نکات کلیدی این مطلب:
کلینیک روانشناسی و مددکاری آوان – تئوریهای توطئه قرنهاست که در جوامع مختلف جاری هستند، اما در فرهنگ معاصر ما برجستگی فزایندهای پیدا کردهاند که ناشی از دنیایی مضطرب است. در تبادل اطلاعات پرسرعت و حباب رسانههای اجتماعی، این نظریهها زمینه مناسبی برای ریشهیابی و گسترش پیدا میکنند و اغلب با ترسها و عدم قطعیتهای افراد بازی میکنند. جذابیت چنین نظریه هایی می تواند چند وجهی باشد. آنها توضیحات ساده ای را برای مشکلات پیچیده ارائه می دهند، باورها یا تعصبات از قبل موجود را تأیید می کنند و در مواقع هرج و مرج یا سردرگمی احساس کنترل ایجاد می کنند. کشف مکانیسمهای روانشناختی که این نظریهها را بسیار فریبنده میکند و اینکه چگونه در جوامع مورد توجه قرار میگیرند، بسیار مهم است.
در روانشناسی اجتماعی، شیفتگی به تئوری های توطئه و اینکه چرا مردم آنها را باور می کنند، تبدیل به بحثی جذاب شده است. این تئوری ها که اغلب با توطئه های مخفی و برنامه های پنهان همراه هستند، می توانند تأثیرات اجتماعی مهمی داشته باشند، دیدگاه های سیاسی را شکل دهند و بر رفتار عمومی تأثیر بگذارند. اما چه عوامل روانشناختی باعث میشود افراد به این باورهای اغلب بیاساس بپیوندند؟
تئوریهای توطئه بر اساس سوگیریهای شناختی (میانبرهای ذهنی که به ما امکان میدهند دنیای اطرافمان را درک کنیم) رشد میکنند. یکی از این سوگیری ها «سوگیری تناسب» است که مردم را به این باور می رساند که رویدادهای مهم باید دلایل اساسی داشته باشند. از این رو، برخی افراد به سختی میپذیرند که رویدادهای تاریخی میتوانند ناشی از دلایل ساده و پیش پا افتاده باشند. این سوگیری میتواند باور به تئوریهای توطئه که توضیحات مفصلی برای رویدادهای مهم ارائه میکنند را تقویت کند.
یک مثال جهانی و کلاسیک از سوگیری تناسب، ترور رئیس جمهور آمریکا جان اف. کندی (John F. Kennedy) در سال 1963 است. برای بسیاری دشوار است که بپذیرند چنین رویداد مهمی می تواند کار یک مرد مسلح باشد. در عوض، آنها به دنبال توضیحات اساسی تر هستند، که منجر به تئوری های توطئه متعدد، از جمله دخالت سیا، مافیا، یا حتی معاون رئیس جمهور میشود. این تئوریها طرحهای بزرگ و پیچیدهای را ارائه میکنند که متناسب با بزرگی رویداد است و سوگیری تناسب را برآورده میکند.
یکی دیگر از سوگیری های شناختی، «سوگیری تأییدی» است. مردم تمایل دارند اطلاعاتی را جستجو کنند و روی آن تمرکز کنند که باورهای قبلی آنها را تأیید می کند، در حالی که شواهد متناقض را نادیده می گیرند یا رد می کنند. از این رو، هنگامی که فردی شروع به باور نظریه توطئه کند، احتمالاً اطلاعات جدید را به گونه ای تفسیر می کند که این باور را تقویت کند.
تئوری «دروغ فرود بر کره ماه» به خوبی سوگیری تأیید را نشان میدهد. در سال 1969، زمانی که نیل آرمسترانگ (Neil Armstrong) بر سطح ماه قدم گذاشت، بسیاری بر این باور بودند که این اقدامی است که توسط دولت ایالات متحده برای تسلط بر رقابت فضایی علیه اتحاد جماهیر شوروی انجام شده است. حامیان این نظریه اغلب شواهد قاطع را نادیده می گیرند، مانند تکه هایی از صخره های ماه که به زمین آورده شدند، هزاران تایید مستقل از فرود روی ماه و شهادت فضانوردان. در عوض، برای “اثبات” اینکه فرود روی ماه صحنه سازی شده است آنها بر روی ناهنجاریهایی تمرکز میکنند که معتقدند در فیلمهای فرود روی ماه میبینند، مانند تکان خوردن پرچمها که حاکی از وجود باد است (که در خلاء فضا غیرممکن است) یا اختلاف در زوایای نور و سایه در عکسها. این یک مورد کلاسیک از سوگیری تأیید است که در آن افراد به دنبال شواهدی برای تأیید باورهای از قبل موجود هستند و در عین حال وجود شواهد گسترده ای که با توطئه در تضاد میباشد را نادیده میگیرند.
