به نام پروردگاری که رحمتش بی اندازه و مهربانی اش همیشگی است.
در این نوشته به رازی اشاره می کنم که خودم با تجربه به آن دست یافته ام و مطمئن هستم که برای شما هم مفید خواهد بود و حس خوب حاصل از آن بین خوانندگان این مطلب تکثیر خواهد شد. من به این جمله بسیار معتقدم که زمانی خوشبختی به سوی ما می آید که خوشبختی دیگران را قلبا از خدا خواستار باشیم. بنابراین مطلب زیر را تقدیم می کنم به آنان که دل پاکی دارند و در جستجوی آرامش درونی و نظری از عالم نور هستند. من با تجربه و تحقیق دریافته ام که در دل این واژه دنیای دیگری در جریان است. سپاسگزاری از واژه های غنی است که می توان هزاران موهبت را در آن جستجو کرد. که پر از زیبایی و آرامش است، دنیایی که با دنیای فعلی ما بسیار متفاوت است. قدرت این واژه در حد یک زندگی باسعادت است. اگر ما همین یک واژه را به خوبی درک کنیم و آن را به کار بگیریم دنیا رنگ و بویی دیگر خواهد داشت. از نظر روحی و روانی، معیشتی و اجتماعی جایگاه بهتری نصیبمان می شود. مشکل بشر از زمانی آغاز شد که واژه های آسمانی، جای خود را به دغدغه های زمینی می دهند آن زمان که خالق و هدایتگر خود را به فراموشی می سپارند و در کوره راه زندگی فراموش می کند از کجا آمده است و به کجا می رود. دنیا کم کم پرده ای بر او می افکند و نور آسمانی را از او می گیرد و همین سرآغاز حرکتی بی ثمر و گرفتاری های بی پایان و سرآغاز تنهایی است چرا که همه چیز هست اما آنکه باید باشد از دل ها رفته است. شروع تمام مشکلات روحی و روانی، گرفتاری ها، دروغ ها، حسادت ها، طمع ها و خشم ها از زمانی است که دل به همه چیز سپرده ایم غیر از خالق. وقتی بشر خود را تنها ببیند بر همه چیز چنگ می زند و وای از آن روز که از شیطان و پیروان او یاری بخواهد و دست یاری به سوی آنها دراز کند. از آنجا که قلب او آکنده از آشفتگی است نمی تواند خیر و شر را از هم تفکیک کند و در نگاه اول تصور می کند چنین منابعی می توانند نیاز او را تامین کنند اما نمی داند که اینها نه تنها نیاز او را برآورده نمی سازند بلکه کویری هستند که عطش او را دو چندان می کنند. آری او به تدریج به حیوانی مبدل می شود که له له کنان در پی ارضای خود می دود اما افسوس که به بیراهه رفته است.
شکر و سپاس به چه معناست؟
شکر و سپاس یعنی اولویت قرار دادن خدا در ذهن خود، خدا همه خوبیست و همه خوبی ها از جانب اوست اگر احساس خوبی را در خود یافتید و یا اتفاق خوبی در زندگی خود مشاهده کردید حتما بابت آن سپاسگزار باشید و بی تفاوت از کنار آن رد نشوید. اهمیت شکرگذاری چیست؟ انسان با توجه به رفتار جامعه، اتفاقات و احساسات منفی را بیشتر در ذهن خود می پروارند و مدت طولانی تری او را تحت تاثیر قرار می دهند و این روند باعث می شود که این کار به یک عادت بد مبدل شود و افکار و احساسات منفی در او به صورت اتوماتیک تقویت شوند. همین افکار منفی پیامدهای دیگری را نیز از جمله انواع بیماری های روحی وروانی و جسمانی به دنبال دارد. اما وقتی که شما برای یک حس خوشایند و یا یک اتفاق خوب شکرگذاری می کنید به صورت آگاهانه بر روی اتفاقات مثبت متمرکز می شوید این کار به مرور زمان برای شما آسان تر می شود و ذهن شما توانایی بیشتری برای پرداختن و تمرکز بر افکار مثبت پیدا می کند و می تواند منجر به شکسته شدن چرخه افکار منفی شود. به مرور زمان ذهن شما به جای تولید کردن هورمون های استرسی شروع به تولید کردن سروتونین می کند که شادی و سلامتی بیشتری برای شما در پی دارد.
این تنها یکی از اثرات شکرگذاری است، شکرگذاری کردن یک عمل متعالی است و بنابراین انرژی مثبت آن همانند نوری بر تاریکی های ذهن تابیده می شود. متاسفانه در ذهن هر کدام از ما به دلیل اعمال گذشته توده هایی از افکار منفی و تاریکی جای گرفته است و همین توده ها منشا، ترس، اضطراب، غم، حسادت و کینه و شهوت و... هستند. نور شکرگذاری می تواند به مرور زمان توده های تاریکی را از بین ببرد و فضا را برای دریافت موهبت های الهی مهیا نماید. هنگامی که ذهن از این تاریکی ها خالی شود توانایی به مراتب بالاتری در برقراری ارتباطات فراطبیعی خواهد داشت. چون ذهن باید ظرفیت لازم برای ورود چنین نیروهایی را داشته باشد قطعا در ذهنی که پر از توده های تاریکی است جایی برای ورود نیروهای فراطبیعی نیست. به دست آوردن ویژگی و امتیازات مثبت در زندگی مستلزم بسترسازی و ایجاد ظرفیت های آن است و شکرگذاری از پروردگار یکی از اعمال مهم در آماده سازی این بستر است. این فرایند شامل انتخاب آگاهانه کردار درست و کنار گذاشتن تدریجی اعمال نادرست و انواع معصیت ها می باشد. با هر بار مرتکب شدن به امور ناپسند، میزان بالایی انرژی منفی به توده های توهمی و تاریکی های ذهن تزریق می شود و آن ها را تقویت می کند. این توده ها منشا انواع وسواس های فکری، افکار مخرب، خشم، ترس، اضطراب و حسادت و ریشه انواع بیماری ها هستند.
مدارهای ذهنی
یکی از کارهایی که می توانید برای تقویت ذهن خود داشته باشید این است که بدانید دقیقا در حال حاضر در مدارهایی که در اطراف شما در حال چرخش هستند چه چیزهایی وجود دارد. و کدامیک در مدارهای نزدیک تر (برای شما مهم تر هستند) و کدامیک در مدارهای دورتر هستند و کدامیک اصلا در مدارهای پیرامون شما وجود ندارد. چیزهایی که در اطراف شما هستند همان هایی هستند که مستقیما با جسم و روح شما ارتباط برقرار می کنند بنابراین یکی از مهارت هایی که می توانید به خوبی یاد بگیرید و با آن زندگی شما زیباتر شود همین تزئین مدارها و انجام دکوراسیون مجدد آن است که تاثیر آن را خیلی زود در زندگی خود خواهید دید. به یک نمونه مدار ذهنی در زیر توجه کنید.
همانطور که می بینید برخی از مدارها به شما نزدیکتر و برخی دورتر هستند ولی به هر حال همه آنها بر روحیات شما تاثیر گذار هستند. اگر بتوانید این مدارها را از ناپاکی ها خالی کنید و به جای آن کارهای شایسته ای قرار دهید خیلی زود حال و هوای درونی شما تغییر خواهد کرد.
