نکات کلیدی این مطلب:
گروه ترجمه کلینیک آوان – شما بدون شک با مواردی از آزار و اذیت کلامی آشنا هستید. به عنوان مثال درنظر بگیرید که در مغازه ای هستید و می شنوید که زنی از همسرش می پرسد: “به نظر شما شیر بیشتری نیاز داریم؟”
همسر به صورت زن نگاهی می کند و فریاد می زند: “از کجا می دانم؟ چرا قبل از اینکه بیاییم مغازه چک نکردی؟ همیشه وقت من را تلف می کنی.”
همچنان که شما ناراحت می شوید، آن زن به آرامی از همسر خود عذرخواهی می کند.
با خود می گویید: “این یک رابطه سمی است. خدا را شکر که هیچ یک از ارتباطات من آنقدر بد نیست.”
اما این امکان وجود دارد که ارتباطات خود شما (عاشقانه یا غیر عاشقانه) نه از نظر نوع، بلکه فقط در درجه با آن چیزی که وجود دارد متفاوت باشد.
خشم توهین آمیز مانند: فریاد زدن، جیغ زدن، فحاشی کردن، و بلند صدا زدن، تنها یکی از انواع توهین کلامی است. دسته ای دیگر از نقض هنجارهای گفتگو به عنوان ابزاری برای افراد تجاوزگر جهت به دست آوردن قدرت یا حفظ آن استفاده می شود.
پل گریس، زبان شناس و فیلسوف، استدلال می کند که اکثر مردم تمایل دارند از یک اصل مشترک در مکالمه پیروی کنند که شامل چهار هنجار یا اصل است:
اگرچه ممکن است مقدار و ارتباط بسیار شبیه به نظر برسند، اما این دو تفاوت ظریفی با یکدیگر دارند. مقدار نشان میدهد که اطلاعات ضروری را کنار نگذارید یا اطلاعاتی را که مورد نیاز نیست اضافه نکنید. در مقابل، ارتباط نشان می دهد که موضوع مکالمه تغییر نمی کند. برای درک بهتر دو مثال در زیر آورده شده:
نقض مقدار:
مسئول پذیرش: گفتی اولین باری هست که به اینجا میایید؟
جیمی: آره-البته، من قبلاً به دندانپزشکی رفته بودم، اما تازه از نیویورک به اینجا نقل مکان کردیم. خوب، در واقع، ما برای پنج روز در خانه خواهرم در کلیولند در مسیر رسیدن به اینجا توقف کردیم. آنها تازه اولین بچه خود را به دنیا آوردند و ….
مسئول پذیرش: فقط این مدارک را پر کنید. میتونی اونجا بشینی
نقض ارتباط:
بری: میخوای فیلم ببینی؟
اندی: سگ من زئوس نام دارد.
همچنین رفتار بیصدا و شبحسازی نیز نقض شدید مقدار است.
نقض اصول “گریس” همیشه هم بد نیست. در واقع، زمانی که فرض میکنیم شنونده میتواند متوجه منظور ما شود، آنها را نقض میکنیم.
به عنوان مثال، اگر آب و هوا آلوده و کثیف باشد و به همکارتان بگویید «امروز هوا فوقالعاده عالی است»، اصل کیفیت را زیر پا گذاشتهاید، زیرا می دانید که این گفته شما درست نیست و شواهد آن را تأیید نمی کند. اما احتمالاً این را بدیهی میدانید که همکارتان میتواند متوجه شود که منظور شما برعکس آن چیزی است که واقعاً گفتهاید و از کنایه برای سبک کردن اوضاع استفاده کردهاید.
در حالی که معانی ضمنی یا “معنای تلویحی گریس” در زبان عادی رایج است، اما سوء استفاده کنندگان کلامی گاهی از نقض اصول گریس به عنوان ابزاری برای سوء استفاده بهره می برند.
مانند سایر اشکال آزار روانی، هدف نهایی آزاردهنده کلامی از آزار و اذیت قربانیان این است که فرد قربانی اعتماد به نفس و احساس خود را از دست بدهد تا سوء استفاده کننده بتواند قدرت را به دست آورد یا آن را حفظ کند.
چند نوع فرعی از رفتارهای کلامی هستند که علاوه بر نقض کیفیت مکالمه می توانند ابزاری برای فرد سوءاستفاده کننده باشد. وجه مشترک این رفتارهای کلامی این است که سوءاستفاده کننده می داند که اظهاراتش نادرست و فاقد شواهد می باشد. در اینجا به چند نمونه اشاره می کنیم:
در حالی که طعنه گاهی می تواند به عنوان نوعی شوخ طبعی درنظر گرفته شود، اما گاهی نیز می تواند آزاردهنده و نوعی توهین کلامی باشد که اصل کیفیت مکالمه را نقض می کند. سوء استفادهکنندگانی که از طعنه برای توهین یا مسخره کردن استفاده میکنند، با بیان ناخوشایندی مخالفت خود را عنوان می کنند و به دیگران حمله میکنند. برای مثال:
در بی اهمیت جلوه دادن، آزارگر به دنبال این است که دستاوردهای قربانی را بی اهمیت جلوه دهد، علیرغم این واقعیت که او می داند اظهاراتش نادرست است یا فاقد شواهد می باشد. برای مثال:
برخی از سوءاستفاده کنندگان کلامی عمداً اظهارات تحقیرآمیز یا حمایتکننده درباره شما می گویند، علیرغم اینکه میدانند اظهاراتشان نادرست است. برای مثال:
در تضعیف سوءاستفاده کننده با اظهار نظر منفی در مورد پیشنهادات، نظرات و استدلال های شما، سعی می کند کیفیت مکالمه را نقض کند و شما را تضعیف کند. به عنوان مثال:
تکنیک چراغ گاز از فیلمی به همین نام گرفته شده است. فیلم Gaslighting داستان شوهری است که در راستای نقشه مجرمانه ای که در سر دارد، به همسرش می قبولاند که دچار روان پریشی شده است. او برای این کار چراغ های گاز خانه را دستکاری می کند و هنگامی که همسرش به کم و زیاد شدن نور چراغ گاز اشاره می کند، مرد ادراک و حس او را به چالش می کشد وبه گونه ای وانمود می کند که گویی هرگز چنین اتفاقی نیافتاده است!
تکنیک چراغ گاز تلاشی است برای اینکه فرد سوءاستفاده کننده شما را وادار کند درک، حافظه و حتی عقل خود را زیر سوال ببرید. در تکنیک چراغ گاز نیازی به ماهیت شفاهی نیست، اما اغلب کیفیت را نقض می کند.
مثال 1:
قربانی: گفتی که شنبه گذشته با جان بودی.
متجاوز: من هرگز این را نگفتم. حافظه شما وحشتناک است.
مثال 2:
قربانی: آن صدا را شنیدی؟
متجاوز: نه. حتما توهم داری.
توهین کلامی که مقدار را نقض می کند
خودِ “گریس” مثالی ارائه کرد که میتوان آن را به عنوان نمونهای از توهین کلامی تعبیر کرد: بنزین اتومبیل شخصی تمام شده است و او از رهگذری میپرسد که از کجا میتواند بنزین بیاورد. رهگذر می گوید: یک پمپ بنزین در یک کیلومتری است. در اینجا به طور ضمنی گفته می شود که پمپ بنزین باز است و بنزین دارد. اما اگر رهگذر بداند پمپ بنزین بسته است یا بنزین ندارد، با کنار گذاشتن اطلاعات ضروری، مقدار را زیر پا گذاشته است. در حالی که او دروغ نمی گوید، فریبکاری می کند.
سوء استفاده کنندگان کلامی که از ارائه اطلاعات خودداری می کنند یا عمداً نمی توانند افکار و احساسات خود را به اشتراک بگذارند، مقدار مکالمه را نقض می کنند.
مثال 1:
قربانی: من آن غذای مورد علاقه شما را درست کردم.
متجاوز: باشه.
مثال 2:
قربانی: آیا می توانم صورتحساب های کارت اعتباری شما را ببینم؟ شاید بتوانم بفهمم که آیا می توانیم بودجه خود را کاهش دهیم.
سوء استفاده کننده: به هیچ وجه، شما اظهارات کارت اعتباری من را بررسی نمی کنید.
مسدود کردن و منحرف کردن اشکالی از آزار کلامی است که در آن آزارگر فرض میکند که حق تصمیمگیری درباره موضوع گفتگو را دارد.
مثال 1:
قربانی: “امروز یک اتفاق واقعا خنده دار در محل کار رخ داد.”
متجاوز: “آیا ما همیشه باید در مورد روز کاری شما صحبت کنیم؟”
مثال 2:
سوء استفاده کننده: موضوع صحبت های شما خسته کننده است، من نمی توانم درباره این موضوع با شما صحبت کنم.
سوء استفادهکنندگان کلامی که اصول رفتار را زیر پا میگذارند، ممکن است از زبانی پرمدعا استفاده کنند تا هوش و حواس شما را بربایند. به عنوان مثال:
سوء استفاده کننده: “فکر نمی کنم شما بتوانید این تلوزیون را بخرید”
ممکن است از تکنیگ چراغ گازی به عنوان یک تاکتیک دیوانه کننده استفاده کنند. مثال:
قربانی: به نظر شما این میز برای اتاق نشیمن ما خیلی بزرگ است؟
سوء استفاده کننده: البته که نه، زیباهم می کند.
نوشته: دکتر بریت بروگارد / استاد فلسفه و مدیر آزمایشگاه تحقیقات چند حسی در دانشگاه میامی.