تأثیرات اجتماعی نیز نقش مهمی دارند. در جامعهای که مردم نسبت به مقامات بی اعتماد هستند، تئوری های توطئه می توانند شکوفا شوند. مردم اغلب توضیحات جایگزینی را ارائه می دهند که بیشتر با جهان بینی خودشان همسو می شود، به خصوص اگر مردم از قبل احساس می کنند که به حاشیه رانده شده اند یا نسبت به روایت های جریان اصلی مشکوک هستند.
همهگیری کووید-19 باعث ایجاد تئوریهای توطئه متعددی شده است که توسط همان سوگیریهای شناختی و عوامل اجتماعی تقویت شدهاند. یکی از این نظریه ها نشان می دهد که ویروس عمدا مهندسی شده و به عنوان یک سلاح زیستی منتشر شده است. علیرغم اجماع گسترده علمی مبنی بر اینکه ویروس به طور طبیعی از حیات وحش منشا گرفته است، برخی از افراد به دلیل بی اعتمادی و ترس، تصمیم می گیرند که این توطئه را باور کنند. آنها به طور انتخابی اطلاعاتی را انتخاب می کنند که از تئوری سلاح های زیستی پشتیبانی می کند، مانند نزدیکی موسسه ویروس شناسی ووهان به بازاری که اولین دسته از موارد در آن ظاهر شد. در حالی که تحقیقات گسترده ژنومی را که نشان دهنده منشا طبیعی ویروس است، نادیده می گیرند. این یک مثال معاصر از این است که چگونه سوگیری تایید میتواند افراد را به باور تئوریهای توطئه وادار کند، حتی در مواجهه با شواهد متناقض قوی.
تحقیقات نشان می دهد که بلوغ عاطفی، یا فقدان آن، می تواند بر حساسیت به تئوری های توطئه تأثیر بگذارد. بر اساس مطالعهای که در اروپا انجام شد، مشخص شد که بین هوش هیجانی و اعتقاد به تئوریهای توطئه همبستگی منفی وجود دارد. اساساً، افراد با هوش هیجانی بالاتر که جزء کلیدی بلوغ عاطفی میباشد، کمتر به چنین نظریههایی اعتقاد داشتند. این می تواند به این دلیل باشد که افراد بالغ از نظر عاطفی در مدیریت ابهام و عدم اطمینان بهتر عمل می کنند و جذابیت تئوری های توطئه را کاهش می دهند که توضیحاتی ساده برای مسائل پیچیده ارائه می دهند.
خانواده درمانی بوون (Bowen)، رویکردی مبتنی بر ساختار برای درک رفتار انسان میباشد که میتواند نشان دهد افرادی که به تئوریهای توطئه کشیده میشوند، ممکن است با یک “خود متمایز سازی” سر و کار داشته باشند. بر اساس این نظریه، چنین افرادی اغلب با وابستگی عاطفی دست و پنجه نرم می کنند، که آنها را به جستجوی اعتبار و احساس تعلق از گروه هایی می کشاند که در باورهایشان مشترک هستند. در این زمینه، تئوریهای توطئه میتوانند حس جامعه و هویت را ارائه دهند، سیستم اعتقادی فرد را تقویت کرده و حمایت عاطفی را فراهم کنند.
ترکیبی از سوگیری های شناختی، تأثیرات اجتماعی، بلوغ عاطفی و پویایی خانواده می تواند به باور فرد به تئوری های توطئه کمک کند. درک این عوامل برای روانشناسان و هر کسی که به دنبال حرکت در دنیایی است که در آن چنین نظریه هایی به طور فزاینده ای رواج دارند بسیار مهم است.
اگر شما یا یکی از نزدیکان خود متوجه تئوریهای توطئه شدهاید، چند مرحله وجود دارد که میتوانید برای بهبودی استفاده کنید. اول، مهارت های تفکر انتقادی را توسعه دهید و سعی کنید بین منابع اطلاعاتی قابل اعتماد و غیرقابل اعتماد تمایز قائل شوید. ثانیاً، در گفتگوی باز و همدلانه در مورد نظریه خاص شرکت کنید. حضور بدون قضاوت و تعصب در چنین گفتگوهایی اغلب می تواند نشان دهد که چرا بحث پیرامون تئوری توطعه جذاب به نظر می رسد. گاهی ممکن است کمک حرفه ای لازم باشد. مشاوره روانشناختی میتواند فضای امنی برای کشف این باورها و ریشههای آنها فراهم کند و احتمالاً نگرانیها یا ترسهای اساسی که باعث علاقه به نظریههای توطئه میشود را آشکار کند. به یاد داشته باشید، کمک گرفتن مشکلی ندارد و کاملا طبیعی است. سفر به سوی درک در جریان است و هر قدم به سوی پرسش و یادگیری گامی در مسیر تکامل است.
محمد امین مختاریان
مطالب مشابه: