا ولم نکردن و تا به خودم اومدم دیدم بازی رو نصب کردم و یکی داره با صدای کلفت لوتیوار، با عرقگیر آستین کوتاه و موهای سینه وزوزیِ از یقه بیرون زده، در حالی که آهنگ بندری پخش میشه، بهم میگه:
سلام، من اصغر سیبیلم و اینجام تا بهت یاد بدم چطوری رستورانتو مدیریت کنی!...
من نمیخواستم بشنوم، اما دستمو گرفت و اولین مشتری راضی رو نشونم داد که بهم انعام میده و دیگه فهمیدم که کارم تمومه! :)) دلم گرفتار شد…
حال و هوای بازی خیلی بامزهتر از بازیهای مشابهشه. کارکترهای ایرانی، دیالوگهای مشتی، مغازههای ایرانی مثل فلافلی و کبابی، آهنگای قری ایرانی… مشتریا میان تو مغازه و اصغر سیبیل با اون زبون چرب و نرمش باهاشون چاق سلامتی میکنه، تو تند تند باید غذا درست کنی و مواظب باشی غذاها نسوزه یا مشتریا خیلی معطل نشن تا بتونی پول خوب دشت کنی، پولاتو جمع کنی، آخر شب دخلتو بشمری و حساب کتاب کنی که میتونی وسایل مغازتو نونوار کنی یا یه مغازه جدید بخری یا نه…
بازی ماموریتهای بامزهای هم داره. مثلا میگه کار ۱۰ تا سیبیلو رو راه بنداز تا بهت جایزه بدم :)). شما باشین عاشق نمیشین؟!
خلاصه قشنگ با آشپز و اصغر و مشتریا همذاتپنداری میکنی و به خودت میای می بینی داری برای جا افتادن توی شهر باباپز جون میکّنی و حرص میخوری و برنامه میریزی!
به خاطر همین اگه یه جایی هستین که حوصلهتون سر رفته و چیزی حواستون رو پرت نمیکنه راحت میتونید با این بازی موبایل سرگرم شید. ولی توصیه من بهتون اینه که اگه باید حواستون به چیزی باشه، مثلا وقتی سوار مترو هستین بازیش نکنین؛ چون از ایستگاه جا میمونین :))
حالا ام اگه با من کاری ندارین اصغر صدام میکنه! مثکه یکی از مشتریا از دنده چپ پاشده!
دانلود مستقیم بازی آنلاین باباپز
سایر بازیهای مرکز تخصصی نشر بازی آواگیمز:
بازی اندروید رایگان دبرنا، نوستالژی کودکیها به سبک آنلاین!
بازی اندروید رایگان پاورتانک، نبردی از جنس قدرت